به گزارش اول فارس ، اخیرا تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان رشتههای علوم پزشکی را با استناد به نیازسنجی شورای عالی انقلاب فرهنگی و پایین بودن میزان دانشجویان رشتههای علوم پزشکی به هئیت رئیسه مجلس ارائه کرده اند که با حمایت و اقبال مردم و مخالفت سازماندهی شده پزشکان و سازمان صنفی نظام پزشکی مواجه شده است. بسیج دانشجویی ۱۳ دانشگاه علوم پزشکی کشور لازم میداند نکاتی را پیرامون این موضوع متذکر شود:
طبق آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، در ایران به ازای هر ۱۰۰۰۰ نفر تنها ۱۱ پزشک وجود دارد. با نگاهی به همین آمار در کشورهای پیشرو در عرصه سلامت نظیر سوئد (۵۴)، انگلیس (۲۸)، آلمان (۴۱)، کانادا (۲۶)، روسیه (۴۰)، هلند (۳۵) و حتی کشورهای منطقه مانند آذربایجان (۳۴)، مغولستان (۳۲)، ترکیه (۱۸)، عربستان سعودی (۲۴) و عمان (۲۰) در مییابیم که این شاخص در کشورمان بسیار کمتر از سایر کشورهاست و حتی با درنظر گرفتن وابستگی سرانه پزشک به نظام ارائه خدمات نیز نمیتوان توجیه مناسبی برای آن پیدا کرد. ضمن اینکه در اسناد بالادستی به پیادهسازی نظام ارجاع اشاره شدهاست که در صورت پیادهسازی آن نیاز به ظرفیتسازی کمی پزشکان عمومی غیرقابل انکار است. این آمار در مورد پزشکان متخصص وضعیت بدتری را نشان میدهد به طوری که سرانه پزشک متخصص در کشور ما ۵ به ازای هر ۱۰۰۰۰ نفر را نشان میدهد، اما در بسیاری از کشورهای پیشرو حوزه سلامت، این عدد بالای ۲۰ است. همچنین به اعتراف دکتر حریرچی معاون کل وزارت بهداشت: «این وزارت برای تحقق اهداف نظام سلامت با کمبود جدی پزشک مواجه است.»
به صورت شهودی نیز در کشور همچنان شاهد بروز و ظهور عوارضِ متعددی از کمبود نیروی انسانی – به خصوص پزشکان و دندانپزشکان- در حوزه خدمات بهداشتی درمانی هستیم که تعدادی از آنها شامل:
– صفهای طولانی در درمانگاهها و مطبها و ساعتها انتظار برای ویزیت پزشک
– مهاجرت بیماران از مناطق محروم و خوابیدن در چادر جلوی درب بیمارستانها به امید ویزیت و دریافت خدمات پزشکی
– پایین بودن کیفیت ارائه خدمات پزشکی و دندانپزشکی در بسیاری از موارد به نحوی که بعضا بیماران در مدت بسیار کوتاهی ویزیت میشوند و آموزشهای لازم در رابطه با بیماری و مراقبتها و پیگیریهای لازم به بیمار داده نمیشود
– تعرفههای بالای خدمات پزشکی و دندانپزشکی و علاوه بر آن اجبار مردم به پرداخت زیرمیزی توسط برخی پزشکان در شرایط اضطرار بیماری
– حضور همزمان چند بیمار برای ویزیت و معاینه در مقابل پزشک و نقض حریم خصوصی بیماران آن هم به علت جبران کمبود وقت برای ویزیت بیمار
– عدم دسترسی به خدمات پزشکی و دندانپزشکی مخصوصا خدمات تخصصی در ایام تعطیل
و بسیاری مثالهای آشنای دیگر که همه و همه نشان دهندهی وجود یک درد مشترک به نام کمبود پزشک و آشفتگی نظام ارائه خدمات در نظام سلامت کشور ماست. کمبود پزشک سالها از سوی سازمان صنفی نظام پزشکی و انجمنهای صنفی پزشکی پنهان شده بود و به جای آن دروغی بزرگ مبنی بر اشباع بودن پزشکی و کافی بودن تعداد موجود توسط آنان به جامعه تزریق میشد.
عجیبتر آنکه نه تنها در سرانه پزشک به شدت کمبود داریم، بلکه حتی ظرفیت پذیرش پزشکی ما هم از کشورهای پیشرو کمتر است و معنی عملی آن این است که هرساله عقب ماندگی ما در این حوزه نسبت به سایر کشورها بیشتر میشود. با ادامه روند موجود تا ۲۵ سال آینده به تعداد مورد نیاز برای امروز کشور هم نمیرسیم چه برسد به تامین نیاز آینده کشوری که جمعیت آن رو به پیر شدن گذاشته است و بدون شک در آینده نیاز بیشتری به خدمات بهداشتی و درمانی پیدا خواهد کرد. همچنین از طرف دیگر شاهد استقبال داوطلبان و صف شدید کنکور پزشکی هستیم به طوری که داوطلبان کنکور تجربی از ۳۱ درصد در سال ۸۸ به ۶۳ درصد در سال ۹۷ رسیده است، ولی به دلیل کمبود ظرفیت بیش از ۹۸ درصد داوطلبان کنکور تجربی در هیچ یک از رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی پذیرفته نمیشوند و تبعات فردی و اجتماعی آن مخصوصا برای خانوادهها بسیار شدید است.
