افرادی که به بلوغ عاطفی رسیده اند به سطحی از درک خود در روابط با افکار و رفتارهایش رسیده اند که میدانند کجا و چگونه به بهترین نحو با موقعیت های گوناگون یرخورد کنند.می توان گفت که بلوغ عاطفی می تواند به شما کمک کند در موقعیت گوناگون بهترین راه حل ها را انتخاب کنید.
بلوغ عاطفی چیست؟
انجمن روانشناسی آمریکا بلوغ عاطفی و روانی را بهعنوان “وجود توانایی بالا و متناسب برای درک و بیان عاطفه در یک فرد” تعریف میکند. از سوی دیگر، عدم بلوغ عاطفی را به معنای تمایل به ابراز بدون محدودیت احساسات به نحوی که با شرایط تناسب نداشته باشد در نظر میگیرند.
به عبارت دیگر، ابراز عاطفهای که از کنترل خارج شده و یا با موقعیت تناسبی نداشته باشد را میتوان غیر بالغانه تلقی کرد. فردی که بلوغ عاطفی و فکری نداشته باشد، رفتارهایی را از خود نشان میدهد که انتظار دیدن آنها را از یک بچه و نه یک بزرگسال دارید. اریک فروم نویسنده کتاب هنر عشق ورزیدن معتقد است که هیچ کس نمیتواند عشق را تجربه کند، مگر اینکه به بلوغ رسیده باشد.
اصلیترین نشانه های بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی خصیصهای است که باید همیشه روی آن کار کرد. این طور نیست که یک بار به سطح معینی از آن در خود رسیده و سپس در همه موقعیتهای پیش رو از آن استفاده کنیم. همچنین مهم است بدانید که نمیتوان همیشه و در هر موقعیتی از نظر عاطفی بالغانه عمل کرد.با این حال، میتوان با بررسی نشانههای بلوغ عاطفی، آنها را در خود سنجیده و تقویت کرد. در ادامه برخی از نشانههای این نوع از بلوغ را با هم بررسی میکنیم.
۱- دیگران قرار نیست ذهن شما را بخوانند
در هر نوع رابطهای، چه دوستی باشد و چه عاشقانه، خواهناخواه انتظارات به وجود میآید. این انتظارات اگر برآورده شوند، همه خوشحال میشوند و در غیر این صورت ممکن است مشکلاتی پیش بیاید.
در واقع، دو نوع انتظار وجود دارد:
- انتظارات بیان شده: اینها همان انتظاراتی هستند که با فردی که از او انتظار دارید با صدای بلند بیان میکنید.
- انتظارات غیرقابل بیان: این انتظارات با صدای بلند بیان نمیشوند.
نشانهی این که فرد بلوغ عاطفی بالایی دارد این است که انتظار ندارد مردم ذهن او را بخوانند. اگر چیزی از طرف مقابل نیاز دارید، باید خیلی واضح به او بگویید. البته، شما مجبور نیستید اساسیترین نیازهای هر رابطهای را مطرح کنید. اما اگر به چیزی که نیاز دارید که واضح نیست، باید به طرف مقابل بگویید.با این حال، بیشتر مردم از نزدیکانشان انتظار دارند که ذهن آنها را بخوانند. و علاوه بر آن، هنگامی که آنها به ناچار موفق نمیشوند، چنین افرادی نیز در نهایت از دست آنها عصبانی میشوند. اما این شما نیستید. شما آگاهی، شجاعت و مهارت کافی برای بیان نیازهای خود را دارید.
۲- قدردان چیزهای کوچک زندگی هستید
یکی از سادهترین راهها برای رسیدن به شادی واقعی و پایدار در زندگی، یافتن لذت در چیزهای کوچک است. یک پیادهروی دلپذیر، یک غذای خوشمزه، یک لبخند دوستانه از طرف دوست؛ این لحظاتی است که باید مکث کرده و از آنها لذت برد. افرادی که بلوغ عاطفی دارند میدانند برای ایجاد حس شادی و رضایت، نیاز به چیزهای زیادی نیست.
زندگی آنها نیز مثل زندگی دیگران پر از فرازونشیب است. تنها تفاوت این است که آنها نمیگذارند ناملایمات و سختیها آنها را عقب نگه دارد. برای داشتن یک زندگی شاد، آموزههای کتاب هنر شاد زیستن، راهنمای فوقالعاده مناسبی است
۳- زندگی شما ارزشمحور است
بلوغ عاطفی شامل مجموعهای از ارزشها و اصول است که بر مبنای آنها زندگی میکنید. زندگی مبتنی بر ارزش، مانند قطبنمایی است که امکان حرکت بدون انحراف در موقعیتهای پر چالش زندگی را فراهم میکند. علاوه بر این، ارزشها و اصول ثبات را پرورش داده و تصمیمگیری بر اساس باورهای شخصی و نه هیجانهای لحظهای را تسهیل میکند.
۴- مسألهی اعتمادبهنفس
بیشتر مردم سعی میکنند نسبت به عظمت و بزرگی خود اطمینان پیدا کنند. با این حال، وقتی آنطور که میخواهند عالی نباشند، در انجام این کار شکست میخورند و از این رو، بسیاری از مردم سالها؛ یا گاهی برای همیشه یک زندگی با اعتمادبهنفس ضعیف را سپری میکنند.
اما شما در جای دیگری به دنبال اعتمادبهنفس هستید. در واقع اعتماد به نفس شما از این حقیقت نشأت میگیرد که اگرچه ممکن است به نظر برسد که مردم در ظاهر موفق هستند، اما در اعماق وجودمان، همهی ما به شدت در زندگیمان گم گشته و سرگردانیم. درست مثل شما.
شما از این حقیقت برای ایجاد اعتمادبهنفس فوری استفاده میکنید و بعد با این اعتمادبهنفس حاصل شده به دنبال عظمت خود میگردید. عظمتی که حاصل شده گرچه با تأخیر ولی در عین حال اعتمادبهنفسی بسیار قوی را در دراز مدت ایجاد میکند.
۵- شما هشدارهای سالمی در مورد خودتان ارائه میدهید
وقتی کسی به شما نزدیک میشود، احتمال بیشتری دارد که آن شخص با ابعاد و جنبههای دشوار شما روبرو شود. به عنوان یک فرد بالغ از نظر عاطفی، از این موضوع آگاه هستید. بنابراین وقتی مردم به شما نزدیک میشوند، به آنها هشدارهای مؤدبانه و مهرآمیزی میدهید. در واقع شما به آنها میگویید که در شرایط خاص، برخورد با شما بسیار چالشبرانگیز است.
این کار بسیار سختی است. زیرا:
- ابتدا باید خودآگاهی کافی داشته باشید تا متوجه شوید چه زمانی ممکن است برخورد با شما دشوار باشد.
- دوم، شما باید یاد بگیرید که چگونه ابعاد مشکلساز خود را بهبود ببخشید.
- سوم اینکه باید متوجه باشید که حتی اگر در حال بهبود خود هستید، ممکن است شخصی در طول فرایند بهبودی، قربانی جنبههای دشوار شما شود. و از این رو، به افرادی که به شما نزدیک هستند هشدار میدهید زیرا متوجه میشوید که این هشدارها در مواقعی که برخورد ناخوشایندی ممکن است داشته باشید، به عنوان ضربهگیر عمل میکنند.
۶- از کسی کینه ندارید
در طول زندگی، با انواع و اقسام آدمها روبهرو خواهید شد. برخی بدون قیدوشرط شما را دوست داشته و تحسین میکنند؛ در حالی که برخی دیگر آنقدر در کنار شما میمانند تا از شما استفاده ابزاری کنند. برخی برای نظرات شما ارزش قائل بوده به نظرات شما، حتی در صورت مخالفت با آنها احترام میگذارند.
این در حالی است که برخی دیگر فقط به این دلیل که دیدگاه متفاوتی دارید از شما انتقاد کرده یا از شما متنفر میشوند. کینهتوزی نسبت به افراد، دیدگاه آنها را تغییر نداده و به شما کمک نمیکند تا با اظهارات یا اقدامات آزاردهنده آنها مقابله کنید.
۷- افراد را صرفا از برخورد اولیه قضاوت نمیکنید
بسیاری از مردم بر این باورند که اولین برخورد همه چیز را معین میکند. در دنیایی که اغلب سریعتر از آنچه ما بتوانیم با آن همراه شویم حرکت میکند، به نظر میرسد که تعداد کمی هنوز حوصله شناختن فرد دیگری را دارند. با این کار، شما کسی را که میتوانستید با او ارتباط واقعی داشته باشید، صرفاً به این دلیل که برخورد اولیه مناسبی با شما نداشته از دست میدهید
۸- خودتان احساساتتان را کنترل میکنید نه دیگران!
شگفتآور است، برخی افراد وجود دارند که هر کسی میتواند آنها را تحریک کند. تنها کاری که کسی باید کسی انجام دهد تا خلقوخوی این افراد را خراب کند، گفتن برخی جملات تحریکبرانگیز است و بس. وقتی به آنها گفته میشود که نباید اجازه دهند کسی آنقدر روی روحیهی آنها تأثیر بگذارد، سعی میکنند از حساسیت بالای خود دفاع کنند.
اما شما نه. شما متوجه میشوید که تعداد کمی از افراد، مانند شریک عاشقانه یا بهترین دوست شما باید بر احساسات شما کنترل داشته باشند. دیگران قدرت بسیار کمی (اگر نگوییم صفر) بر احساسات شما دارند. شما همیشه خودتان هستید که در مورد خلقوخویتان نظر تعیینکننده دارید.
۹-هنر آسانگیری
برخی افراد نمیتوانند برخی چیزها را رها کنند و حتماً باید آن را مطرح کنند. اگر شریک آنها حتی یک اشتباه کوچک مرتکب شود، باید آن اشتباه به بخشی از گذشتهی غیر قابل اغماض آنها بدل شود.اما در مقابل برخی از افراد هستند که مسائل را به راحتی رها میکنند. آنها مسأیل مختلف را رها میکنند و با خودشان می گویند: «خب، فایدهای ندارد که اشتباهش را به او گوشزد کنم زیرا او هرگز بهبود نخواهد یافت.»
از طرف دیگر، شما خیلی چیزها را رها میکنید و این کار را با لطف انجام میدهید. متوجه میشوید که هر کسی نقصهایی دارد و انتظار ندارید همه کامل باشند. بنابراین، اگر فرد مورد نظر در مجموع انسان بزرگی است، و چند نقص کوچک دارد شما آنها را بدون مطرح کردن آنها میپذیرید. البته، این قطعاً به این معنا نیست که شما فقط صحبت کردن در مورد عیوب او را متوقف کنید، بلکه آنها را واقعاً میپذیرید.
نکتهی پایانی
هوش هیجانی شما به طور مستقیم با کیفیت زندگی شما ارتباط دارد. در اینجا هفت نشانه وجود دارد که نشان میدهد بلوغ عاطفی بالایی دارید.
- از مردم انتظار ندارید که ذهن شما را بخوانند. اگر چیزی از آنها نیاز دارید، آن را بیان میکنید.
- شما یاد گرفتهاید که از این واقعیت که همه در زندگی به نوعی گم شدهاند، اعتمادبهنفس بگیرید.
- به مردم در مورد موقعیتهایی که در آن فرد دشواری هستید هشدار میدهید.
- شما می دانید که وقتی مردم وضعیت روحی مناسبی ندارند، مسائل دشوار را مطرح نکنید.
- به خوبی میتوانید از عهده انتقاد برآیید.
- افراد بسیار کمی بر احساسات شما کنترل دارند.
- بعضی چیزها را بدون نیاز به مطرح کردنشان رها میکنید.
نظرات