بر اساس این گزارش، وی گفت: من و محمد با هم دوست بودیم. ما برای تفریح به فیروزکوه رفتیم و کمپ زدیم. قرار بود چندین روز را در چادر بمانیم و خوشگذرانی کنیم اما یک باره با هم درگیر شدیم .او به سمتم حمله کرد و ناسزا گفت. من که عصبانی شده بودم با چند ضربه سنگ به سرش ضربه زدن و او را کشتم. من در حال بازگشت به خانه بودم که ماموران به من مشکوک شدند و دستگیرم کردند.
ساعتی بعد از اظهارات پسر دانشجو ، جسد محمد در کوه های فیروزکوه پیدا شد که شواهد نشان میداد با ضربه های متعدد سنگ به سرش از پا درآمده است .
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و با اعترافات پسر دانشجو برای وی کیفرخواست صادر شد.
احسان در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد اما ادعای عجیبی را مطرح کرد و قتل را گردن نگرفت.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت: پسرم و احسان با هم دوست بودند و نمیدانم احسان با چه انگیزه ای پسرم را کشته است . من برای او تقاضای اشد مجازات دارم و از قصاص گذشت نمی کنم.او باید حقیقت را بگوید.
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد گفت: من و محمد با هم دوست بودیم و هیچ خصومتی با یکدیگر نداشتیم .ما آن روز برای خوش گذرانی به فیروز کوه رفته بودیم . داخل چادر گرم صحبت بودیم که یک مرد نقاب دار به ما نزدیک شد .او نقاب مشکی به صورت داشت و می گفت این منطقه متعلق به اوست و ما حق نداریم آنجا کمپ بزنیم .اوباما درگیر شد و ما را به شدت کتک زد کرد. من که به شدت ترسیده بودم توانستم فرار کنم و او احتمالا با ضربههای سنگ محمد را کشته است. من در حال فرار بودم که که ماموران پلیس به من مشکوک شدند و من را بازداشت کردند .
وی درباره اعترافات اولیه اش گفت: من آن روز ترسیده بودم و تحت فشار روانی به قتل اعتراف کردم. اما باور کنید بی گناه هستم و مرد نقابدار دست به قتل زده است.
با پایان دفاعیات عجیب این متهم ،قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تایید شد. به این ترتیب پسر دانشجو در لیست سیاه اعدام قرار گرفت.
نظرات