تاریخ

کشف نگارکند «نبرد هرکول و مار هیدرا» در اندیکا مسجد سلیمان/ رازهای تازه‌ای از الیمایی‌ها در زاگرس

در بررسی‌های باستان‌شناسی در ارتفاعات زاگرس، «نگارکند منار، نویافته‌ای الیمایی» مشاهده شد. این نگارکند با محتوایی متفاوت از سایر نگارکندهای الیمایی که تأثیر سنت هلنی در آن آشکار است؛ بیانگر مذهب و اعتقادات الیمایی‌هاست که در بلندی‌های کوه منار در حوزه زاگرس مرکزی شناسایی شده است.

به گزارش اول فارس ، بررسی‌ها و مطالعات صورت‌گرفته نشان می‌دهد الیمایی‌ها میراث‎داران عیلامیان هستند که از آنان آثار بسیاری در زاگرس مرکزی و جنوبی تا کرانه‌های خلیج‌فارس به‌ دست آمده است. آنها از فرود هخامنشیان تا زایش ساسانیان مجال رشد و بالندگی یافتند. با این‌همه اما دوران شکوه و اقتدارشان که با استقلال‌طلبی همراه بود، به دوره پارت‌ها برمی‌گردد. میراث ساسانیان وامدار الیمایی‌ها و پارت‌ها است؛ چراکه توانستند هنر عیلامی و هخامنشی را به‌صورت سیال به ساسانیان منتقل کنند. کشف روزافزون محوطه‌ها، آرامگاه‌ها، نیایشگاه‌ها و نگارکندها از استقرارگاه‌های الیمایی در زاگرس بختیاری گواهی بر این مدعاست.

نگارکند نویافته بیانگر اعتقادات الیمایی

نگارکند نویافته منار با محتوایی متفاوت از سایر نگارکندهای الیمایی بیانگر مذهب و اعتقادات الیمایی‌هاست که طی بررسی‌های ایوب سلطانی و همکارانش در بلندی‌های کوه منار در حوزه زاگرس مرکزی شناسایی شده است.

دریافتی

در ادوار مختلف عیلامی خدایان و ایزدبانوان مختلفی مورد ستایش و پرستش قرار می‌گرفتند که نام بیشتر آنها در کتیبه معروف «هیتا» شاه عیلامی هم‌زمان با «نرام‌سین» شاه اَکد آمده است. با خاتمه حیات سیاسی عیلام به دست «آشور بانی‌پال» رسم و رسومات و هنر آنها همچون خط از بین نرفت؛ بلکه در روزگار هخامنشیان نیز همچنان برجا ماند.

با انقراض پادشاهی هخامنشی و ورود فرهنگ یونانی؛ خدایان اُلمپ و قهرمانان افسانه‌ای نیز به سرزمین عیلام وارد شدند. آپولون، زئوس هرکول و دیگر خدایان المپ جای خدایان و قهرمانان عیلامی و سامی را گرفتند. عیلامیان پیشین که با عنوان الیمایی‌ها شناخته می‌شوند، جذب این فرهنگ شدند؛ اما آن را با هنر و سنت خود در هم آمیختند. فرهنگ وارداتی هلنی جای خود را در نیایشگاه‌ها، سکه‌ها، ساختار معماری، نگارکندها، پیکره‌سازی و… باز کرد.

نگارکند نویافته منار از جمله نگارکندهای حوزه بختیاری‌نشین کنونی و مأوای الیمایی‌نشین پیشین است که تأثیر سنت هلنی در آن آشکار است. کاهن، پرستنده یا راهنمای عیلامی در اینجا جدای از حفظ ویژگی پیشین خود در دست خود یک شیء را نگه داشته و به‌جای خدای عیلامی هرکول یونانی حجاری شده است.

داستان کشف «منار»

در گفت‌وگویی با «ایوب سلطانی»، مدیر پایگاه ملی منظر فرهنگی و صنعتی مسجدسلیمان، از او درباره جزئیات این اثر نویافته که خود بر آن نام «منار» را گذاشته؛ پرسیدیم. سلطانی دراین‌باره می‌گوید: «الیمایی‌ها که قومی در ارتفاعات شمالی خوزستان بودند و حدوداً از زمان هخامنشیان تا پایان دوره اشکانی دوام آوردند، با آنکه کوچ‌رو بودند، اما همچون اقوام قبل و بعد خود، آثار شاخصی در زمینه معماری مذهبی، نگارکندهای صخره‌ای، پیکره‌سازی، ضرب سکه و نظایر آن به یادگار گذاشته‌اند.»

