چگونگی رفتار با بچه‌هایی که دیگران را کتک می‌زنند

رفتارهایی شبیه و یا خود عمل کتک زدن، ممکن است از سن دوسالگی در کودکان بروز کند. ولی شکل آزادهنده و نامناسب آن در حوالی ۴سالگی در برخی کودکان بروز می‌کند. وقتی کودک این قدرت را دارد تا ضربات نسبتا سنگینی بزند و از این قدرت برای تخلیه خشم خود نسبت به دیگران استفاده کند. […]

boys hittingکتک کاری بچه ها

رفتارهایی شبیه و یا خود عمل کتک زدن، ممکن است از سن دوسالگی در کودکان بروز کند. ولی شکل آزادهنده و نامناسب آن در حوالی ۴سالگی در برخی کودکان بروز می‌کند. وقتی کودک این قدرت را دارد تا ضربات نسبتا سنگینی بزند و از این قدرت برای تخلیه خشم خود نسبت به دیگران استفاده کند. در پی ضربه و کتک زدن به دیگران ممکن است پرتاب اشیاء و یا حتی آسیب زدن به خود مثل کشیدن موها هم باشد. همه این رفتارها نشان از این دارد که کودک ما برای تخلیه خشم و مواجهه با عصبانیت خود آموزش اشتباه دیده است. در این سن برای اصلاح رفتار کودک هنوز دیر نیست. پس اگر این مشکل را با کودک خود دارید؛ این مطلب مهارتی را از دست ندهید.

کودکان همان طوطی مقلد هستند

اگر بگوییم کودک درست مانند یک طوطی؛ حتی گاهی بدون اینکه قصد و منظوری داشته باشد از رفتار و گفتار والدین تقلید می‌کند، سخن اشتباهی نگفته‌ایم. والدین اولین الگوی بچه‌ها هستند و طبیعی است که اولین رفتارهای زندگی خود را از آنان یاد بگیرند.

در مواجهه با کتک زدن کودک به بزرگترها اغلب والدین اظهار می‌کنند که: « در خانه ما کسی از این کارها نمی‌کند» و «نمی‌دانم از کی یاد گرفته است!» بله، احتمالا در خانه شما اعضای خانواده مرتب در حال کتک زدن یکدیگر نیستند. اما مجموعه‌ای از رفتارهای که در آن در مقابل چشم کودک عصبانیت خود را با ضربه زدن به دیگران و حتی اشیاء تخلیه کرده باشید، برای یاد گرفتن این رفتار و تعمیم آن به موقعیت‌های مشابه توسط کودکان کافیست.

موقعیتی را تصور کنید که هنگام غذا خوردن با همسرتان مشغول صحبت هستید. همسرتان امروز در محل کار روز خوبی نداشته است و در حال صحبت از همکاری است که با او بگومگو داشته است. او ناگهان در حین گفتن جمله: « واقعا اعصابم از دستش خرده» لیوان کنار دستش را بلند کرده و با یک ضربه نسبتا آرام، روی زمین می‌کوبد. برای ما بزرگترها این یک تخلیه خشم عادی است که مخاطب آن هم کسی خارج از خانه بوده است، پس نیاز نیست به آن واکنشی نشان بدهیم. اما کودک ۴ساله یا بزرگتر شما در همان لحظه این صحنه را به عنوان موقعیتی که می‌تواند با آن میزان عصبانیتش را نشان بدهد، ضبط کرده است. یک خطی ماجرا برای او چنین است: « وقتی از کسی عصبانی هستم می‌توانم اشیاء را به زمین بکوبم»

موقعیت‌هایی که در آن الگوی بچه‌ها هستیم

بیایید یک موقعیت دیگر را هم با هم تصور کنیم. شما در حال پوشاندن لباس به فرزند خود هستید و کمی هم عجله دارید. اما شیطنت کودکتان گل کرده است و مدام از دستتان درمی‎ رود. در نهایت شما عصبانی می‎‌شوید. اما چون می‌دانید طرف مقابلتان کودک است، تصمیم می‌گیرید عصبانیت خود را با یک تنبیه کوچک نشان بدهید. مثلا دست کودک را می‌گیرید و آرام به پشت دست او ضربه می‌زنید. در این حین اخم هم کرده‌اید. شما تصور می‌کنید که با یک تنبیه بی‌ضرر کودک را متوجه اشتباهش کرده‌اید. اما پیام این کار برای بچه شما این است: « مامان عصبانی شد و من را زد» پس از این به بعد توقع داشته باشید که کودک شما هم موقع عصبانیت اقدام به زدن دیگران کند و از آنجایی که او به اندازه شما توانایی تشخیص این را ندارد که باید میزان عصبانیت و ضربه دستش را کنترل کند، پس تعجبی ندارد که اگر یک باره و به خاطر عصبانی بودن، به صورت یک فرد غریبه و بزرگتر از خودش هم سیلی بزند.

