به گزارش avalfars موزه ملی ایران عصر سهشنبه ۸ آبانماه میزبان نشست تخصصی «کوروش هخامنشی از افسانه تا واقعیت» بود. مناسبت برگزاری این مراسم روز ۷ آبان موسوم به روز کوروش و پنجمین نشست از سلسلهنشستهای تخصصی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری بود و درحالی برگزار شد که یک روز پیش از آن، مجموعه پاسارگاد برای هفتمین سال متوالی در هفتم آبان تعطیل شد.
«مصطفی دهپهلوان»، رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در ابتدای این نشست درباره تعطیلی مجموعه پاسارگاد گفت: «کوروش این روزها از یک طرف بهدست منکران کوروش و از سمت دیگر بهدست افراطیون با اهداف شوم افتاده است. کوروش افتخار و ستون سترگی برای انسجام ملی ما است و ما نباید این سرمایه فرهنگی، تاریخی و دینی را نادیده بگیریم.»
دهپهلوان توجه ویژه به نگاه علمی و استفاده از ابزارهای علمی را مهمترین راهحل مشکل کوروشستیزی در ایران بیان کرد و افزود: «با نگاه علم، با کاوشهای باستانشناسی، با بهرهمندی از هنر و ادبیات میتوان نسل جدید، جوانان و جهانیان را با این سرمایه ملی آشنا کرد و کوروش را زنده نگه داشت و این نباید نادیده گرفته شود.»
فرصتی برای انسجام ملی ایران
رئیس پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری در پاسخ به این سؤال که برای ایجاد آشتی بین نهادهای مرتبط تصمیمگیر و چارهجویی برای رفع تعطیلی پاسارگاد چه اقدام مشخصی میتوان انجام داد، گفت: «باید با کسانی که این موضوع را یک تهدید میبینند، صحبت کرد و مطمئناً این موضوع حل خواهد شد. کوروش برای انسجام ملی ایران یک فرصت است که ما امروز خیلی به آن نیاز داریم. ما بهعنوان پژوهشگاه در حال مذاکره در این حوزه هستیم.»
«جبرئیل نوکنده»، رئیس موزه ملی ایران ضمن خوشامدگویی به میهمانان، با اشاره به ابعاد شخصیتی، جایگاه تاریخی و نقش کوروش در ارائه دیدگاه بشردوستانه از وجه کمتر شناختهشده او سخن گفت و بیان کرد: «کوروش در فتح بابل، جنگطلبی و کینهتوزی نکرد بلکه این جنگ را برای برقراری صلح انجام داد، اسیرانی را از بردگی رهانید، آیینها، خدایان محلی و ملی و شکستخوردگان را گرامی داشت و در برقراری صلح در منطقه کوشید. درسی که امروز میتوان از این رخداد تاریخی گرفت و به همگان آموخت این است که در این جغرافیا باید همزیستی را با وجود تفاوتهایمان در اولویت قرار دهیم و چنانچه به هر دلیلی جنگی روی دهد، هدف نهایی آن صلح باشد.»
کوروش، نمونه «پادشاه فرزانه» افلاطون
در ادامه نشست «نصرالله پورجوادی»، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مؤسس مرکز نشر دانشگاهی، در سخنان خود با واکاوی واژه هخامنش، ارتباط کوروش با اندیشه پادشاه فرزانه افلاطون را بررسی کرد و معتقد بود کوروش نمونه «پادشاه فرزانه» موردنظر افلاطون است. پورجوادی گفت: «اولین کسی که واژه فلسفه را بهکار برد، فیثاغورث بود و اولین کسانی که فیلسوف نامیده شدند، پیروان حکیم یا همان فیثاغورث بودند. فیلسوف یا فیلاسوفوس بهمعنی دوستدار علم و اندیشه است.» پورجوادی در ادامه بیان کرد: «فیثاغورث پیش از حکومت هخامنشیان در ایران وارد بابل قدیم شده بود و در بینالنهرین نزد مغان ایرانی تحصیل کرد و بعد از او هم افلاطون که او هم فیثاغورثی است.»
در کتابخانه باقیمانده از توماس جفرسون که به موزه تبدیل شده است، دو نسخه از کوروشنامه وجود دارد که یکی از آنها حاشیهنویسی شده و این نشان میدهد ظاهراً زمانی که قوانین آمریکا را تدوین میکرده، به این کتاب مراجعه کرده و ایده گرفته است.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران درباره ارتباط کوروش هخامنشی به اندیشههای افلاطون گفت: «هخامنش از دو واژه «هخا» بهمعنی دوست و دوستدار و «منش» بهمعنی عقل فعال و اندیشه است. همانگونه که در فلسفه، فیلسوف یا فیلاسوفوس بهمعنی دوستدار علم و اندیشه است، هخامنش هم دوستدار چیزی است.» او اضافه کرد که «منش» در هخامنش بهمعنای صرفاً یک نوع دانایی نیست و بلکه بیشتر یک نوع حقیقت غیبی و یا شخصی که والامقام و صاحب دانایی و توانایی باشد است.»
این فلسفهدان عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ادامه بیان کرد: «فرد والا و حکیم متأله کسی است که بهسمت معقولات و عالم معقولات راه یافته باشد و بعد بتواند دیگران را هدایت کند. سوفوس یا حکیم کسی بوده که به عالم مینوی راه پیدا کرده و افلاطون چنین شخصی را شایسته پادشاهی میداند و واژه «منش» در اینجا میتواند همان سوفوس یا حکیم متأله باشد. همانگونه که اشاره شد، افلاطون پس از فیثاغورث، از آیین و تعالیم مغان آشنا شده بود و ایران را میشناخته است. این حکیم متأله چهبسا بازمانده همان هخامنش یا مغانی باشد که بهجا مانده است.»
تأثیرپذیری غربیان از اندیشههای کوروش
«کامیار عبدی»، عضو هیئتعلمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، در بخش دیگر این نشست تخصصی که در پرتو اسناد و مدارک تاریخی، پژوهشهای باستانشناسی و زبانشناسی برگزار میشد، با بیان اینکه دو تن از بنیانگذاران اصلی آمریکای امروز یعنی توماس جفرسون و بنجامین فرانکلین، کوروشنامه را که یکی از کتابهای اصلی آشنایی با دوره زندگی و شخصیت کوروش هخامنشی است خواندهاند، به اصالت و جهانشمول بودن اندیشههای حکمرانی هخامنشیان اشاره کرد و گفت: «باتوجهبه آنچه در منشور یا استوانه کوروش و در اسناد دیگر میبینیم، دوره حکمرانی کوروش هخامنشی از صرف اعمال زور و قدرت به تساهل مذهبی و حل مشکلات با مذاکره و همزیستی بیشتر گرایش پیدا کرد.»
عبدی با یادآوری شیوه حکمرانی پیش از هخامنشیان بیان کرد: «از زمان اکدیها که همینطور به جلو بیاییم، میبینیم که حرف اول را زور میزند و مردم عملاً در اداره حکومت حرفی ندارند. شاه یا امپراتور و اطرافیان او هستند که تصمیم میگیرند و همهچیز را اداره میکنند و نظر مردم برای آنها ذرهای اهمیتی ندارد.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: «از نظر متون باستانی خاور نزدیک، مردم در دوران اکدیها سیاهسر هستند و نیازمند چوپانانی که آنها را اداره کنند. از زمانی که کوروش وارد صحنه میشود، یک سیستم کاملاً متفاوت سیاسی را در قلمرویی که تصرف و پادشاهی که بهوجود میآورد، اجرا میکند.»
عبدی همچنین توضیح داد سیستم سیاسی متفاوت هخامنشیان به این معنا نیست که مجلس و انتخاباتی شکل گرفت، بلکه برعکس اگر لازم به خونریزی و اعمال قدرت بود هم حتماً انجام میشد؛ اما شیوه حکومت کردن از اعمال فشار و زورگویی محض به مسامحه در رابطه حکومت با مردم و مردم با خودشان انجامید.
این پژوهشگر انسانشناسی در ادامه صحبتهایش به کتاب «کوروشنامه» اشاره کرد که توسط گزنفون فیلسوف و مورخ یونانی و براساس خصلت و خصوصیات کوروش جوان فرزند داریوش دوم و با الهام از جنگ کوروش کوچک با یونانیان و نزدیکی و همراهی نویسنده با کوروش جوان نوشته شده است. عبدی گفت: «یکی از منابع مهم تاریخ برای شناخت کوروش، کوروشنامه گزنفون است و چیزی که ما از کوروش بزرگ در این کتاب میبینیم یک ترکیبی از زندگی و رفتار کوروش جوان و یک مقدار از چیزهایی است که از کوروش بزرگ نوشته شده است. کوروش در این کتاب یک فرمانروای آرمانی، صالح، صلحطلب، مدافع و رعایتکننده حق مردم و… توصیف شده است.»
استاد باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی افزود: «کوروشنامه یک اثر کلاسیک از ادبیات یونان بود که به دوره رنسانس و بعد به اروپای بعد از رنسانس رسید و در تقابل با اندیشه ماکیاولی و کتاب شاهزاده او قرار گرفت که بر زور و استبداد و خشونت تأکید میکرد.»
عبدی در ادامه بیان کرد ژان ژاک روسو و جان لاک از اندیشمندان تأثیرگذار عصر روشنگری اروپا و رهبران فکری آزادیخواهی مدنی و اقتصادی افراد، در آثار خود به خواندن کوروشنامه اشاره کردهاند و درنتیجه نقش اندیشههای حکومت هخامنشی در تحولات سیاسی اروپا دیده میشود.»
کامیار عبدی در پایان به بهرهگیری از اندیشههای کوروش هخامنشی، بنیانگذار سلسه هخامنشیان در ایران در زمان نوشته شدن قانون اساسی و قانون حقوق مدنی آمریکا توسط جرج واشنگتن، بنجامین فرانکلین و توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار آمریکا اشاره کرد و گفت: «در کتابخانه باقیمانده از توماس جفرسون که به موزه تبدیل شده است، دو نسخه از کوروشنامه وجود دارد که یکی از آنها حاشیهنویسی شده و این نشان میدهد ظاهراً زمانی که قوانین آمریکا را تدوین میکرده، به این کتاب مراجعه کرده و ایده گرفته است.»منبع: پیام ما
شما هم درباره این مطلب نظر بدهید
نظرات