اما مخالفین افزایش ظرفیت ورودی پزشکی که تقریبا همگی از طیف پزشکان و با محوریت سازمان صنفی نظام پزشکی هستند، هیچ پاسخ عملیاتی برای وضعیت فعلی کمبود پزشک و عقب ماندن کشور حتی از کشورهای منطقه و تبعات آن ندارند و بعضی در این زمینه سکوت کرده و حتی بعضی مانند وزیر بهداشت همصدا با صنف گرایان و بی توجه به آمار، کمبود پزشک را انکار میکنند که به نظر میرسد بیش از غفلت ناشی از تعارض منافع و لابی گری پزشکان باشد.
استدلالهای مخالفان افزایش ظرفیت پزشکی، بیشتر حول دو محور بیکاری پزشکان و عدم وجود زیرساخت برای آموزش پزشکان بیان میشود. در مورد بیکاری پزشکان، پاسخ دکتر هاشمی وزیر سابق بهداشت اینگونه است: «با هیاهوهای ایجاد شده باور کرده بودم که ۲۰ هزار نفر پزشک عمومی بیکار داریم، ما با پرداختیهای ماهانه ۱۵ و ۱۷ میلیون که گاهی مورد انتقاد اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نیز بود تلاش خود را برای حضور این پزشکان در مناطق محروم به کار گرفتیم، با وجود پرداختهای مناسب به پزشکان شاهد بودیم که تنها حدود هزار و ۵۰۰ پزشک عمومی اعلام آمادگی کردند و این خود میتواند به این معنی باشد که یا پزشک عمومی نداریم و یا آنها تنها شماره نظامپزشکی دارند و دیگر پزشک نیستند.» این اظهارنظر به تنهایی نشان دهنده آن است که نه تنها با کمبود شدید پزشک متخصص مواجه هستیم بلکه کمبود پزشک عمومی نیز داریم و بیکاری پزشکان عمومی یک دروغ بزرگ است و مردم مناطق محروم و شهرستانهای دورافتاده به شدت نیازمند خدمات پزشکی هستند. همچنین این جماعت سعی میکنند مسئلهی اصلی را نه کمبود پزشک بلکه بحث توزیع نامتناسب پزشک در کشور عنوان کنند در حالی که خود این موضوع معلول کمبود پزشک است و دست سیاستگذار در توزیع پزشک را بسته است و اظهارات وزیرسابق بهداشت نیز موید این مسئله است.
همچنین گفته میشود زیرساختهای آموزشی اقتضای پذیرش بیش از ظرفیت موجود را ندارد که این موضوع نیز کاملا برخلاف واقع و با انگیزههای صنفی و برای توجیه حفظ انحصار پزشکان موجود است. مقایسه سرانهی استاد در ایران نسبت به کشورهای دیگر نشان میدهد نسبت استاد به دانشجو در دانشگاههای علوم پزشکى در کشورهای دنیا از ۱ به ۱۰ تا ۱ به ۱۸ متغیر است، اما در ایران این نسبت ۱ به ۸ است که نشان میدهد علی رغم انحصار شدید در جذب هیات علمی بالینی پزشکی و دندانپزشکی، همچنان ظرفیت اساتید موجود بیش از دانشجویان فعلی است. همچنین تعداد بیمارستانهای دولتی که تحت نظر دانشگاههای علوم پزشکی هستند حدود ۶۲۰ بیمارستان است در حالی که فقط حدود ۲۰۰ تا از این بیمارستانها دانشجو میپذیرد. حدود ۴۲۰ بیمارستان دانشگاهی دانشجو نمیپذیرد که براساس نقشه راه درمان (سال ۹۵) میتواند زیرساخت مناسبی برای افزایش ظرفیت تربیت دانشجوی پزشکی باشد. همچنین به گفته وزیر سابق بهداشت در طرح تحول سلامت تعداد تختهای بیمارستانی ۳۰ درصد افزایش داشته است، این در حالی است که ظرفیت پذیرش رشته پزشکی در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۴ نه تنها افزایش نداشته بلکه ۱۰ درصد کاهش داشته است.
اما وزارت بهداشت موظف است طبق بند (ت) ماده ۷۴ قانون برنامه ششم توسعه به منظور متناسبسازی کمیت و کیفیت تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی با نیازهای نظام سلامت کشور، نیازهای آموزشی و ظرفیت ورودی کلیه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی علوم پزشکی اعم از دولتی و غیردولتی را متناسب با راهبردهای پزشک خانواده، نظام ارجاع و سطحبندی خدمات و نقشه جامع علمی کشور تعیین نموده و اقدامات لازم را بهعمل آورد. دولت باید پاسخ گو باشد که در این سالها در راستای تربیت نیروی انسانی متناسب از نظر کیفیت و کمیت با نیازهای کشور چه اقداماتی کرده است.
در سند راهبرد گسترش جغرافیایی آموزش سلامت (مصوب سال ۹۴)، عنوان شده است که لازم است ظرفیت پذیرش دانشگاهها چه در بخش دولتی و چه خصوصی بر اساس نیازهای واقعی کشور تعیین شود و از تشکیل نهادی که بر اساس شواهد و به طور مستمر به بررسی نیازها پرداخته و ظرفیت پذیرش را پیشنهاد نماید نامبرده شدهاست. در روزهایی که انگشت اتهام به سوی وزارت بهداشت و پزشک سالاری آن زده میشود، اگر در این زمینه فعالیتی صورت گرفتهاست چرا آمار و مستندات این کار علمی و اصولی که باید انجام میشد منتشر نمیشود؟ این عدم شفافیت وزارت بهداشت نتیجهای جز مشوش کردن اذهان عمومی ندارد. ضمن اینکه در همین سند اشاره شدهاست که اگر برنامهریزیهای موسسات در افق ۱۴۰۴ برآورده شود ظرفیت بالقوه آموزش عالی سلامت به ۵۰۰ هزار نفر افزایش پیدا میکند که حتی از دوبرابر ظرفیت فعلی نیز بیشتر است.
از آنجا که وضعیت فعلی معلول تصمیمات وزارت بهداشت به عنوان مسئول تعیین ظرفیت رشتههای پزشکی در سنوات اخیر بوده است، توجه به ریشه چنین تصمیم گیری ضروری است. وزارت بهداشتی که به جای بهرهگیری از دانش و نیروی انسانی حوزه مدیریت، اقتصاد و سیاستگذاری سلامت و متخصصین پزشکی اجتماعی برای اداره شدن، در طول فعالیت خود تاکنون مسئولین و وزرای پزشک بالینی به خود دیدهاست، در اتخاذ تصمیم در خصوص ظرفیت پزشکی در وضعیت تعارض منافع بوده است و خروجی تصمیمات نیز نشان دهنده تصمیمگیری بر خلاف مصلحت مردم و به نفع انحصار در پزشکی است. وزارت بهداشت پس از سپرده شدن اختیار تعیین ظرفیت رشتههای علوم پزشکی، از سال ۷۴ تا ۸۳ ظرفیت رشته پزشکی را تقریبا به نصف کاهش داد با طرح این دروغ بزرگ که پزشکی اشباع شده و پزشک بیکار داریم. این عملکرد وزارت بهداشت کاملا برخلاف مصالح جامعه و برخلاف دستور صریح رهبری در مورد کسب رتبه اول در منطقه است. طبیعی است که در حال حاضر نیز نظر پزشکان و سازمان صنفی نظام پزشکی بر بسته ماندن حصار انحصار تربیت پزشک باقی بماند. لکن مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده ملت بایستی منافع مردم و جامعه را محور تصمیمات خویش قرار دهد و در مقابل نفوذ نمایندگان صنفگرا و بیتعهد به قسم نمایندگی مقاومت نماید.
بسیج دانشجویی ۱۳ دانشگاه علوم پزشکی کشور ضمن حمایت از کلیت طرح افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی در مجلس، و استناد به بند ۱۳ سیاستهای کلی سلامت و سند راهبرد گسترش جغرافیایی، خواستار تامین نیروی انسانی کافی، با مهارت مناسب و با استقرار در محل صحیح به منظور ارتقاء هرچه بیشتر سلامت مردم عزیزمان است و اعلام میدارد که این امر نباید به صورت دو برابر کردن ناگهانی ظرفیت انجام شود و تنها با التزام وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی به افزایش سالیانه و تدریجی ظرفیت تربیت پزشک و دندانپزشک محقق خواهد شد، با تاکید بر پراکندگی صحیح آن به صورتی که عمده افزایش ظرفیت به شکل بورسیه با تعهد خدمت در مناطق محروم باشد. در پایان از کلیه نمایندگان ملت مخصوصا نمایندگان مردم مناطق محروم که از دریافت حداقل خدمات پزشکی و دندانپزشکی نیز محرومند خواهشمندیم این آزمون حساس و تاریخی در نظام سلامت را علی رغم تمام فشارهای صنف پزشکان با شجاعت به نفع ملت خاتمه دهند؛ و السلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه اله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی خوی
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی مراغه
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی لارستان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه اله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی خوی
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی مراغه
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی لارستان
نظرات