این باستان‌شناس، نگارکندهای صخره‌ای الیماییان را از مهم‌ترین مدارک برای شناخت آنها عنوان می‌کند و می‌گوید: «کشف روزافزون این آثار صخره‌ای به‌نوبه خود سبب افزایش آگاهی درباره آداب و سنن آنها، وسعت قلمرو و شیوه حکومت‌داری‌شان می‌شود. نقش برجسته منار بر فراز کوهی به همین نام از جمله نگارکند‌های الیمایی است که نخستین‌بار توسط این‌جانب کشف شد. این نگارکند به‌خاطر قرار گرفتن در قله کوه منار به نگارکند منار معروف است.»

مدیر پایگاه ملی منظر فرهنگی و صنعتی مسجدسلیمان درباره تکرار چهارباره نقش هرکول در برخی نگارکندهای شمال خوزستان می‌گوید: «این نگارکند که موضوع نیایش یا درخواست از درگاه هرکول است در منطقه‌ای حجاری شده که شخصیت هرکول در آنجا نقش پررنگی داشته است. تکرار چهارباره نقش هرکول با گرز در نگارکند «تنگ بتان» که در نزدیکی این نگارکند قرار دارد، همچنین نگارکندها و مجسمه‌های سنگی و مفرغی کشف‌شده از هرکول در مسجدسلیمان و حالا نگارکند منار بیانگر نقش و اهمیت اجتماعی هرکول در منطقه زاگرس مرکزی است. هرکول در بیشتر نگارکندها و پیکره‌های خود در حال خفه‌کردن شیر نمین تصویر شده است. با این‌همه حجاران نگارکند منار و صاحبان چنین نگارکندی در ابتکاری که شاید منشأ اجتماعی و عقیدتی داشته، این‌بار هرکول را در نبردی سهمگین با مار چند سر تصویر کرده‌اند.»

 

عکس هوایی از موقعیت نقش برجسته منار
عکس هوایی از موقعیت نقش برجسته منار

کشف در حلقه ارتباطی اندیکا

سلطانی درباره دلایل وجود نقش برجسته‌های متعدد الیمایی در جغرافیای شهرستان اندیکا معتقد است: «منطقه اندیکا در شمال‌شرق استان خوزستان را می‌توان حلقه ارتباطی و کانون برهم‌کنش فرهنگی الیمایی‌های ساکن در دشت‌های پست با دره‌های کوهستانی دانست. این منطقه به‌عنوان محدوده‌ای بینابینی، زیست‌بومی مستقل از نوع فرهنگ‌های کوهپایه را نمایان می‌کند. ارتفاعات و دره‌های اندیکا شرایط زیستی مناسبی برای گله‌داری را فراهم می‌کردند. وجود منابع زیستی از جمله میان کوه‌ها می‌توانست جمعیت انبوهی را در خود جا دهد. علاوه‌براین، دره‌ها به هم راه دارند و به‌این‌ترتیب امکان ارتباط بین‌منطقه‌ای از این طریق میسر بوده است. ایل‌راه‌ها به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های ارتباطی و فرهنگی در شکل‌گیری استقرارهای فرهنگی الیمایی نقش بارز و اساسی دارند. از این بین، قرار گرفتن این نگارکند در مسیر ایل‌راه منار خود گویای این اهمیت است.»

مدیر پایگاه ملی منظر فرهنگی و صنعتی مسجدسلیمان، درباره پشته‌سنگی که برای ساخت این نگارکند از آن استفاده شده، می‌گوید: «زمینه‌ای نامنظم و ذوزنقه‌‌شکل به ابعاد ۸۱ در ۷۰ در صخره ایجاد شده است. درون کادر سه تصویر حجاری شده است که به‌دلیل شدت آسیب‌های طبیعی و آسیب‌های تعمدی واردشده، جزئیات طرح‌ها مشخص نیست. اما شواهد به‌جامانده از سه نقش در سمت چپ، مردی تنومند و عریان، تصویر میانی نقش یک حیوان به‌صورت مار و در سمت راست نقش مردی با پوشش پارتی را نشان می‌دهد که لباسی بلند با چین‌های آشکار که تا پایین زانوهایش می‌رسد، بر تن دارد. او در دست راست خود شیء ناشناخته‌ای دارد. بدن او به سبک تمام‌رخ حجاری شده است. حالت ایستایی این نقش همچون نقش کاهن در محوطه‌های شیرنو، خونگ اژدر، خونگ کمالوند و خونگ یارعلیوند است.»

نقش‌ حیاتی ایل‌راه‌ها

این باستان‌شناس در ادامه به نقش حیاتی ایل‌راه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «ایل‌راه همواره نقش حیاتی در زندگی مردم کوچ رو و ساکنان مناطق کوهستانی داشته و دارد؛ چراکه تمام رخدادهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظیر آنها در مسیر این ایل‌راه ها به وقوع پیوسته است. ازاین‌رو، برای تمامی حکام و خان‌های این مناطق تسلط بر ایل راه‌ها به‌معنای تسلط بر منطقه و ازدست‌دادن هر ایل‌راه به‌منزله از دست دادن بخشی از حکومت بوده است. در دوران تاریخی حاکمان محلی با ایجاد نقش برجسته‌هایی در مسیر ایل راه‌ها تسلط و حاکمیت خود را در مناطق مختلف به نمایش می‌گذاشتند. عمران و آبادانی این راه ها سبب جلب رضایت مردم و در مقابل حمایت آنان از حکام می شد. ازاین‌رو، حکام با هدف جلب رضایت مردم و عملی کردن خواسته‌های خود در زمینه‌های اقتصادی، نظامی و گاهی فرهنگی به عمران این راه‌ها می‌پرداخته‌اند.»

سلطانی با اشاره به اینکه ایل‌راه «لِالی» به چهارمحال یکی از مهمترین ایل‌راه‌های کوهستانی حوزه بختیاری است، به نگارکندهای آن تأکید می‌کند و می‌گوید: «این ایل‌راه با مسیر‌های فرعی فراوان مناطق گرمسیر (قشلاق) شمال خوزستان را به مناطق سردسیر (ییلاق) جنوب چهارمحال‌وبختیاری مرتبط می‌کند. فراوانی محوطه‌های باستانی موجود در امتداد راه و توالی گاه‌نگاری آنها، دیرینگی استفاده از این ایل‌راه را به اثبات می‌رساند. این ایل‌راه با عبور از لالی،  بنه وار، تنگ بابا  احمد،  سوز تینا،  رگ  منار، شیمبار، چلو، تاراز، چهارمحال، قشلاق را به ییلاق متصل می‌کند.»

پراکنش آثار باستانی الیمایی

مدیر پایگاه ملی منظر فرهنگی و صنعتی مسجدسلیمان، درباره پراکنش آثار باستانی دوره الیمایی در امتداد این ایل‌راه می‌گوید: «از جمله نگارکندهای موجود در امتداد این ایل‌راه تعداد پنج نقش برجسته برد چوزه، برد بُت، درویش احمد، منار و تاراز است. این نکته حائز اهمیت است که در منطقه اندیکا ایل‌راه‌ها که به دیواره‌های صخره‌ای صعب‌العبور می‌رسند، برای غلبه و عبور از آن، گذرگاه‌های طبیعی را انتخاب یا گذرگاه‌هایی مصنوعی را ایجاد می‌کنند. این گذرگاه‌ها معمولاً یک تا پنج متر عرض دارند. ازآنجاکه دو جانب این گذرگاه‌ها به صخره ختم می‌شود، زمینه لازم را برای ایجاد نگارکندها فراهم می‌کند و سبب جلب توجه هر رهگذری می‌شود. گذرگاه تاراز (نقش برجسته بتای تاراز)، گذرگاه دلا (نقش‌برجسته تنگ بتا) و گذرگاه یا رگ منار (نقش‌برجسته منار) از جمله گذرگاه‌های طبیعی هستند که بر دیواره آنها نگارکندهایی نقر شده‌اند.»

ایوب سلطانی درباره شرایطی حفاظتی و پژوهشی این سنگ‌نگاره می‌گوید: «ضرورت انجام مطالعات اسکن لیزر، حفاظت فیزیکی و تهیه مولاژ عین‌به‌عین جزو اولویت‌هاست که باید برای این اثر بی‌همتا لحاظ شود.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا