اول فارس | avalfars>راز موفقیت انسانهای موفق تفاوتهای جزئی دارد، اما اصول کلی در بین آنها مشترک است. ۴ رمز اصلی در موفقیت افراد موفق را میتوان رویاپردازی، صداقت، شکرگزاری و تطبیق پذیری دانست.
همه انسانها از شنیدن رازهای خوب خوششان میآید. در واقع هرچه راز نابتر باشد، جذابتر است! چرا؟ چون همه ما انسانها دوست داریم محرم راز دیگران باشیم. ما عاشق انحصاریم؛ عاشق چیزهایی که فقط مال خود ماست و هیچ کس دیگر در آن دخالتی ندارد.
اما رازها در کسب و کار کمی متفاوتند. ما عاشق این هستیم که برگ برنده در دست داشته باشیم و یا به قول جیسون کوهن کارآفرین مشهور آمریکایی، برتریها و مزیتهای ناعادلانه و غیر منصفانه برای ما باشد.
به عنوان مثال اگر افراد موفق جهان به شما بگویند که آیا میخواهید راز موفقیت من را بدانید؟ شما بدون شک گوش میدهید.
بالاخره راز موفقیت چیست؟ خب فقط یک راز وجود ندارد، اما به این جمله فکر کنید: موفقیت استفاده غیر معمول از دانش مشترک است. به عبارت دیگر، وقتی صحبت از موفقیت میشود موضوع دانستن و یادگیری چیزهای جدید نیست بلکه استفاده صحیح و به کار بستن چیزهاییست که از قبل میدانیم.
در قسمت پایین به ۴ راز مهم در موفقیت افراد تأثیرگذار و ثروتمند جهان اشاره میکنیم.
۱.رویا پردازند
در کتاب تبدیل شدن به رهبر نوشته وارن بنیس آمده است: رهبری، قدرت تبدیل چشم انداز و رویا به واقعیت است. این جمله بدین معناست که موفقیت از پاسخ دادن به این سوال اساسی آغاز میشود: من دقیقا چه میخواهم؟
پاسخ این سوال مهم نیست که برگرفته از بیانیه مأموریت شرکت شما، ارزشهای اصلی شما، هویت نام تجاری شما و یا به طور کلی اهداف شما باشد. هر گلی یک بویی دارد!
بنیس میگوید: یک رهبر به خوبی میداند که در زندگی شخصی و حرفهای اش چه میخواهد و قدرت مواجهه با شکست را به خوبی در خود میبیند. کلمه کلیدی در تعیین آنچه میخواهیم، “شفاف سازی” است و شفاف سازی آنچه میخواهیم، با نوشتن میسر است. یعنی شما هرآنچه را که میخواهید باید بنویسید تا بتوانید به آن قطعیت بدهید.
در تحقیقات مختلف، دو مولفه مهم که ثروتمندترین افراد جهان به خوبی به آن پایبند هستند به صورت آماری مشخص شده است. بر طبف این آمار، ۸۱ درصد افراد موفق، به لیست کاری تنظیم شده توسط خودشان پایبند هستد و ۸۰ درصد آنها تمرکز خودشان را بر روی یک هدف مشخص میگذارند و تلاش میکنند تا به آن دست یابند.
۲.صادق هستند
شاید به نظر شما صداقت در افراد موفق آنقدر واضح باشد که نیازی به توضیح و یادآوری آن وجود نداشته باشد. اما شرایطی را تصور کنید که شما باید خودتان را خوب نشان دهید، عملکرد مطلوبی داشته باشید، سودتان را افزایش دهید و به هر قیمتی پیروز شوید. در این شرایط صداقت به یک جنس نایاب تبدیل میشود.
به عبارت دیگر هنوز صداقت جواب میدهد
بر اساس تحقیقی که جزئیات آن در کتاب بله، ۵۰ راه علمی برای این که فردی متقاعدکننده باشیم آمده است: در گزارشات مالی سالیانه، شرکتهایی که شکست خودشان را نشأت گرفته از عوامل درونی و قابل کنترل در خود شرکت میدانستند در سال بعدی با رشد سهام بسیار بهتری نسبت به شرکتهایی که شکست خودشان را تحت تأثیر عوامل بیرونی و غیر قابل کنترل میدانستند، مواجه شدند.
