به گزارش اول فارس، نیوشا ضیغمی در ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمد. نیوشا ضیغمی بعد از اتمام دبیرستان، لیسانس خود را در رشته روانشناسی کودک از دانشگاه شهید بهشتی تهران گرفت.
او با شرکت در کلاسهای آزاد بازیگری کانون سینماگران جوان بازیگری را فراگرفت و توسط این مؤسسه به مسعود جعفریجوزانی معرفی شد. پس از فارغالتحصیلی از این کلاسها در مجموعهٔ تاریخی در چشم باد نقش یک دختر روستایی شمالی را ایفا کرد.
نیوشا ضیغمی یکی از حامیان جدی صنایع دستی ایران بهشمار میرود. او در گفت وگویی که با مدیر کل صادرات ایران داشت بر لزوم معرفی صنایع دستی کشور در بازارهای جهانی تأکید کرد.
او در یک لایو در برنامه اینستاگرام اعلام کرد که مهریه او یک سکه طلا بودهاست و همین مسئله منجر به جنجال در رسانههای ایرانی شد.
آنچه در زیر می خوانید توضیحات ذیل هرعکس است که نیوشا ضیغمی برای هر عکس در اینستاگرام نوشته است:
نیوشا ضیغمی: به داشته هامون فکر کنیم?
من به این باور رسیدم که بزرگترین درسهای زندگی و گرانبهاترین تجربه ها در روزهای سخت به دست میاد
و هر چقدر قله ای که میخوایم بهش برسیم مرتفع تر باشه ، صعود سخت تره؛ اما زیبایی و چشم انداز اون قله وصف نشدنیه
راستش آدمهای ضعیف و شکننده و منفی باف لج منو در میارن
دلم میخواد دستشون رو میگرفتم و میبردمشون جلوی آینه و بهشون میگفتم به خودت نگاه کن
به یاد بیار کی هستی
و چقدر توانایی داری
بسه اینهمه نق تق کردن
از جات بلند شو و دنیایی که میخوای رو بساز
منتظر معجزه کی هستی؟؟
تو خودت معجزه بزرگ خداوندی
فقط فراموش کردی
****
-
نیوشا ضیغمی:ما بابا نداریم،
راستش داریم ،اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است وسط آرامگاهی در دل کوهستان، که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش، پدری مهربان و همسری فداکار، عکسش را هم تراشیده اند آن رو، با آن صورت مهربان و لبخندی که هزار حرف نگفته
داشت?
ما بابا نداریم، نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید، خدا خواست که امتحانمان کند، که اشک مان را ببیند و ترس و بی پناهی ما را، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.
ما بابا نداریم اما راستش را بخواهید عکس باباهای شما را یواشکی نگاه میکنیم، یواشکی دوستش داریم، حتی وقتی فیلم رسیدن این سربازهای آمریکایی به خانه را می بینیم، دست خودمان که نیست یکدفعه ای هق میزنیم
ما بابا نداریم و امسال، روز پدر که میشود نمی دانیم باید به کجا پناه ببریم، سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم، حسودیم، که یواشکی بابای شمارا دوست داریم.
راستی رفیق جان مهربان من آنوقت که صورت بابایت را میبوسی، آن وقت که ریش های تیغ تیغی اش میرود توی لبهایت، آن وقتی که جوری فشارت میدهد که نفست تنگ میشود، لطفن، لطفن، لطفن، یک لحظه بیشتر توی آغوشش بمان، یک لحظه بیشتر جای همه ما، همه ما بچه هایی که بابا نداریم****
توضیح نیوشا ضیغمی در باره عکس بالا: دلم میخواد یه واقعیتی رو بگم ، تو زندگیم از بچه گی تا حالا همیشه یه عالمه رویاهای بزرگ و کوچیک داشتم،میشه تلاش کردم و جنگیدم
پوستم کنده شد که به جایی که الان هستم برسم
خوب یا بد ,دوستش دارم
چون حاصل تلاشمه
ولی از یک چیز خیلی خوشحالم و تو قلبم همیشه حالم خوبه
اونم اینه که هرگز حق نخوردم، عمدا دل نشکستم ، دروغ نگفتم ، ریا نکردم ، چاپلوسی نکردم و هر چه هستم حاصل تلاش خودمه
و در نهایت وقتی تنهام از خودم حالم بد نیست
خیلی ها رو دیدم که همه چی دارن ولی از خودشون بیزارن و خودشون رو دوست ندارن
و به نظرم ما با رفتارمون جهنم و بهشت رو تو وجودمون میسازیم
کاش بتونم پیش از هر چیزی که هستم،انسان خوبی باشم که این بزرگترین نعمت خداست
دوستون دارم
حتی شمایی که الان میخوای نظرت رو بنویسی و هزارتا حرف بی ربط بزنی
اگر با فحش دادن به من حالت خوب میشه
من مشکلی ندارم
ولی من یه چیزی و به خودم یاد دادم ،قبل از هر حرفی چند ثانیه فکر میکنم
****
از روزی که با هم عهد بستیم و گفتیم وفادار خواهیم ماند
در روزهای خوشی وناخوشی
شیرینی و تلخی
داشتن و نداشتن
و هر آنچه باید تجربه کرد تا زندگی ساخته شود و انسان پخته
و ثمره عشق ما
امروز فرزندی نیک است که عاشقانه دوستش داریم
و من و تویی که امروز بدون هم هیچ ایم
دوستت دارم
مرد زندگی من♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
نیوشا ضیغمی
******
برای تجربه های عجیبش
برای اینکه در یکبار زندگی فرصت
چندین زندگی رو پیدا میکنی
فیلم سینمایی شهر گربه ها♥️
شما هم نظرتان را راجع به نیوشا ضیغمی و کارهای هنری اش برای ما بنویسید.
نظرات