جامعهشناسان میگویند هرقدر یک جامعه توسعه یافتهتر باشد، فاصله سنی بین زوجها کمتر میشود. برعکس در جوامع سنتی یا توسعه نیافته، دلایل دیگری برای فاصله سنی زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کم سن و سال وجود دارد.
بسیاری از والدین بر این باورند که اختلاف سنی برای دختران و پسران به منظور ازدواج الزامی است. این بحث درست است اما آنان این نکته را در نظر نمیگیرند که اختلاف سنی در ابتدا برای همگان مشکل ساز نیست به این معنی که بسیاری از زوجین در سال های اخیر با اختلاف سنی کم و یا با سنی یکسان ازدواج کرده و زندگی خوشی را تجربه کرده اند اما بعضی نیز با همین شرایط دچار مشکل می شوند درواقع این موضوع بسته به بلوغ فکری و آن خواست فرد از زندگی دارد و شرایط فکری زوجین است که وضعیت زندگی و شرایط آن را رقم می زند.
ازدواج زودرس یا ازدواج در سن کم
ازدواج زودرس یا ازدواج در سن کم طبق تعریف به ازدواج قبل از ۱۸ سالگی گفته می شود که نوجوان، از نظر بلوغ جسمانی و شناختی_عاطفی به رشد کافی نرسیده است.
با تغییر سبک زندگی از حالت سنتی گذشته به زندگی مدرن، اکنون دیگران دختران تنها در نقش زن خانه دار و فردی که از نظر اقتصادی به پدر سپس به همسر خویش وابسته است، قرار ندارد.
امروزه همراه با افزایش سطح تحصیلات و افزایش میزان شاغل بودن دخترها، شاهد بالا رفتن سن ازدواج دختر و پسر هستیم.
با این وجود همچنان عده ای از دخترها به دلایل مختلف، در سن کم وارد خانه بخت می شوند.
سن کم دختر در ازدواج
اما شرایط و آمار نشان می دهد که اختلاف سنی زیاد همواره مشکل ساز بوده است.
طرز تفکر و همچنین عقیده ی آنان بسیار متفاوت است و هنگامی که چند سالی از زندگی بگذرد، این اختلافات با توجه به انگیزه زندگی آنان که فرد بزرگتر حال و حوصله کاری نداشته و فرد کوچکتر خواهان شادی و تفریح است ، نمایان می شود.
اصولاً در این موارد دختران بسیار کوچک تر بوده و مردان با سن زیاد انتخاب می شوند!
جالب است بدانید که در قدیم، همواره عقیده بر این بوده است که دختران با سنین کم می بایست با پسرانی بالغ و با سنین بالا ازدواج کنند اما هر چه جلوتر آمدیم این اختلاف کمتر شده و زندگی ها بهتر شده است. زیرا اختلاف سنی کم فاصله طرز تفکر کمتر را در بر داشته و زندگی ها زیبا تر خواهند شد.
عده ای دیگر نیز این شرایط را یک تهدید و خشونت علیه زنان به شمار می آورند: ” دختری که نمی تونه از نظر قانونی گواهی نامه رانندگی بگیره و جاهای رسمی امضاء بزنه، چطور می تونه آماده مادر شدن و همسری کردن باشه؟”
فرصت یا تهدید سن کم دختر در ازدواج
ازدواج دختر در سن کم، موضوعی که در گذشته یک رسم و سنت بوده، امروزه به یک چالش تبدیل شده است. اکنون سن کم دختران در ازدواج مخالفان و موافقانی دارد که هر گروه دلایل خاص خود را عنوان می کنند.
چرا دختران کم سن؟
جامعهشناسان میگویند هرقدر یک جامعه توسعه یافتهتر باشد، فاصله سنی بین زوجها کمتر میشود. برعکس در جوامع سنتی یا توسعه نیافته، دلایل دیگری برای فاصله سنی زیاد زن و مرد و انتخاب دختر کم سن و سال وجود دارد:
دختران کم سن شاداب ترند
در دنیای امروز معیارهای سنی تفاوت زیادی با گذشته کرده است. دختر ۳۰ساله امروز هنوز در ابتدای راه زندگی قرار دارد و آیندهای پر از احتمالات مختلف پیش روی خود میبیند. به نسبت زنان ۳۰ ساله نسل قبل از خود شادابتر، پرانرژیتر و سالمتر است و تجربههای بسیار بیشتری از زنان نسلهای قبل از خود کسب کرده. تحصیلات بیشتری دارد، وارد اجتماع شده و پختگی و جوانی را همزمان تجربه میکند.
برای دخترانی در دهه سوم یا چهارم زندگی، آینده تصویری بسیار متفاوت از مادرانشان دارد. بنابراین، دختران امروزی با وجود سن بالاتر، همچنان شادابی و تحرک و تازگی خود را حفظ کردهاند.
شانس بچه دار شدن
در گذشته، سن باروری دختران معیار انتخاب آنها برای همسری بود. در آن زمان زنی در سالهای آخر دهه بیست کمکم قدرت باروریاش کاهش مییافت اما با پیشرفتهای پزشکی امروز و تغییر سبک زندگی، زنان میتوانند تا اوایل دهه چهل زندگیشان قدرت باروریشان را حفظ کنند. از این گذشته، با راه افتادن امکانات بِروزی مثل بانک تخمک، زنان میتوانند در جوانی تخمکهای با کیفیت خود را به این بانک بسپارند تا اگر در سنین بالاتر ازدواج کردند، برای بچهدار شدن نگرانی نداشته باشند.
شکلپذیری شخصیتی
شاید امروز کمتر با این تفکر سنتی مواجه باشید اما هنوز هم در بخشهایی از جامعه هستند کسانی که معتقدند ازدواج با دختر کم سن و سال یعنی داشتن شانس تربیت همسر. برای این افراد ازدواج تعامل بالغانه دو فرد بزرگسال نیست. بلکه ارتباط پدر فرزندی و ارباب رعیتی مردی با زنی است که قرار است فرمانپذیر و تحت سلطه او باشد.
واقعیت ازدواج این است که باید چهارچوبهای آن بر اساس مشارکت، عشق و تعامل بالغانه شکل بگیرد. هرگاه یکی از این عناصر جابجا، حذف یا نامتعادل شود تعادل ازدواج بهم میخورد و رابطه آزاردهنده میشود. تلاش برای تربیت کردن یک فرد یا تغییر دادن او، به معنی صرف انرژی دائم برای کنترل کردن او است؛ و البته هیچ کس ازدواج نمیکند تا دائم مراقب همسرش باشد. این طور نیست؟
مشکلات ازدواج با فاصله سنی زیاد
مردان امروزی کمتر خواهان زنی سلطهپذیر و وابسته هستند. استقلال داشتن زن در زمینههای فکری و اجتماعی معیار پسران جوان امروز است. زنان هم به لطف تحصیلات بیشتر و تربیت متفاوت از گذشته، خواهان این استقلالند. بنابراین، ازدواج امروزی، ازدواج دو فرد عاقل، بالغ، مستقل و توانمند است که قرار است با تکیه به تواناییهای یکدیگر قایق زندگیشان را هدایت کنند.
ازدواج مردی ۳۳-۳۴ ساله با دختری ۲۱-۲۲ ساله، مانع ایجاد رابطهای متقابل میشود. در این ازدواج، دختر در ابتدای مسیری قرار دارد که هنوز آن را نپیموده، شناخت کافی از خودش ندارد، در اوج تغییر و تحولات شخصیتی قرار دارد و ممکن است در ادامه زندگی مسیر دیگری را برای خود برگزیند. این در حالی است که پسری در دهه چهارم زندگی، به ثبات نسبی شخصیتی رسیده. تکلیفش را با زندگی میداند و از اینکه قرار است چه کار کند و چه مسیری را ادامه دهد آگاه است.
در واقع نکته مهم در اختلاف سنی و ازدواج، «رده سنی» همسران است. دو کودک ۵ و ۱۲ ساله را در نظر بگیرید. فکر میکنید این دو کودک میتوانند دوست یا همبازی خوبی برای یکدیگر باشند؟ کودک ۵ساله هنوز از درک خیلی از مسایل عاجز است. توانایی استقلال در برخی امور شخصیاش را ندارد. نیازمند مراقبت است و خواندن و نوشتن نمیداند. اما برای کودکی ۱۲ساله که کلاس ششم ابتدایی است، دنیا شکل و شمایل دیگری دارد. او تا حدودی مستقل است، میتواند ارتباط کاملتری با پدر و مادرش برقرار کند، مهارتهای مطالعه و آموختن دارد و این یعنی وارد دنیای بزرگی از آگاه شده و…
این دو کودک اگرچه فقط ۷سال تفاوت سنی دارند اما در دو مقطع متفاوت از زندگیشان هستند. درباره ازدواج هم همین طور است.
ازدواج زن و مردی که در دو مقطع متفاوت از زندگی باشند، اشتباه بزرگی است که نتیجهای جز عدم تفاهم و سرعت حرکت نابرابر نخواهد داشت. هر دو طرف در چنین رابطهای آزار میبینند و احساس میکنند به قدر کافی از طرف همسرشان درک و همراهی نمیشوند.
همیشه جوان نیستید
امروز که جوانید شاید بتوانید با یکدیگر منطبق شوید، کنار بیایید و ملاحظه همدیگر را بکنید. اما این وضعیت دوام زیادی نخواهد داشت. در ۵سال، ۱۰ سال یا ۱۵سال آینده، مشکلات خودشان را نشان میدهند. رده سنی شما تغییر میکند و در حالی که مرد در دهه پختگی و افتادگی قرار دارد، زن هنوز شادابی آخرین سالهای جوانیاش را تجربه میکند. این فاصله کم کم بر روابط شما اثر میگذارد.
