چاپ       کد خبر: 24132
28 اسفند 1398

تنها یک گام دیگر تا نیستی

تلویزیون را روشن کردم و طبق معمول شبکه خبر، اخباری از شرق دنیا و چشم بادامی های همیشه فعال و پرجنب و جوش اما این بار از ترس و دلهره و وحشتی که درونشان افتاده بود خبر می داد.

خبر از شهر ده میلیون نفری ووهان و گرفتاری مردمانش به ویروس جدیدی تحت عنوان کوئید ۱۹، همینطور که زیرنویس مربوط به ثبت نام و رد صلاحیت و تایید کاندیدای انتخابات یازدهمین دوره مجلس را دنبال می کردم، چشمم به مردمی افتاد که ماسک زده اند و از همدیگر بخاطر بیمارى بنام کرونا فرار میکند.

چند ثانیه توجه کردم و باز زیرنویسی که از تصمیمات شورای نگهبان نمایان شد توجهم را به خود جلب کرد.

چند روزی گذشت تا اینکه کلیپهایی از خوراکی های شهر ووهان و بازار خریدشان با آن فجاعت و بخصوص سوپ معروف خفاش را دیدیم که ذهن همگان را به آن سمت و مقصر اصلی عامل این ویروس یعنی غذای چینی می برد.

تخته گاز  هوایی کرونا ویروس به سمت ایران

تا اینجای کار هیچ وقت حتی فکرش را هم نمی کردیم روزی بخواهیم اسمش را به زبان بیاوریم.غافل از آنکه این ویروس در چین با سد محکمی بنام اتحاد و همدلی برخورد کرده و تصمیم به سفر دارد.

کرونا تصمیم خودش را گرفته بود که نوروز را در ایران جشن بگیرد اما جشنی به قیمت عزادار کردن بهترین مردم دنیا.

وقتی همه در خواب بودیم این مهمان ناخوانده سوار بر هواپیما و با شتاب به سمت ایران آمد و نه هیچ مرزبانی و نه هیچ گیتی جلودارش نبود.

با آمدنش به یکباره ماسک، دستکش پلاستیکی، الکل و حتی لیمو که محصول همین باغ های خودمان در جنوب کشور است را به ده برابر قیمت خرید رساند، بی آنکه کسی آنها را تحریم کرده باشد.
هفته های اول مردم کشورم در حال جوک ساختن با مهمان چینی بودند که در خفا و بدون سر و صدا ماموریتش را شروع کرد و یکی یکی جان هموطنان را گرفت.
شدت مرگ و میر تا حدی بالا گرفت که وزیر و سخنگو و معاونان و مجلس نشینان را انگشت به دهان کرد و آنها نیز میزبانان خوبی برایش شدند.

حالا دیگر کرونا کم کم داشت چهره واقعی و خشمگین خودش را به مردمان نشان می داد اما عده ای هنوز باورش نکرده بودند و به سُخره می گرفتنش.

جوری جان میگرفت که نه تنها داغ عزیزان را بر دل خانواده میگذاشت بلکه حسرت تابوت و وداع آخر و مراسم را بر دلشان با مُهری از جنس کرونا بر دلشان بجای می نهاد .

حضور کرونا در سرتاسر ایران

کرونا و ضربه فنی هایش

آنگاه که از مرکزیت ایران شروع کرد تازه با خبر شد ایران چه جاهای دیدنی و جالبی دارد و تعدادی از سربازانش را برای فتح آن مناطق به شمال کشور فرستاد.
آنچنان شمال را غافلگیر و ضربه فنی کرد که هیچ کشتی گیر اهل فنی چنین بلایی به سر سرزمین کشتی بلد نیاورده بود‌.

کادر درمان در تلاش برای زنده ماندن هموطنان

تا وقتی در چین بود کمتر کسی درباره ش تحقیق کرده بود تا کار به جایی کشید که آژیر خطر بیمارستانها به صدا در آمد که با تمام قوا به داد ملت برسند، آمدند و کمک کردند و جان دادند.
پزشکان و پرستارانی که در بدو ورودشان به این عرصه، همه هم قسم و تا پای جان سوگند یاد کرده بودند، پا به میدان مین گذاشتند و تا جایی که توانستند مین ها را یکی یکی و با دقت خنثی کردند اما در این میان برخی مین ها بلای جانشان شد و مدافعان سلامت را به کام مرگ و شهادت کشاند.

در خانه بمانیم

کم کم داشتیم متوجه می شدیم با هیچ کس شوخی ندارد، طوری که تمامی شهرهای کشور را درگیر کرده بود.
پزشکان که دیگر توان ماندن در بیمارستانها را نداشتند فریاد در خانه ماندن ملت را سر دادند اما برخی از مردم که هنوز به چشم سوغاتی از چین، به این مهمان ناخوانده نگاه میکردند تصمیم به اهداء آن برای دیگر هموطنان گرفتند و شروع به سفر کردند و تعطیلی مدارس را فرصتی برای مسافرت پیش از نوروز دیدند و با خود کرونای فرصت طلب را نیز مهمان جنوبی های خونگرم کردند، از اصفهان نصف جهان تا شهر راز، شیراز جنت طراز گرفته تا خوزستان همیشه قهرمان.

کمپین های در خانه بمانیم سر از ریشه درآوردند تا ریشه کرونا را بخشکانند اما بازهم مردم همکاری نکردند و این بار در جنوب کشور این ویروس قربانی گرفت و جدیت خود را بیشتر و خشمگین تر به مردم نشان داد. تا حدی که آژیرهای خطر شهرها به صدا در آمد و مردم را دعوت به در خانه ماندن کردند.

بانک ها هدف بعدی کرونا:

کمپین ها جواب ندادند و در آخرین روزهای سال هجوم مردم به شعب بانکی بیشتر و بیشتر شد تا با این گردش مالی یا چرخاندن پول در دست مردم و بانکداران این بار کرونا قربانیانش را از بانکی ها انتخاب کند.
هنوز عده ای با جدیت به قضیه نگاه نمی کردند و ویروس راحتتر به هدف نزدیک میشد.
هر چه بیشتر به روزهای آخر سال نزدیک میشدیم کرونا قوی تر و قوی تر شده تا اینکه امشب در کنار مردمی که به فکر چهارشنبه سوری به بیرون از خانه آمده و به استقبال مرگ رفته بودند جشن پیش از قهرمانی خود را بگیرد.

سخن آخر به شما ای هموطن، در خانه بمانیم پزشکان و کادر درمان دیگر نفسی ندارند.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار