خانوادهخبر اول

۱۱ نکته طلایی برای موفقیت در زندگی ، کسب و کار و دستیابی به آرزوهایتان

موفقیت در کار

وقتی می خواستم کسب و کار خودم را راه‌اندازی کنم، و دانش‌ام را در خصوص روانشناسی انگیزشی با دیگران در میان بگذارم و آن‌ها را آموزش بدهم، متوجه شدم این کار آن‌چنان که فکر می‌کردم، ساده نیست. راه‌اندازی یک کسب و کار جدید واقعا آسان نیست. باید از تمام راحتی‌ها و آسودگی‌های درآمد ثابت و بدون خطر چشم‌پوشی کنید و داخل یک پرتگاه مملو از ناشناخته‌ها و مسائل غیر قابل پیش‌بینی بپرید. چیزهای زیادی پیش روی‌تان ایجاد می‌شوند که شما را از جهش به سوی موفقیت در زندگی و کسب و کار و دستیابی به آرزوهایتان باز می‌دارند – چیزهایی نظیر ترس و عدم امنیت. و موردی که بیش از همه می‌تواند در موفقیت شما تاثیرگذار باشد، انگیزه است.

برخی از نقل قول‌ها به حدی عالی هستند که می‌توانند برای هر فردی الهام‌بخش و تاثیرگذار باشند. شما می‌توانید از نقل قول‌ها برای بهبود روند تصمیم‌گیری‌های‌تان در زندگی، کار و عشق استفاده کنید.

در این راه، توصیه‌ها و نصیحت‌های آدم‌های بزرگ و موفق می‌تواند راهنمای مسیرتان باشد؛

وقتی به عقب نگاه می‌کنم تفاوت را به خوبی متوجه می‌شوم. به یاد می‌آورم چه چیزهایی (یا چه کسانی) من را به سمت جلو هل می‌دادند – حتی روزهایی که خودم هم نمی‌خواستم به سمت جلو حرکت کنم. تفاوت در این بود: روزهایی که یک ورزشکار حرفه‌ای بودم، تمام لحظات زندگی‌ام سازمان‌دهی شده بود و من باید پیشرفت‌ها و سایر مسائل را به مربی‌ام گزارش می‌کردم. وجود یک ساختار در زندگی باعث می‌شود بر کار‌های‌تان تمرکز داشته باشیم؛ هم‌چنین، مربی نیز همواره ما را به چالش می‌اندازد و به سمت جلو هل می‌دهد.

خوشبختانه این مرحله نیز سپری شد و من توانستم مجموعه‌ای را تاسیس کنم  برای ارائه‌ی خدمات راهنمایی و مربی‌گری برای کمک به آدم‌ها در تحقق اهداف‌شان. من تصمیم گرفتم تمام درس‌هایی را که در طول مسیر زندگی‌ام آموخته‌ام، جمع‌آوری کنم و در اختیار سایر آدم‌ها قرار بدهم تا همه بتوانند برای تبدیل شدن به یک آدم بهتر تلاش کنند.

بنابراین، در این مقاله اول فارس ، تصمیم داریم به ۱۰ نکته برای موفقیت در زندگی و کسب و کار و دستیابی به آرزوهایتان، اشاره کنم.

موفقیت در زندگی و کسب و کار

۱. بر تعهدات‌تان تمرکز کنید، نه انگیزه‌های‌تان

شما چه‌قدر به تحقق اهداف‌تان متعهد هستید؟ رسیدن به هدف تا چه میزان برای‌ شما اهمیت دارد، و شما حاضر هستید چه چیزهایی را در زندگی برای تحقق این اهداف قربانی کنید؟ اگر به طور کامل به هدف‌تان متعهد شوید، انگیزه نیز در پی آن، ایجاد خواهد شد.

بنابراین، ابتدا باید متعهدانه برای رسیدن به هدف خود تلاش کنید، و با آگاهی از تکنیک ها افزایش انگیزه و قدرت مغز برای دستیابی به اهداف مسیر خود را برای رسیدن آن‌ها هموار کنید.

شما چه‌طور به خودتان انگیزه می‌دهید؟ همه‌ی ما دوست داریم حداکثر استفاده را از زمانی که در اختیار داریم، ببریم و کارهایی را که مورد علاقه‌مان هستند، به میزان بیش‌تری انجام بدهیم اما گاهی اوقات در فرایند “آماده شدن” گیر می‌کنیم. ما می‌خواهیم هر روز با یک نیت مشخص و روشن پیش برویم تا به اهداف خود نزدیک شویم و یک زندگی شاد و موفق داشته باشیم، می‌خواهیم هر روز بهتر شویم اما در واقع هرگز دل به دریا نمی‌زنیم و شروع نمی‌کنیم! قدرتمندترین شکل انگیزه از خود انگیزش ناشی می‌شود. شما خودتان می‌توانید آتش‌تان را روشن کنید.

این‌که صبر کنید تا الهام بگیرید و بتوانید حرکت رو به جلو را شروع کنید، کافی نیست. انگیزه لزوما چیزی نیست که برای شما اتفاق می‌افتد، بلکه می‌تواند چیزی باشد که خودتان خلق می‌کنید.

پیشرفت و انگیزه به طور کلی با دست به کار شدن شروع می‌شود. یک عمل به عمل دیگری منتهی می‌شود. تلاش کردن و انجام دادن کار نتایج بهتر و تجربیات جدیدی را برای شما به وجود خواهد آورد.

برای این‌که از حواس‌پرتی و عدم تمرکز رنج نبرید بهترین کار این است که دست به کار شوید و فعالیت داشته باشید. به خودتان انگیزه بدهید. کاری خاص انجام بدهید!

این کار خاص ممکن است زودتر از خواب بیدار شدن باشد، یا تعهد به انجام ورزش روزانه! حتی اگر فقط ۵ دقیقه کاری انجام بدهید، اغلب آن‌قدر انگیزه به دست خواهید آورد که آن را ادامه بدهید.

۲. به دنبال رسیدن به دانش باشید، نه نتیجه

اگر بر هیجان‌های موجود در اکتشاف، اصلاح، پژوهش، و تجربه تمرکز کنید، همیشه وجودتان سرشار از انگیزه خواهد بود. اگر فقط بر نتایج تمرکز کنید، انگیزه‌تان مانند یک هوای طوفانی عمل خواهد کرد – با فروکش کردن طوفان، همه چیز بار دیگر آرام و ساکن می‌شود. بنابراین، نکته‌ی کلیدی که باید به آن توجه کنید، این است که باید به مسیر سفر تمرکز کنید، نه فقط مقصد. دائما به چیزهایی فکر کنید که می‌توانید در طول مسیر بیاموزید و در نهایت، از آن‌ها برای بهبود وضعیت خود استفاده کنید.

۳. مسیر سفر را برای خود جذاب کنید

این یک بازی فوق‌العاده جذاب است! به محض این‌که بار دیگر بخواهید همه چیز را جدی و سخت بگیرید، به احتمال زیاد هیجان‌های منفی بر شما غلبه خواهند کرد؛ به این ترتیب، چشم‌اندازتان را از دست خواهید داد و بار دیگر در دام مشکلات گرفتار خواهید شد.

به همین خاطر، توصیه می‌کنیم هوش هیجانی‌تان را افزایش دهید؛

۴. از شر افکار ساکن و راکد خلاص شوید

افکار بر احساسات تاثیر می‌گذارند و احساسات نیز نحوه‌ی نگرش‌تان را به کار تعیین می‌کنند. آدم‌ها افکار مختلفی در ذهن‌شان دارند، و همیشه باید تصمیم بگیرند بر کدام یک از این افکار تمرکز کنند: افکاری که شما را از لحاظ هیجانی گرفتار و زمین‌گیر می‌کنند (ترس، تردید، و غیره) یا افکاری که شما را به سمت جلو سوق می‌دهند (هیجان‌های مثبت، تجربه، امتحان چیزهای جدید، خروج از منطقه‌ی امن ذهنی، و غیره).

افکار منفی آدم‌ها را در هر سطح و جایگاهی تحت تاثیر قرار می‌دهند؛ اگر از علت‌های ایجاد این افکار آگاه باشید، بهتر می‌توانید از آن‌ها خلاص شوید.

ترس یکی از عوامل طبیعی و ضروری برای رسیدن به رشد و پیشرفت است. با وجود این، هر زمان که به طور ارادی تصمیم می‌گیریم پای‌مان را از منطقه امن ذهنی مان بیرون بگذاریم، مقابله با اتفاقات ناراحت‌کننده‌ی بعدی به تدریج اندکی آسان‌تر می‌شود.

راه های خروج از منطقه امن ذهنی

  • هیچ چیز را بی‌ارزش نپندارید
  • برنامه‌ی کاری روزمره و تکراری‌تان را تغییر دهید
  • به سمت ترس‌های‌تان حرکت کنید
  •  برخی از مسئولیت‌های‌تان را به دیگران محول کنید
  •  آن‌قدر چیزهای جدید را امتحان کنید تا با آن‌ها احساس راحتی کنید
  • سوال‌هایی بپرسید که معمولا سایر آدم‌ها نمی‌پرسند
  • با غریبه‌ها گفتگو کنید
  • گاهی اوقات، چیزی را بپذیرید که معمولا آن را نمی‌پذیرید
  • جلوی دوربین قرار بگیرید
  • فهرستی از هدف‌های پیشرفت را تهیه و نگهداری کنید

۵. از قدرت تخیل‌تان استفاده کنید

مرحله‌ی پس از خلاصی از شر افکار منفی، استفاده از قدرت تخیل‌تان است. وقتی همه چیز خوب پیش می‌رود، شما سرشار از انرژی مثبت خواهید بود، و وقتی دچار مشکلات و چالش‌ها می‌شوید، بیش از هر وقت دیگری به انرژی بیش‌تر نیاز دارید. بنابراین، لازم است نام موقعیت‌تان را تغییر دهید. نباید دائما تکرار کنید که “‌من در موقعیتی دشوار قرار گرفته‌ام‌”‌ یا “‌من از شغل‌ام متنفر هستم‌”‌؛ فکر کنید این حرف‌ها و احساسات منفی چه چیزهایی را بر می‌انگیزاند؟‌ باید از قدرت تخیل‌تان استفاده کنید! حتی در صورتی که با بدترین رئیس دنیا و خسته کننده‌ترین شغل دنیا سر و کار دارید، باز هم چیزهای زیادی وجود دارند که می‌توانید از آن‌ها بیاموزید. من تمرین بسیار خوبی به شما پیشنهاد می‌کنم: فقط به مدت ۳ روز، فقط و فقط به افکار مثبت داشته باشید و حرف‌های مثبت بزنید. خواهید دید چه اتفاقی برای‌تان خواهد افتاد.

۶. خودتان را نازپرورده نکنید

انگیزه یعنی عمل، و عمل به نتیجه منجر می‌شود. گاهی اوقات دست به عمل می‌زنید، ولی این عمل نتایج دلخواه‌تان را به همراه ندارد. بنابراین، ترجیح می‌دهید آن‌چنان به خودتان سخت نگیرید و خودتان را در موقعیت دشوار قرار ندهید. در این شرایط، دائما منتظر زمان و فرصت مناسب می‌مانید، و خودتان را گرفتار رکود، و گاهی اوقات حتی گرفتار افسردگی می‌کنید. از این حالت خارج شوید، خودتان را به چالش بکشید، و کاری انجام دهید که همیشه دل‌تان خواسته است – حتی اگر فکر می‌کنید از انجام این کار می‌ترسید.

۷. از مسائلی که حواس‌تان را پرت می‌کنند، دوری کنید

در طول مسیرتان برای رسیدن به موفقیت همیشه کارهای بیهوده و منحرف کننده سر راه‌تان قرار می‌گیرند؛ به خصوص، کارهای آسان و معمولی که غالبا انجام آن‌ها را به وارد شدن به یک چالش جدید و یک پروژه‌ی واقعی و دشوار ترجیح می‌دهید. یاد بگیرید همواره بر چیزهایی تمرکز کنید که از همه مهم‌تر هستند. فهرستی از کارهایی را تهیه کنید که انجام‌شان فقط وقت‌تان را تلف می‌کنند و خودتان را متعهد کنید که همواره از آن‌ها دور باشید.

