مردم سالاری آنلاین نوشت: پل ساسانی و جهانی فیروزآباد که در عَرصهی شهر باستانی گُور جای دارد به جایگاهی برای زبالههای خانگی و صنعتی و پسماندهای ساختمانی تبدیل شده و چهرهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است.
پل ساسانی و جهانی فیروزآباد که در عَرصهی شهر باستانی گُور جای دارد به جایگاهی برای زبالههای خانگی و صنعتی و پسماندهای ساختمانی تبدیل شده و چهرهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است.
به گزارش اَمرداد، پل تاریخی و ساسانی فیروزآباد که در باختر (:غرب) شهر باستانی و جهانی اَردشیرخوره یا گُور و در فاصلهی ۵۰۰ متری از دروازهی قدیمی این کهنشهر با نام دروازهی «بهرام» جای گرفته و جزوی از پروندهی جهانی منظر باستانشناسی ساسانی فیروزآباد است به سبب بیتفاوتی و نبود پایش و کنترل مدیران و مسوولان شهری و پایگاه جهانی فیروزآباد به جایگاهی برای زبالههای خانگی و صنعتی و شهری تبدیل شده است. همچنین اَنبوه پَسماندهای ساختمانی (:نخاله) در کنار و نزدیکی و جایجای این پل ساسانی و جهانی ریخته شده و صحنهی زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است. بوی بد زبالهها و چهرهی ناخوشایند محوطه، بیگمان اَندک گردشگران و علاقهمندان به تاریخ و میراث ایرانی را فراری خواهد داد. از سویی، با نگرش به نزدیکی رودخانه، بیم آن میرود که برخی از بازدیدکنندگان و بهویژه افراد بومی و ناآگاه زبالهها و پسماندها را به درون رودخانه ریخته که سبب دشواریهای گوناگونی در آینده خواهد شد. بیماریهای زیستبومی و آلودگی منطقه و گردآمدن جانورانی همانند سگ و گربه و موش و غیره در پِی ماندگاری زبالهها نیز از دیگر دشواریهای پیشروی این محوطه و اثر جهانی است که چشماَنداز نازیبا و زشتی را برجای گذاشته است. با این همه، مدیران و مسوولان شهری و پایگاه میراث فرهنگی و جهانی فیروزآباد در چندین ماه گذشته، هیچ کاری برای پاکسازی محوطه و این یادگار جهانی انجام نداده و آن را به حال خود رها کردهاند.
ثبت جهانی آثار تاریخی فیروزآباد، تنها نمایشی برای جهانیان است
کُنشگران و دوستداران میراث فرهنگی با نگرش به وضعیت بسیار اَندوهبار و دردناک آثار تاریخی و جهانی فیروزآباد بر این باور هستند که ثبت جهانی یادگارهای ساسانی و تاریخی فیروزآباد پس از دو سال چه دستاوردی برای شهرستان فیروزآباد و مردم منطقه و کشور داشته است. همچنین آنها میگویند، چرا مسوولان و مدیران شهری و استانی به ویژه میراث فرهنگی به تعهدات خود پایبند نبوده و نیستند. آنها این پرسش را پیش میکشند که آیا نباید وضعیت حفاظتی، مدیریتی و پاسداری و دیگر دشواریهای ریز و درشت آثار تاریخی فیروزآباد که یکی دوتا هم نبوده، پس از دو سال از ثبت جهانی در سازمان یونسکو بهتر شده باشد؟ کُنشگران میراث فرهنگی و دوستداران تاریخ و فرهنگ ایرانی در دنبالهی سخنان خود میگویند، با اظهار شوربختی (:تاسف) باید گفت که وضعیت آثار تاریخی و جهانی فیروزآباد پس از ثبت جهانی نه تنها بهتر نشده است، بلکه در هرکدام از بخشها و آثار تاریخی که نگاهی بیاندازیم، با دشواریهای فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی بر این باور هستند که، ثبت جهانی آثار تاریخی فیروزآباد تنها برای نمایش جهانی و نشان دادن آمار و اَرقام بوده و در جامعهی دانشگاهی و علمی جهان به آن مینازند و میبالَند، ولی در ایران به آنها بیمهری کرده و آثار تاریخی را به حال خود رها کردهاند. گواه این سخنان وضعیت غماَنگیز و اندوهبار آثار تاریخی و جهانی فیروزآباد است که برای پرداختن به همهی دشواریهای موجود «مثنوی هفتاد منی» را باید نگاشت.
میراث جهانی، نیازمند نگاهی جهانی است
کارشناسان و کُنشگران میراث فرهنگی همواره بر این باور بوده و هستند که ثبت جهانی یک اثر یا بنا و محوطه بهتنهایی دردی را دوا نمیکند و باید مدیران و مسوولان شهری، استانی و حتا کشوری دست در دست یکدیگر داده و در کنار میراث فرهنگی باشند و با هماهنگی و زیرنظر میراث فرهنگی در پِیِ برطرف کردن دشواریهای آن اثر یا بنا پس از ثبت جهانی باشند. اما مهمتر از همه، میراث جهانی نیازمند نگاهی جهانی است و باید با دوراَندیشی و آیندهنگری به یادگارهای تاریخی و طبیعی نگاه کرد. همچنین آثار تاریخی و طبیعی هنگامی که به ثبت جهانی میرسند، از آنِ همهی مردم جهان بوده و آبرو و پشتوانهی فرهنگی آن کشور در سطح فراملی (:بینالمللی) به شمار میآیند. از سویی، این یادگارهای تاریخی و طبیعی به نسل آینده که صاحبان اصلی یک سرزمین هستند، تعلق دارد و باید بهدرستی از آنها پاسداری و حفاظت کرد و به آیندگان سپرد و واگذار کرد و هرگونه کوتاهی و کمکاری گناهی است نابخشودنی.
ای کاش که از گذر تاریخ، سربلند بیرون بیاییم تا خدای ناکرده مورد نکوهش آیندگان قرار نگیریم. یادمان باشد تاریخ روزی ما را داوری خواهد کرد.
پل ساسانی شهر باستانی اَردشیرخوره
رود فیروزآباد از کوهستانهای شمالی شهرستان سرچشمه گرفته و پس از چندین کیلومتر تنگه تَنگاب را که تنها راه ارتباطی این شهرستان با شمال برقرار میسازد، بریده و سپس وارد دشت فیروزآباد شده و از بخش باختری (:غربی) دشت گذشته و با رود «قره آغاج» یکی شده و به دریای پارس (خلیج فارس) میریزد. در روان شدن سیلاب سال ۱۳۶۵ خورشیدی در فیروزآباد در بخشهای میانی دشت در حاشیهی کوژ برآمده (:منحنی، محدب) رودخانه، پایههای پلی سنگی نمایان شد که مسیر کنونی رود کمابیش ۲۰ متر با نخستین پایهی پل فاصله دارد. به نظر میرسد که رودخانه در گذر مرحلههای فرسودگی تراکمی خود رسوبات را در بخش پل تاریخی اَنباشته و به آرامی مسیر رود را به سمت مسیر کنونی تغییر داده است. به سبب روان شدن سیل و بر اثر فرسودگی رسوبات اَنباشته شده بر روی پل در سال ۱۳۶۵ خورشیدی، این پل تاریخی از زیر تَلی از رسوبات نمایان گشته است.
این پل تاریخی در باختر شهرباستانی و جهانی اَردشیرخوره یا گُور امروزی و به فاصلهی ۵۰۰ متری از دروازهی بهرام قرار دارد.
برپایهی شواهد موجود و مصالح به کار برده شده در ساخت پل، آن را میتوان به دورهی ساسانی نسبت داد. همچنین نوع تراش و اَبزار به کار رفته در سنگها و به ویژه بهرهگیری از بَستهای دم چلچلهای در ساخت پل، میتوان با استواری بیشتری پل را به دورهی ساسانیان در پیوند دانست. هم اینک شش پایهستون از پل نمایان است و بخشهای دیگر در زیر خاک دفن شده و پنهان است.
بزرگی و شکوه این پل خود نشانگر بالا بودن آگاهی و خرد (:شعور) معماران ساسانی بوده است در این شهرستان بیهمتا و یگانه. همچنین شاید بتوان گفت که تنها راه ارتباطی همگی آثار و بناهای ساسانی از ناحیهی باختر شهرستان به شهر باستانی اَردشیر خوره (گُور کنونی) این پل بوده است.
این پل با نام پل تاریخی ساسانی با شمارهی ۲۷۹۰ در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۷۹ خورشیدی به ثبت ملی رسیده است و هماینک در عَرصهی شهر باستانی گور جای دارد و جزوی از پروندهی جهانی «منظر باستانشناسی ساسانی فیروزآباد» است.
در هنگام ویرایش و پایان نگاشتن این گزارش، مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان فیروزآباد با فرستادن فیلم کوتاهی برای نگارنده از پاکسازی زباله ها در محوطهی پل ساسانی آگاهی داده است که جای بسی امیدواری از پیگیری برخی از مسوولان میراث فرهنگی دارد. اما همچنان اَنبوه پَسماندهای ساختمانی در محوطه دیده میشود که به گفتهی مدیر میراث فرهنگی شهرستان فیروزآباد، مالکان شبانه پَسماندهای ساختمانی را در این محوطه برای پرکردن چاله زمینهای کشاورزی خود و هموارسازی (:تسطیح) زمینها میریزند و شمار آنها زیاد است و قابل مهار نیست!
در پایان امیدوار هستیم با بازتاب این گزارش و آگاهیرسانی به مسوولان و مدیران شهری، آنها به کمک میراث فرهنگی آمده و در پاکسازی و زیباسازی محوطه و میراث جهانی شهر خود کوشا باشند.
نظرات