به زبان دیگر، مسئولیت پذیری در قبال خطاها و اشتباهات گوناگون و اعتراف در زمانی که دچار اشتباه میشویم، نه فقط در روابط انسانی حرکت هوشمندانهای تلقی میشود، بلکه در موضوعات مالی نیز هوشمندانه است.
در تحقیق دیگری که توسط شرکت سیای بی (CEB) انجام شد، مشخص شد که شرکتهایی که دارای ارتباطات باز هستند و کارمندانشان را به ارائه بازخوردها و نقدهای صادقانه تشویق میکنند، بازده کل حقوق سهامدارانشان ۲۷۰ درصد بیشتر از سایر شرکت هاست. به قول بنیس، رهبران هیچگاه به خودشان دروغ نمیگویند مخصوصا درباره خودشان!
۳.شکرگزار هستند
بدون قدردانی شما قادر نیستید جنبههای مثبت زندگی را ببینید و چشم انداز شما هم در نتیجه همین تفکر، منفی میشود. اگر شما شکرگزار جنبههای مثبت زندگی خود نباشید، هیچ انگیزهای برای رسیدن به اهداف مثبت دیگر در زندگی نخواهید داشت.
بسیاری از ما انسانها از شکرگزاری به عنوان یک احساس درونی یاد میکنیم که خود به خود و فقط در مواقع موفقیت و پیروزی به سراغ ما میآید درحالی که اینطور نیست. در واقع شکرگزاری به شرایط بستگی ندارد و حسی است که خودمان آن را پرورش میدهیم و مانند همه رازهای آشکار دیگر در این لیست با چشمان باز، خودمختارانه و از روی قصد آن را انتخاب میکنیم.
اما چگونه؟ ساده است! با پیدا کردن دلایلی برای شکرگزاری و به زبان ساده، با بیان کردن آن.
زمانی که ما از قصد به دنبال دلایلی برای شکرگزاری هستیم، آنها را خواهیم یافت. این کار باعث میشود تا قدردانی را نه تنها را در خودمان، بلکه آن را در روابط و سازمانهایمان نیز پیاده کنیم.
۴.تطبیق پذیر هستند
موفقیت جلوگیری از شکست نیست. درس گرفتن از شکست است.
جمله معروف توماس ادیسون درباره اختراع لامپ را به خاطر بیاورید: من هیچ وقت شکست نخورده ام. فقط ۱۰۰۰۰ راه پیدا کردم که عمل نمیکرد.
اریک ریس در کتاب استارتآپ ناب چنین تجربیاتی را یادگیری معتبر میداند. یادگیری معتبر بررسی اتفاقات از پیش افتاده و یا یک طراحی داستان شده برای مخفی کردن شکست نیست. یادگیری معتبر، یک پادزهر اصولی برای مشکل کشنده شکست خوردن است. شکست خوردن در این مفهوم یک برنامه موفق اجراییست که ممکن است به نتیجه نرسد.
برای ریس این پادزهر از یک مهارت به وجود میآید که این مهارت، تطبیق پذیری نام دارد. داستانهایی که از موفقیت و یا شکست میشنویم از یک تفاوت نشأت میگیرند؛ تفاوت در توانایی شناسایی جوانب مثبت و منفی برنامه و همگامسازی استرانژی کاری بر اساس آن. افراد موفق و کارآفرینان از این توانایی به خوبی بهره میبرند و میتوانند خودشان را با هر شرایطی تطبیق دهند.
همه این نکات را میتوان اینگونه خلاصه کرد که افراد بسیار موفق به جای قایم شدن و فرار از شکست، آن را پیش بینی کرده و با زندگیشان تطبیق میدهند تا بتوانند از درسهای آن برای موفقیتشان بهره ببرند.
همه ما رازهای خوب را دوست داریم اما واقعیت این است که وقتی حرف از موفقیت میشود، چیزی به نام راز وجود ندارد. با قدمهای کوچک شروع کنید، ولی شروع کنید! از همین امروز با یکی از چهار مهارت یاد شده آغاز کنید و آن را در خودتان پرورش دهید.
نظرات