تکنیک تنفس عمیق

در حین اینکه الگوی رفتاری خود را در قبال کودک تصحیح می‌کنیم باید راه‌های تخلیه خشم را هم به او بیاموزیم. به هرحال نباید حتی از کودک ۴ساله هم توقع داشت که هیچ وقت عصبانی نشود. عصبانیت یک واکنش طبیعی در برابر ناکامی و رنج در هر سنی است. روش‌های تخلیه خشم برای کودکان بسیار متفاوت است. از تحرکات جسمی و بازی  که باعث تخلیه انرژی می‌شود گرفته تا راهکارهایی در لحظه. راهکارهای در لحظه مثل اینکه از کودک بخواهیم به جای ضربه زدن به بقیه به یک بالشت ضربه بزند. البته این کار نباید به صورت یک رویه دربیاید. کودک باید به مرور یاد بگیرد که باید عصبانیت خود را کنترل کند و خشم خود را حتی روی اشیاء هم خالی نکند.

راهکار موثر دیگر اینکه یک شمع آماده کنیم و از کودک در موقع عصبانیت بخواهیم، برای فوت کردن شمع نفسش را از راه بینی جمع کند. این کار در واقع آموزش تنفس عمیق است که شاید نتوانیم به غیر از این مدلسازی‌ها نحوه صحیح آن را به کودک آموزش بدهیم. کشیدن نفس عمیق و خوردن یک لیوان آب تاثیرمهمی در از بین رفتن فضای عصبی کودک دارد.

حرف زدن را جدی بگیریم

کودکانی که درباره احساسات خود صحبت می‌کنند، روان بسیار سالمی دارند. کودک حتی ممکن است اسم دقیق احساس خود را بلد نباشد اما می‌تواند آن را توصیف کند و درباره‌اش صحبت کند. در مواقع عصبانیت بعد از منحرف کردن کودک از ضربه زدن به خود یا دیگران روبه‌روی او بنشینید و از او بخواهید درباره احساسش در آن لحظه با شما صحبت کند. این کار هم یک تخلیه روانی است و هم از این جهت به شما کمک می‌کند تا مواردی که کودکتان را آزار می‌دهد و احیانا از چشم شما پنهان است را متوجه بشوید.

به عنوان مثال وقتی با کودکتان صحبت می‌کننید ممکن است برای اولین بار بشنوید که: « آخه تو و بابا همش با هم حرف می‌زنید» این یک جمله ساده نشان می‌دهد که کودکتان از مورد توجه قرار نگرفتن، ناراضی است. او دوست دارد مخاطب یا در جریان صحبتهای والدینش باشد، اما والدین با تصور اینکه او مشغول کار دیگری است، سرگرم صحبت خود شده‌اند. کودک از این بی‌توجهی دچار خشم و عصبانیت شده و به عنوان مثال این خشم چند دقیقه یا حتی ساعاتی دیگر بر سر یک جریان دیگر بروز پیدا کرده است. پس از الان به بعد باید بدانید که وقتی را هم برای صحبت و توجه به کودکتان در نظر بگیرید.

جدی باشید و نادرستی کار را گوشزد کنید

درست است که برای اصلاح رفتارهای نامناسب کودکان باید از در صلح و دوستی وارد شد. اما تعیین مرز و شناساندن قوانینی که کار درست را از نادرست تفکیک می‌کنند هم اهمیت دارد. کودک باید بداند که ضربه و کتک زدن به دیگران و اشیاء کار نادرستی است. پس در هنگام بروز این رفتارها جدی باشید و قبل از همه چیز به او یادآوری کنید که کارش اشتباه و نادرست است.

مطالب مرتبط

۲۱ عادتی که باید از افراد موفق بیاموزید

۱۲ رفتاری که باکلاس ها هرگز تو مهمانی انجام نمیدن

۷ راز جادویی برای بالا بردن شخصیت خود

نظرات