یادداشت

رگی که در حمام فین زده شد، اصلاحاتی که نمرد!

پویا محسنی

پویا محسنی ؛ روزنامه نگار

حکایت توسعه و پیشرفت و تأثیر متقابل مطبوعات و رسانه‌ها را می‌توان به دوران ناصرالدین شاه قاجار و انتشار وقایع اتفاقیه بازگرداند. این روزنامه با هدف اصلاحات و پیشرفت توسط امیرکبیر تأسیس شد. هرچند که کمتر از سه سال به طول انجامید و در نهایت در حمام فین به دست حاج علی خان حاجب‌الدوله پایان یافت، اما کمتر از بیست سال پس از آن، انتشار مجدد وقایع اتفاقیه تحت مدیریت اعتمادالسلطنه، پسر قاتل امیرکبیر، نشان داد که اصلاحات و گسترش آگاهی هیچ‌گاه از بین نخواهند رفت، حتی اگر موانعی وجود داشته باشد.

امروزه، نزدیک به ۱۳۵ سال از آن روزها می‌گذرد و به نظر می‌رسد وقت آن است که دوباره به مسیر رفته و نرفته نگاهی بیندازیم و به مسئولیت و نقش متقابل توسعه و رسانه توجه کنیم. در حال حاضر، مطبوعات و رسانه‌ها به هیچ وجه با دهه‌های گذشته قابل مقایسه نیستند و اثرگذاری آن‌ها نیز به طور چشمگیری تغییر کرده است. امکانات جدید که هم فرصت هستند و هم تهدید، تمام رسانه‌ها، روزنامه‌ها و مجلات را در بر گرفته است. در این وضعیت باید از خود بپرسیم آیا برای چنین تغییرات بزرگی آماده‌ایم یا نه؟ شاید بهتر باشد این جمله را بگوییم: اگر اینترنت و بسترهای نوظهور را از بسیاری از فعالان رسانه بگیریم، دیگر نه فعال رسانه‌ای خواهیم داشت، نه فرهنگی، نه حتی سیاسی!

تبلیغات

در دوران قاجار، وقتی امیرکبیر اصلاحاتی همچون تأسیس مطبوعات و دارالفنون را آغاز کرد و به زمینه‌های بهداشت، سلامت و نظام آموزشی توجه ویژه‌ای داشت، در ابتدا با مقاومت روبرو شد، اما به تدریج جامعه پذیرای این تغییرات شد و حتی احساس نیاز به آن‌ها کرد. وضعیت رسانه‌ها در دهه‌های گذشته و حال حاضر نیز مشابه این دوران است، با این تفاوت که سرعت تغییرات و گسترش اطلاعات و امکانات اکنون از ظرفیت فهم خود ما، به‌ویژه متولیان امر، نیز پیشی گرفته است.

شاید بیست سال پیش، در مطبوعات ما توجه بیشتری به مخاطب می‌شد، اما آیا هنوز هم با همان روش‌ها می‌توانیم مخاطب جذب کنیم؟ آیا این روش‌ها پاسخگوی نیازهای امروز هستند؟ باید صادقانه و شفاف بگوییم که توجه به فرهنگ و رسانه در طول این سال‌ها بیشتر یک شعار بوده است و هیچگاه فرهنگ به اولویت واقعی تبدیل نشده است.

امروزه رسانه‌هایی که توانسته‌اند خود را با فضای جدید و الزامات آن تطبیق دهند، با افزایش مخاطب روبه‌رو شده‌اند.چند روز پیش در صندوقچه ام کتابی از مجموعه یادداشت های یک سردبیر در نشریه ای که چاپ دوم آن در بهار ۷۹ با تیراژ سه هزار نسخه منتشر شده بود را دیدم . آیا این یادداشت‌ها امروزه همان میزان مخاطب را دارند؟ فضای جدید و تکنولوژی یک فرصت است. چراکه اگر همان مطالب با روش‌های جدید منتشر شوند، می‌توانند به تیراژهای چندصدبرابر برسند.

اما مشکل کجاست؟ چرا دیدگاه‌های سنتی هنوز هم حاکم هستند؟ شاید در کنار سواد و دانش در زمینه بسترهای جدید، نیاز به بازتعریف مفاهیم پایه‌ای مانند خبرنگار، روزنامه‌نگار، منتقد، کارشناس، فعال و مدیر رسانه احساس می‌شود. این مفاهیم به‌دلیل جذابیت و تکنولوژی‌های نوظهور وارد عرصه شده‌اند، اما متأسفانه سواد استفاده از آن‌ها هنوز در سطح مطلوب نیست.

بدون شک، توسعه و رسانه ارتباطی مستقیم با یکدیگر دارند. اما رسانه‌ای که نتواند تأثیرگذار باشد و مخاطب جذب کند، آیا می‌توان آن را ستون دموکراسی و توسعه دانست یا خیر؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا