کیمیاگر عشایر، روایتی نو از بهمن بیگی، به چاپ سوم رسید
کتاب "کیمیاگر عشایر" نگاهی دیگرگونه به محمد بهمنبیگی بنیانگذار تعلیمات عشایر ایران، به چاپ سوم رسید.
به گزارش اول فارس، این کتاب که به قلم دکتر همایون فرهمند استاد دانشگاه شیراز به رشته تحریر درآمده توسط انتشارات قشقایی منتشر و به بازار کتاب آمده است.
این کتاب به فراز و نشیب های زندگی و تاثیر اقدامات فاخر فرهنگی محمد بهمن بیگی در باسواد کردن عشایر ایران پرداخته است.
نویسنده در آغازین (مقدمه) کتاب آورده است: نوشتن به طور کلی سخت است و نوشتن در مورد بزرگان بسیار دشوارتر. نوشتن در مورد اسطوره ها بسیار نفس گیر و نوشتن در مورد بهمن بیگی دیوانگی است. باید آبرویت را کف دستت بگذاری تا بتوانی وارد این حریم شوی.
فرهمند در بخش دیگری از این کتاب آورده است :بهمن بیگی برکه ای آرام نبود، اقیانوسی طوفانی بود.بهمن بیگی ابر سنگین و باران زایی می نمود که تشنه باریدن بود. می خواست جوانه ها را برویاند تا دشت ها دامن مخملین بپوشند و جنگل ها کلاهی از شکوفه سرنهند. می خواست تمام دشت ها و دامنه های مناطق عشایری را غرق گل و سبزه کند. دنبال بهانه ای می گشت تا با نوشداروی الفبا ، بیماری مزمن بیسوادی ایل را درمان کند. در پی فرصتی بود تا لبخند را بر صورت رنجدیده و نا امید فرزندان عشایر بنشاند. می خواست در شادی مردم ایل بیشتر از غصه هایشان شریک باشد. در پی آن بود تا از غم و غصه مردمی که نان خشک در خون دل می زدند، بکاهد.
بریدهای از کتاب کیمیاگر را برای آشنایی با ماهیت کتاب و شخصیت بهمنبیگی میآورم:
[بهمنبیگی ژنرال بی نشان و افسر بیستاره بود. نه شاخه زیتونی، نه خوشه گندمی، نه هلال ماهی و نه خورشیدی. ژنرالی که بر شانههای ستبرش هیچ نشانی به جز دست بی نوای کودکان و دست مرحبای بزرگان نبود. ژنرال هزار ستارهای که همه ستارههایش از دبستانهای سیار و چادرهای سیاه، سَرَک کشیدند. فرمانده نابغهای که با اسم شب الفبایش، یوردهای عشایر را به کهکشان راه شیری تبدیل کرد تا مادران عشایر به جای آب مروارید در چشم، خوشه مروارید بر گردن بیاویزند. امیر شایستهای که با رمز «درس بدهید، درس بخوانید، درس بدهید، درس بخوانید»، همه سرزمینهای اشغالی عشایر را از آلها پس گرفت].
این نویسنده در ادامه به رسالت این نابغه علمی ادبی تاریخ معاصر کشورمان پرداخته و مینویسد: آمده بود تا سروش خوشبختی باشد.آمده بود تا با آموزش عشایری ، محبت ها را ضرب کند ، دوستی ها را جمع کند ، محنت ها را تقسیم کند، لبخندها را بتوان برساند، خرافات را زیر رادیکال ببرد و از جهل و جمود ، جذر بگیرد. آری آمده بود تا با چهار عمل اصلی و اصل چهار، چهارچوب جدیدی را برای زندگی عشایر بنا کند.
شادروان محمد بهمن بیگی، بنیانگذار آموزش عشایری در ایران، از ایل قشقایی در شهرستان فیروزآباد استان فارس بود. وی کارش را از سال ۱۳۳۱ به تنهایی آغاز کرد و در طول ۲۸ سال مدیریت بر اداره آموزش عشایر، بیش از ۱۰ هزار معلم تربیت کرد و موسسات مختلفی از قبیل دبیرستان شبانه روزی عشایری شیراز، مرکز آموزش فنی و حرفه ای عشایر دختران و پسران، موسسه تربیت مامای عشایر و مرکز تربیت روستاپزشک و دامپزشک را بنیان گذاشت.
شادروان محمد بهمن بیگی یازدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۹ در سن ۹۰سالگی جهان خاکی را بدرود گفت.