یکی از روش‌های حفظ تمرکز و دوری از مسائلی که حواس‌تان را پرت می‌کنند، انجام مراقبه است؛

۸. به دیگران متکی نباشید

هرگز از دیگران انتظار نداشته باشید شما را به اهداف‌تان برسانند؛ نه دوست، نه رئیس، و نه حتی شریک. همه‌ی آن‌ها مشغول انجام کارهای خود و درگیر رسیدن به اهداف‌شان هستند. هیچ‌کس جز خودتان نمی‌تواند شما را شاد کند به اهداف‌تان برساند. همه چیز به شما متکی است.

۹.تصمیم گیری در مسائل مالی باید بر اساس ارزش های خودتان باشد نه دیگران.

تصمیم گیری در مسائل مالی امر بسیار مهم و حساسی است که باید بر اساس ارزش های خودتان باشد نه دیگران. مهم‌ترین قواعد پولی هرگز تغییر نمی‌کنند، اما در مورد این‌که چه‌چیزی برای شما مناسب است حرف‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. در نهایت، شما مسئول اوضاع مالی تان هستید، و این یعنی باید بر اساس چیزهایی تصمیم بگیرید که برای شما مهم هستند، نه چیزهایی که برای فردی دیگر اهمیت دارند.

مثلا، روزی من برگشتم و با خانواده‌ام زندگی کردم تا وام دانشجویی‌ام را پرداخت کنم. بعضی آدم‌ها آن را تنبلی یا وابستگی تلقی می‌کنند، یعنی انتخاب آسان‌ترین راه. شاید شما در مخارج‌تان خیلی صرفه‌جو باشید. بعضی آدم‌ها می‌گویند شما کم‌ارزش و کوته‌نظر هستید.

آدم‌ها عاشق این هستند که از تصمیم‌های مالی دیگران انتقاد کنند. یک برنامه‌ریز مالی و نویسنده به نام کارل ریچاردز توضیح می‌دهد چه‌قدر خطرناک است که اجازه دهید این انتقادها بر شما اثر بگذارد:

این می‌تواند همه نوع معضلی را در زندگی مالی‌مان ایجاد کند. ما به جای آن‌که بر مبنای چیزهایی تصمیم بگیریم که بهترین حاصل را برای‌مان دارند، بر مبنای فکری دیگران درباره‌ی ما می‌کنند عمل می‌کنیم. اگر درک روشنی از شخصیت‌مان، ارزش‌ها و اهداف‌مان نداشته‌باشیم، در نهایت طوری خرج می‌کنیم که با دیگران چشم و هم‌چشمی کنیم.

در نهایت سعی می‌کنیم رویه‌ی دیگران را در زندگی مالی خودمان در پیش بگیریم… هدف‌مان باید این باشد که خواسته‌های‌مان را از خواسته‌های دیگران تفکیک کنیم.

این‌که یک توصیه را بخوانیم و با خودمان فکر کنیم، اوه! چه‌قدر عاقلانه است-این بهتر از هر چیز دیگری استیک چیز است. اما این‌که آن توصیه را به کار بگیریم یک چیز دیگر است، فقط به این خاطر که از به کارگیری آن خجالت می‌کشیم. ریچاردز پیشنهاد می‌کند زمانی را به این اختصاص بدهید که به‌طور ویژه فکر کنید چرا پول برای‌تان مهم است. با کمک آن، به کدام‌یک از اهداف‌تان می‌توانید برسید؟ وقتی به این سوال پاسخ دهید، قدم بعدی این است که مطمئن شوید عادات مالی‌تان با اهداف‌تان هم‌سو هستند.

۱۰. برنامه‌ریزی کنید

همیشه از ۳ مرحله‌ی جلوتر کارهای‌تان باخبر باشید؛ بیش‌تر از آن نیاز نیست. همیشه تقویم هفتگی‌تان را با کارهایی که باید در طول هفته انجام دهید پر کنید؛ در این تقویم بنویسید چه کارهایی را چه وقت و چگونه باید انجام دهید. چه وقت – چه کار – و چگونه مهم‌ترین چیزهایی هستند که باید در برنامه‌ی کاری‌تان قید شوند. هر روز کارهایی را که انجام داده‌اید، چیزهایی که آموخته‌اید و کارهایی که باید انجام دهید تا وضعیت کاری‌تان را بهبود ببخشید، به خوبی مرور کنید.