زن احساس میکند بار زندگی روی دوش او افتاده، تنهاست و مرد حال و حوصله سابق را ندارد. در عوض، مرد احساس میکند زن توقعات زیادی از او دارد و زیادی شاد و پرانرژی است. به ثبات کافی نرسیده و حوصله مرد را سر میبرد.
به همین نسبت، افت توان جنسی مرد و عدم تناسبش با توان جنسی زن اتفاق میافتد. زنها در دهه ۳۰ و ۴۰ زندگیشان پرشورتر از مردان در همین سنین هستند. مردانی که به دهه ۵۰ و ۶۰ سنیشان میرسند، افت عملکرد جنسی پیدا میکنند ولی این اتفاق در زنان نمیافتد. نارضایتی جنسی زن و سردی روابط زن و مرد در سنین میانسالی آفت دیگری است که ازدواجهایی با فاصله سنی نامتعارف را تهدید میکند.
در نظر داشته باشید این جمله رایج که «سن فقط یک عدد است»، به هیچ وجه درست نیست. سن، نماینده مجموعهای از روحیات، شرایط جسمی و تجربههای اندوخته فرد است و نمیتوان بیتوجه به آن همنشین همیشگی زندگی را انتخاب کرد.
حقیقت تلخ است :به نظرم امروزه اکثر | بعضی از مردان که دانش و اگاهی کامل قبل از ازدواج رو نداشته باشند (جسارت نباشه) دنبال همسری هستند که مطیع و حرف گوش اونا باشه و یه جورایی فاز تربیتی میگیرن , یعنی فکر میکن اگر همسر کم سن و سال بگیرن میتونن همسر رو طبق اخلاق و عقاید خود تربیت کنند.
معایب :
۱-ناپختگی : به نظر من تقریبا اکثر دختران نوجوان(بازم جسارت نباشه البته) به دلیل اینکه هنوز به رشد ذهنی، عاطفی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و… نرسیده اند، بسیاری از مهارتهای لازم برای رسیدن به یک زندگی موفق و پیروز را کسب نکرده اند.
۲- مقایسه بیجا :به نظر من پسرانی که در سن پایین ازدواج می کنند پس یه مدت که در جمع دوستان و همسالان مجرد خود قرار می گیرند دچار یاس و ناامیدی می شوند و حس می کنند با ازدواج موقعیت های زندگی مجردی را از دست داده اند.
۳-دخالت اطرافیان: در این مورد هم نظر من این هست که وقتی سن همسر کم باشد , میتواند دخالت خانواده طرف بیشتر باشد یا به اصطلاح خودشان میخواهند راهنمایی کنند ولی در بعضی از اوقات دخالت محض هست.
۴-ترک تحصیل و افت تحصیلی: تقریبا تمام زوج هایی که میشناسم , که همسر محصل دارند متاسفانه میتوان گفت فقط یک درصد اجازه ادامه تحصیل به همسرشون دادند یا خودشون تحصیل رو ادامه دادن دلایل ترک تحصیل رو دقیق نمیدونم ولی از نظر من طبق تجربه ای برام پیش اومده میتونه مشغولیت های کاری و مسئولیت های زندگی از دلایلش باشه.
فواید :
۱- دختران کم سن شاداب تر هستند:در اینجا نمیخوام بگم دخترانی که سنین بالاتر دارند شاداب نیستند. البته تمام موارد نظر من هست و ممکن است اشتباه باشد.
۲-مشکلات زندگی شما رو خوشحال میکنن:وقتی شما همسر کم سن داشته باشی , یکی از بزرگ ترین مشکلات زندگی میتونه جر و بحث در مورد تاخیر در خرید لواشک ,یا پاستیل باشه بنابراین مشکلات جدی نیستند.
۳.اکثر اوقات خوشحال هستید :وقتی همسر کم سن داشته باشید روحیه ی نوجوانی و با نشاطی داره و میتونه خیلی شما رو با شیرین کاری ها بخندونه.
۴.شما همیشه در حال فکر هستید : زمانی که همسر کم سن داشته باشید شما تنها منبع جواب سوالات به جزء آقای گوگل هستید بنابراین روزمره خیلی از سوالات از شما پرسیده میشه که باید پاسخ بدین تا به اگاهی همسر شما اضافه شود.
شما هم نظرتان را در این مورد برای ما بنویسید
ناشناس
تاریخ : ۸ - مرداد - ۱۴۰۱
در ۲۷ سالگی حق منو خوردن و به خاطر اون موضوع نتونستم ازدواج کنم
الان ۴۳ سالمه و هنوز مجردم
حتی اگه ۸۳ سالم هم بشه قطعا دختری رو میگیرم که به یه جوان ۲۷ ساله میدن
من از حقم نمیگذرم
مهسا نادی
تاریخ : ۱۴ - اردیبهشت - ۱۴۰۱
ممنون. مقاله جالب و ارزشمندی هست.