متراکمشدن جمعیت و فعالیتها در چند دهه گذشته منجر به افزایش مصرف آب از یک سو و تولید روزافزون فاضلاب و پساب از سوی دیگر شده است. میزان آلایندهها تا جایی بالا رفته که مطالعات حاکی از آلودگی جدی آب در تعداد زیادی از رودها و تالابهای کشور دارد.
رودخانههای زنجان که بخشی از مسئولیت رساندن آب به زمینها و مزارع کشاورزی را بر عهده دارند حالا با مشکلات زیادی مواجه شدهاند که در کنار درد کمآبی، باید بار زبالهها و پسماندهای دیگر را هم روی دوش خود تحمل کنند. زنجانرود از جمله رودخانههایی است که سرریزشدن فاضلابها و همچنین تجمع زبالهها زمینه آلودگی شدید آن را فراهم کرده و به گفته مسئولان شهری، تکمیلنبودن شبکه جمعآوری فاضلاب جنوب شهر مشکل عمده این رودخانه است. زنجانرود که یکی از شعب رودخانه قزلاوزن است از شهر زنجان میگذرد. این رودخانه با طول تقریبی ۱۲۰ کیلومتر از حدود سلطانیه سرچشمه میگیرد و به رودخانه قزلاوزن سرازیر میشود. اگر در روزگاران نه چندان دور، این رود آب زلال و فراوانی داشت اما حالا به آبباریکهای که مسئولیت جابهجایی پسابهای شهری و خانگی و صنعتی را بر عهده دارد، تبدیل شده است.این رودخانه به واسطه وجود چند پل تاریخی از جمله پل میربهاءالدین از مناطق گردشگری زنجان بهشمار میرود اما وجود زبالهها، آب کدر و بوی تعفن بهخصوص در فصول گرم سال کمتر گردشگری را راغب ماندن در چنین فضایی میکند. همچنین آبیاری زمینهای باغی و زراعی، بهویژه سبزیجات و صیفیجات حاشیه زنجانرود از دیگر چالشها است و وجود فاضلاب و زبالهها در آن تهدیدی جدی علیه سلامت مصرفکنندگان محسوب میشود. به گفته مدیرکل حفاظت محیطزیست استان زنجان، تکمیلنبودن شبکه جمعآوری فاضلاب جنوب شهر مشکل عمده زنجانرود است و پساب خانههایی که به خروجی صدرجهان سرریز میشود، آلودگی زیادی برای این رود به وجود آورده و آن را به وضعیت غیرقابل قبولی تبدیل کرده است. جالب این که مسئولان به راحتی اعلام میکنند برای کاهش آلودگی آب زنجانرود در حال حاضر امکان احداث تصفیهخانه کلاسیک وجود ندارد. چراکه این کار به زمین زیاد و نگهداری نیاز دارد. این حرف به منزله ریختن آب پاکی روی دست همه و ادامهدار بودن زندگی سخت زنجانرود تا مرگ آن است.
تالاب انزلی، گروگان پسابها
وضعیت رودخانههای ایران آنقدر وخیم است که از یک دهه پیش عنوان شده در استان پر آبی مثل گیلان، برخی رودخانهها در فهرست آلوده ترین گذرگاههای آبی کشور قرار گرفته اند.آب رودخانههای زرجوب و گوهررود بهدلیل ورود مستقیم پسابهای صنعتی، فاضلابهای خانگی و بیمارستانی منطقه رشت به رنگ کاملا تیره و همراه با تعفن بوده و از حیث اکولوژیکی مرده محسوب میشود.مطالعات نشان میدهد که در میان ۲۰ رودخانهای که وارد تالاب انزلی میشوند، رودهایی که از میان شهرها عبور میکنند آلودهتر از رودهایی هستند که از مناطق روستایی به این تالاب میریزند و همچنین رابطه معناداری بین مقدار آلودگی رودها و میزان جمعیت شهرهایی که از میان آنها عبور میکنند، وجود دارد. کاملا مشخص است که مسئولان شهری به بسیاری از مسئولیتهای خود از جمله مدیریت فاضلاب و پسابها توجه نداشته و همیشه با عنوانکردن «بودجه نداریم» روی کمکاریهای خود سرپوش میگذارند.
شهرهای بدون تصفیهخانه
نمیتوان درد رودخانهها را به آلودگیهایشان محدود کرد و کمآبی و خشکیدن آنها فاجعهای بس بزرگتر است که میتواند برای همیشه نامشان را از روی نقشه حذف کند. چند روز پیش بود که اهالی بخش شعیبیه در شهرستان شوشتر و از مناطق پاییندست رودخانه دز در خوزستان با انتشار ویدئوهایی فاجعه خشکیدگی این رودخانه را به تصویر کشیدند و به اشتراک گذاشتند. انگار بعد از کارون و کرخه که خشکیدند، حالا نوبت به خروشانترین رود کشور رسیده و تصاویر و گزارشها از پاییندست رودخانه دز نشان میدهد این رود برای نخستین بار در طول تاریخ به طور کامل خشکیده است. البته دز در سالهای گذشته هم وضعیت خوبی نداشت و کمآب شده بود، اما حالا دیگر هیچ آبی ندارد. کارشناسان علت این خشکی را کاهش آب پشت سد دز و جلوگیری از ورود حقآبه به این رودخانه عنوان میکنند.
جالب این که سازمان آب و برق خوزستان اعلام میکند خروجی سد دز با وجود کاهش ۴۹درصدی آورد رودخانه در سال آبی جاری، در روزهای اخیر هیچ کاهش یا تغییری نداشته و عامل چالش در پاییندست، برداشتهای غیرمجاز در طول مسیر است. اما این تمام ماجرا نیست و آن طور که مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان اعلام کرده رودخانه کارون، آلودهترین رودخانه استان از نظر ورود فاضلاب شهری است که باید با تکمیل تصفیهخانههای اهواز این موضوع را به حداقل برسانیم. محمدرضا اشرفی به جامجم میگوید: «متاسفانه تعداد قابل توجهی از رودخانههای خوزستان در حال حاضر تحت تاثیر فاضلاب شهری هستند. این در حالی است که بیشترین امری که سلامت و بهداشت رودخانهها را تهدید میکند، ورود همین آبهای آلوده است.» وی تاکید میکند که به دلیل نقص در سیستمهای تصفیه فاضلاب شهرهای مختلف و فقدان سیستم تصفیه فاضلاب شهری، فاضلابها به صورت مستقیم وارد رودخانهها میشوند.
کارون به علت این که بیشترین جمعیت انسانی را در حاشیه خود دارد تاثیرپذیرترین رودخانه از نظر ورود آبهای آلوده و پسابهای صنعتی است و شهر اهواز بیشترین حجم فاضلاب را به رودخانه میریزد. ناگفته نماند بخش قابل توجهی از فاضلاب شهرهای آبادان و خرمشهر نیز وارد این رودخانه میشود.
مدیرکل حفاظت محیطزیست خوزستان میگوید:«بیشترین فاضلاب شهری که وارد رودخانه دز میشود مربوط به شهر دزفول است چرا که تصفیهخانه این شهر جوابگوی کل جمعیت آن نیست. ضمن این که تصفیهخانه این شهر به دلیل مشکلات بهرهبرداری برخی مواقع از مدار خارج و فاضلاب به صورت خام وارد رودخانه میشود.»
ایران، نیازمند قوانین محافظت از رودخانهها
رودخانه کارون از بزرگترین رودخانههای مرزی و تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است. علاوه بر این ویژگیها تنها رودخانهای است که با آبهای بینالمللی و اقیانوسهای جهان ارتباط دارد اما چند سالی است که این رودخانه به رودخانهای کمآب و آلوده تبدیل شده و از آن به منزله وسیلهای برای انتقال انواع فاضلابهای شهری و روستایی استفاده میکنند. همه این عوامل سبب شده است تا آلودگی رودخانه کارون نهتنها آب شرب مردم استان، بلکه حتی کیفیت آب کشاورزی و تولید محصول با کمیت و کیفیت مرغوب به خصوص در ناحیه میانی و جنوبی استان را با مشکل روبهرو کند. این یک نیاز واقعی است. ایران باید در سطح داخلی و بینالمللی قوانین و کنوانسیونهایی در خصوص آلودگی آبهای سطحی تهیه کند تا به این ترتیب زمینهساز جلوگیری از آلودهشدن رودخانههای بزرگ و تاثیرگذار شود.
آبیاری مزارع با آبهای آلوده
در ایران با توجه به وضعیت آب و هوایی و تغییرات آن و آمار موجود سالانه حجمی معادل ۱۰۰ میلیارد متر مکعب آب سطحی با ضریب تغییرات ۳۰درصد وجود دارد. آبهای سطحی در حوضههای آبریز متعدد و پراکنده جریان داشته و رودخانههای پرآب و دائمی از میان شهرها یا از حاشیه آنها عبور میکند. در اثر توسعه شهرها و بیتوجهی به مسیر طبیعی رودخانهها و مسائل زیستمحیطی آنها تغییرات کیفی و آلودگی در آب رودخانهها رخ داده که همواره رو به رشد است. در دشت تهران نیز در حد فاصل رودخانه کن در غرب و رودخانه سرخهحصار در شرق چندین رودخانه و مسیل وجود دارد که در فضای شهری تهران به شدت آلوده و تبدیل به فاضلابهای شهری شده و در انتهای جنوبی تهران از آب آلوده آنها در دو نهر سرخهحصار و فیروزآباد جهت آبیاری مزارع استفاده میشود.
وابستگی غرب کشور به آب
در پی خشکی رودهای غرب کشور معیشت و کشاورزی افراد در مناطقی که رودخانهشان خشک میشود بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرد و پایانههایی که تالاب دارند، بهزودی با گرد و غبار و ریزگرد مواجه خواهند شد. کارشناسان معتقدند مساله وابستگی منطقه غرب به آبهای سطحی بسیار مهم است و در صورت ادامه وضعیت، نهتنها قطعا معیشت مردم منطقه که حتی تأمین آب شرب بهداشتی هم برایشان با مشکل مواجه میشود و بالطبع تعداد روستاهایی که نیاز به آبرسانی با تانکر دارند، افزایش پیدا میکند. طبق آمار در حالحاضر حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ شهر درگیر تنش آبی داریم که تعدادشان با خشکشدن روخانهها درحال افزایش است. در شرایط کنونی هشت میلیون نفر از جمعیت روستایی کشور درگیر تنش آبی هستند؛ ۱۳ هزار روستای بالای ۲۰ خانوار و ۱۶ هزار روستای زیر ۲۰ خانوار دچار مشکل آب هستند که این تنش با خشکی رودها برایشان تشدید خواهد شد و تنشها بهویژه در غرب کشور قطعا تبعات معیشتی و سپس اجتماعی خواهد داشت.روزنامه جام جم
باهر
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۱
مسیولین فرصتی برای عمران و آبادی و حل دریای مصایبی که برای مردم ایجاد کرده و می کنند، ندارند.باید به آنها حق بدهیم که فرصت رسیدگی ندارند.