برنامه‌ریزی برای زندگی بهتر  از جمله کارهای کلیدی است که برای رسیدن به موفقیت باید در نظر بگیرید.

  • برنامه ریزی برای زندگی بهتر
    به عقب نگاهی بیندازید
    همه سوالات زیر یا برخی از آن‌ها را جواب دهید تا مشخص شود چه وقتی زمان خود را به درستی صرف کردید و چه زمانی از مسیر خارج شده‌اید.
  •  چه زمانی توانستید از استعدادها، مهارت‌ها و مهارت‌های خود استفاده کنید؟ چه کار می‌کردید؟ چه احساسی داشتید؟
  •  آیا چیزی پیدا کردید که در آن مهارت داشته باشید که تا حالا نمی‌دانستید؟
  •  چگونه رشد کردید؟ آیا چیزی سر راه رشدتان قرار گرفت؟
  •  چه زمانی احساس خستگی و تحلیل کردید و کاری انجام دادید که احساس راحتی کنید؟ – حتی با این‌که حالا می‌دانید آن آسودگی و راحتی، کاملا مد نظرتان نبوده است.
  • چه چیزی را به تعویق انداختید یا کنار گذاشتید که آرزو می‌کنید کاش زمان بیشتری را به آن اختصاص می‌دادید؟
  • جواب‌های خود را بررسی کنید. توجه کنید که می‌خواهید سال آینده چه چیزهایی را بیشتر یا کمتر انجام دهید.

خروج از شرایط بد زندگی

زمان حال را خوب نگاه کنید

برای ارزیابی کردن زندگی کنونی خود، این سوال‌ها را با یک مربی یا یک دوست مورد اعتماد بررسی کنید که ذهن شما را به چالش می‌کشند تا بزرگ‌تر فکر کنید.

  • در حال انجام چه هستید؟ آیا برای‌تان کافی است؟
  • . فکر می‌کنید چه چیزی شرایط حال حاضر شما را ایجاد کرده است؟ آیا تصورات‌تان، دید شما به زندگی را محدود می‌کنند؟
  • از انجام چه کاری در گذشته لذت می‌بردید که حالا فکر می‌کنید انرژی انجام آن در شما از بین رفته است؟
  •  به چه چیزی دلبسته‌اید که شما را توصیف می‌کند اما می‌دانید زمان آن رسیده که آن را متوقف کنید؟
  • فکر می‌کنید تا حالا باید چه کاری در زندگی انجام می‌داده‌اید؟ چه چیزی شما را از این کار بازمی‌دارد؟
  •  اگر استعداد، تعریف خوبی از توانایی‌های خاص شما باشد، چگونه از استعدادهای‌تان به نفع خود، جامعه یا دنیا استفاده می‌کنید؟

این‌که در مورد بعضی از جوانب زندگی خود احساس رضایت نکنید، کاملا عادی است. احساساتی مانند پشیمانی، حسادت و ناراحتی می‌توانند به شما کمک کنند که بفهمید می‌خواهید چه چیزی را خلق کنید. خوب نگاه کردن به زمان حال به شما کمک می‌کند بدانید در آینده باید احساس و فکر خود را روی چه چیزی متمرکز کنید.

زندگی که دوست دارید داشته باشید را بنویسید
می‌توانید داستان حال حاضر خود را تنظیم کنید یا این‌که یک داستان جدید بنویسید. اگر می‌خواهید یک داستان جدید بنویسید، سوال‌های زیر به شما کمک می‌کنند که دیدگاه خود را صریح بیان کنید. اگر در جواب دادن به این سوالات مشکل دارید می‌توانید با شخصی کار کنید تا متوجه شوید چه فعالیت‌هایی به شما هدف می‌دهند.

  •  اگر این موقعیت را داشتید که استعدادهای خود را به طور کامل نشان دهید، چه کار می‌کردید؟
  •  رویای چه چیزی را دارید؟ دوست دارید چه چیزی را تجربه یا خلق کنید؟
  •  آیا کاری بوده که بخواهید انجام دهید اما فکر کردید غیر ممکن است؟ آیا کسی توانسته در پیدا کردن مسیر به شما کمک کند؟
  •  درون شما چه چیزی وجود دارد که بخواهد شنیده شده یا آزاد شود؟ اگر به این اشتیاق گوش کرده‌اید، می‌دانید باید چه کار کنید؟
  • برای نوشتن یک داستان جدید باید از بعضی چیزها بگذرید. باید چیزهای ناامید کننده یا چیزهایی که مانع انجام کارهای بزرگ‌تر می‌شوند را کنار بگذارید.
  • برای رسیدن به پتانسیل واقعی خود باید از چه چیزی بگذرید؟
  • در حال حاضر به چه چیزی می‌توانید نه بگویید؟
  •   انجام چه چیزی را به خودتان قول داده‌اید اما حالا می‌توانید از آن صرفنظر کنید؟  خط کشیدن زیر موارد مهم فهرست‌تان کمک می‌کند که وقت و انرژی خود را روی چیزهای مهم بگذارید.
  •  اگر وارد یک کار ناشناخته و جدید شوید، در قبالش به چه چیزی می‌رسید؟
  • نگذارید شک و تردید شما را متوقف کند. زمانی که هنوز قبض‌های پرداخت نشده‌ای دارید، کار کردن روی چیز جدید سخت است. همچنین هر چه توانایی و کارتان پیشرفته‌تر باشد، ترک آن و خلق دوباره خود، کار سختی است. داستان را هر طور شده بسازید. فقط یک تصویر ساکن و راکد نسازید، بلکه آن روزی را تصور کنید که یک، دو یا پنج سال دیگر، کاری که دوست دارید را انجام می‌د‌هید و احساسی که می‌خواهید را دارید.
  • سوال آخر این است که تا چه حد به زندگی که می‌خواهید، متعهدید؟ قدم‌های خود را برنامه‌ریزی کنید یا حداقل راهی را انتخاب کنید که سال بعد اهداف خود را به یاد آورید. با این کار، جواب دادن به سوال‌ها آسان‌تر می‌شود.

۱۱. خودتان را از فرسودگی در امان نگه دارید

وقتی به شدت برای انجام یک کار انگیزه دارید، به آسانی ممکن است دچار خستگی و فرسودگی شوید. حواس‌تان به خودتان باشد و مراقب هر نشانه‌ای از خستگی باشید، و زمانی را برای استراحت اختصاص دهید. وقتی برای استراحت و ریلکسیشن برنامه‌ریزی می‌کنید، و در برنامه‌ی هفتگی‌تان زمانی را به تفریح و سرگرمی اختصاص می‌دهید، جسم و ذهن‌تان به آرامش می‌رسند. دائما کارهای متنوع انجام دهید؛ همیشه یکی در میان کارهای خلاقانه و منطقی، کارهای بدنی و ذهنی، و کارهای گروهی و انفرادی انجام دهید. مکان و موقعیت برخی کارهای‌تان را تغییر دهید. مراقبه کنید، یا فقط چند نفس عمیق بکشید، چشم‌های‌تان را ببندید، یا به مدت پنج دقیقه روی یک چیز خاص تمرکز کنید.

شما کمبود انگیزه دارید؛ ولی نه به خاطر این‌که تنبل هستید یا هدف خاصی را دنبال نمی‌کنید. گاهی اوقات حتی بزرگ‌ترین ستاره‌های سینما، پولدارترین تاجران دنیا، یا موفقیت‌ترین ورزشکاران در جهان انگیزه‌شان را از دست می‌دهند. آن‌چه باعث تقویت انگیزه در این آدم‌ها می‌شود، کنجکاوی است؛ کنجکاوی درباره‌ی این حقیقت که چگونه می‌تواند بهتر شوند یا سرعت رسیدن آن‌ها به موفقیت بیش‌تر شود. بنابراین، مهم‌تر از همه‌ی توصیه‌هایی که در این مقاله به شما کرده‌ایم، سعی کنید کنجکاو باشید؛ این مسئله شما را به اهداف و موفقیت‌ها نزدیک می‌کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا