بازیچه دیگران شدن یعنی چه ؟ راهکارهای جلوگیری از بازیچه‌شدن در زندگی

   برای اینکه بازیچه دیگران نشوید و در دام هایی که توسط دیگران فرا راهتان گسترده می شود فرو نیفتید، ضرورت دارد که اوضاع و شرایط خود را از هر حیث مرور و بررسی کنید و ببینید که به طور معمول در چه شرایطی و توسط چه افرادی مورد سوء استفاده قرار می گیرید. اگر […]

 

بازیچه شدن 4

 برای اینکه بازیچه دیگران نشوید و در دام هایی که توسط دیگران فرا راهتان گسترده می شود فرو نیفتید، ضرورت دارد که اوضاع و شرایط خود را از هر حیث مرور و بررسی کنید و ببینید که به طور معمول در چه شرایطی و توسط چه افرادی مورد سوء استفاده قرار می گیرید.

اگر از جمله افرادی هستید که اجازه می دهید هرکس بر حسب میل و اراده خود احساسات و رفتار شما را تعیین کند، تردید نکیند که یک قربانی تمام عیار هستید.

قربانی شدن به معنای از دست دادن امور زندگی است؛ طبیعی است که چنانچه بر اوضاع و شرایط زندگی خود تسلط کافی نداشته باشید، عنان اختیار از دست داده و موقعیت اجتماعی شما توسط دیگران تعیین خواهد شد.

شما در تمام روز با افرادی برخورد می کنید که می کوشند بر شما مسلط شده، شما را در چنگال خود گیرند و مجبورتان کنند تا مطابق میل و سلیقه آنان عمل کنید؛ با وجود این مادامی که خودتان چنین اجازه ای ندهید و شرایط آن را فراهم نکنید هیچ کس نمی تواند شما را ملعبه دست کند.

افراد بازیچه، اغلب مفلوک و هراسان و خجالتی هستند، از موضع ضعف عمل می کنند و خود را کوچک و حقیر می پندارند، تصور می کنند که از عقل و درایت کافی برخوردار نیستید و نمی توانند اوضاع و شرایط زندگی خویش را به طور کامل کنترل کنند.

افراد دهن بین به سادگی تحت تاثیر قرار گرفته و آلت دست دیگران می شوند چرا که در واقع فردی که فرمانروای خود نباشد، آزاد نیست.

کودکان اغلب به تبع سن و موقعیت خاص خود بازیچه می شوند، آنان از نظر عاطفی و احساسی به بزرگترها وابسته بوده و برای کسب راحتی و آسایس محتاج والدین خویش هستند و اینگونه است که وقتی کودکان به مدت کوتاهی از خانه دور می شوند به عجز و ناتوانی خود و به ارزشمندی کمک و مساعدت برزگترها پی می برند.

افراد پس از رسیدن به سن بلوغ بخشی از عادت های کودکی خود را ادامه می دهند؛ به همین دلیل عادت هایی که تنها در دوران کودکی موجه و منطقی بود، پس از بلوغ موجب آلت دست قرار گرفتن آنان می شود.

افرادی که در دوران کودکی به طور کامل توسط والدینشان کنترل و هدایت شوند، چه بسا به این حالت عادت کنند و به تدریج این عمل ملکه ذهنشان شود و پس از بلوغ و پیوستن به جامعه، طعمه خوب و مناسبی برای افراد سوء استفاده کننده باشند.

برای پرهیز از گیر کردن در تله های قربانی کننده، افراد سلطه جو بهتر است شیوه ارزیابی اوضاع و شرایط زندگی خودتان را بیاموزید، برای مقابله با بازیچه قرار گرفتن، طرز تفکر و ذهنیت نیرومندی در خود تقویت کنید، از انواع تله های بازیچه کننده که در زندگی و در اجتماع ما وجود دارد آگاه و مطلع شوید و از تدابیر مختلف مقابله با بازیچه ها با خواندن کتاب های مختلف و دیدن فیلم های آموزنده پیروی کنید.

همچنین کلمات و عباراتی که اغلب بکار می برید را کانون توجه قرار دهید و ببینید که این کلمه ها تا چه اندازه دیگران را برای قربانی کردن شما برمی انگیزد.

بازیچه شدن 2

مرور خصوصیات اخلاقی فردی

مرور خصوصیات اخلاقی خود و بررسی رویداد های گذشته و موقعیت هایی که تا به حال شما را بازیچه قرار داده نتایج ارزنده ای به دنبال خواهد داشت.

مرور خصوصیات اخلاقی و بررسی رویدادهای گذشته شما را یاری می کند تا از اطرافیان انتظاراتی منطقی، واقعی و موجه داشته باشید.

همچنین سبب می شود به تدریج الگو های ناخود آگاه گفتاری را که شما را به سوی قربانی شدن سوق می دهد، تغییر داده و با تبدیل آنها به نکته هایی مناسب و منطقی، نقاط آسیب پذیر شخصیت شما ترسیم شود.

علاوه بر این مرور خصوصیات اخلاقی خود و بررسی رویداد های گذشته با مهار احساسات و هیجانات منفی به ندرت پیشروی را از شما می گیرد و شما را یاری می کند تا در ارتباط با مناسبات اجتماعی از موضع قدرت سخن بگویید.

همچنین شما را یاری می کند تا برای دستیابی به اهدافتان با قاطعیت به پیش بتازید و از کنار تله های قربانی کننده به سلامت بگذرید.

نتیجه اینکه هر اندازه بتوانید درباره خودتان احساس مثبت تر و نیکوتری داشته باشید و ویژگی ها و توانایی های شگفت انگیز خود را باور کنید، توقع شما از شادمانی و تندرستی و کامیابی بیشتر شده و نیروی شما برای کسب این دستاوردها به صورتی افزون تر جریان خواهد یافت.

تصویری که از خود دارید ممکن است شما را بازیچه قراردهد

چنانچه خود را فردی کم هوش و ناتوان در ذهن به تصویر بکشید به طور قطع بر اساس همین تصویر دست به عمل خواهید زد، برعکس تصویری مثبت و روشن از خویش می تواند در پیشروی در مسیر زندگی فوق العاده موثر باشد.

قدرت به مفهوم زورمندی و یا سلطه جویی نیست، بلکه به معنای کنترل و هدایت زندگی بر مبنای استقلال، ارزشمندی و اثر بخشی است و در طرف مقابل ترس انگلی است که در درون انسان آشیانه دارد و اقدام از موضع ضعف اغلب ناشی از نوعی ترس واهی و بی اساس است.

ترس پدیده ای نیست که به خودی خود وجود داشته باشد، بلکه میوه و ثمره یک فکر معیوب است، فکری که تحت سلطه و سیطره چیزی غیر واقعی و خیالی قرار گرفته است.

احساسات وهیجانات ترس آلود به طور معمول با عبارت هایی نظیر” فردی احمق به نظر می آیم”، “زشت و بدترکیبم”، ” شاید از دست من عصبانی شوند”،”چه بسا کارم را ازدست بدهم” و”تاب و تحملش را ندارم” عیان و آشکار می شود.

اینگونه افکار نظام دفاعی بدن را از پای درآورده و نوعی شخصیت متکی به ترس در شما تقویت می کند و اجازه نمی دهد که از موضع قدرت دست به عمل بزنید.

چرا از موضع ضعف عمل می کنیم؟

اگر خود را در قید و بند انواع ترس و تشویش اسیر و زندانی می یابید، از خود بپرسید از این وضعیت چه سودی عایدم خواهد شد؟ ممکن است در پاسخ بگویید: هیچ چیز، اما اگر به دقت این موضوع را بررسی کنید به روشنی در می یابید که چرا بسیاری از مردم ترجیح می دهند مسئولیت احساسات و رفتارشان را به کسی یا چیزی خارج از وجودشان بسپارند.

به طور کلی افرادی که ترجیح می دهند تحت کنترل یک منبع خارجی باشند از انجام مسئولیت های سنگین سرباز می زنند و کارهایی را که نتایج آن روشن و تضمین شده نیست را به دیگران واگذار می کنند.

اگر قصد دارید در ارتباط اجتماعی از موضع قدرت عمل کنید هرگز خود را بالاتر از خود تصور نکیند و اگر اعتبار و ارزشمندی تان را نسبت به دیگران کم برآورد کنید، راه را برای بازیچه شدن خویش صاف و هموار کرده اید.

انسان قدرتمند همواره مورد احترام است  و اگر مایلید مردم به شما با دیده احترام بنگرند، با دقت به رفتار و گفتار افرادی را که در جلب احترام دیگران مهارت دارند، کانون توجه قرار دهید و از آن تقلید کنید.

سلاح یک فرد قاطع و جدی، خشم و غضب و یا ستیزه جویی و کینه توزی او نیست، بلکه بهره گیری از عقل، درایت و پشتکار او است.

یکی از راه های عمده بازیچه کننده یک انسان مرور کردن و غوطه ور شدن در مسائل و مشکلات گذشته است، مسائل و مشکلاتی که کوچکترین تغییری در آن ممکن نیست.

طبیعی است که گاهی اوقات در روابطمان دچار مشکلات و چالش‌هایی بشویم. بعضی مواقع این مشکلات می‌توانند بیش از حدِ تحملمان دردناک باشند، به‌خصوص اگر احساس کنیم که بازیچه دیگران شده‌ایم. دستکاری روان‌شناختی رفتاری است که همه ما در زندگی‌مان دست‌کم یک بار هم که شده با آن مواجه شده‌ایم، اما احتمالا نمی‌دانیم در این مواقع باید چه برخوردی داشته باشیم تا دیگر بازیچه افراد نشویم. این سؤالی است که در این مقاله پاسخ خواهیم داد.
بازیچه شدن 1

دستکاری روان‌شناختی چیست؟

هنگامی که از بازیچه قرارگرفتن حرف می‌زنیم، در حال استفاده از این عبارت برای توصیف رفتاری هستیم که علم روانشناسی آن را «دستکاری روان‌شناختی» نامیده است. مَنیپولِیشن (manipulation) یا دستکاری روان‌شناختی به‌معنای اعمال‌نفوذ بر دیگران برای رسیدن به اهداف و مقاصد شخصی خود است. افراد دستکاری‌کننده یا کنترل‌کننده با حمله به جنبه‌های ذهنی و عاطفی دیگر افراد، آنها را قربانی خواسته‌های خود کرده و با تحت‌تأثیر قرار‌دادن احساساتشان، آنها را وادار به داشتن رفتار یا احساسی خاص می‌کنند.

افراد دستکاری‌کننده معمولا ترفندها و روش‌های مشابهی را به کار می‌گیرند. ایجاد احساس گناه، شکایت‌کردن، دروغ‌گویی، چاپلوسی، فرافکنی، مثلث‌سازی، انکارکردن، تظاهر به بی‌گناهی و بمباران عشق ترفندهای رایجی است که افراد دستکاری‌کننده به کار می‌گیرند و با استفاده از این ترفندها معمولا به موفقیت می‌رسند.

نمونه‌هایی از دستکاری روان‌شناختی

ممکن است فردی بخواهد کاری را که قبلا برای شما انجام داده است، تبدیل به اهرمی برای رسیدن به چیزی کند که می‌خواهد. در این شیوه، از القای احساس گناه استفاده می‌شود. ممکن است چنین جملاتی را بشنوید: «اگر من نبودم، تو وارد دانشگاه نمی‌شدی. تو به من بدهکاری.» یا «اگر تو نتوانی بیایی، احتمالا نتوانم هیچ‌کس دیگری را هم دعوت کنم. این‌جوری فایده‌ای ندارد.»

گاهی نیز پیش می‌آید که فرد به‌جای اینکه مشکل بین خود شما ۲ نفر را حل کند، نفر سومی را درگیر این اختلاف کند تا علیه شما بایستد و طرف او را بگیرد. در این شرایط، وقتی ۲ نفر به‌جای ۱نفر مخالف شما باشند، دیگر شانس به نفع شما نیست. در عوض، فرد دستکاری‌کننده از مسئولیت سر باز می‌زند و این مثلث‌سازی از او در برابر احساس شکست محافظت می‌کند.

بمباران عشق نیز شکل دیگری از دستکاری روان‌شناختی است. بمباران عشق به این شکل است که طرف مقابل بیش از انداره به شما ابراز علاقه می‌کند و شما را با عشق و علاقه فراتر از تصور و هدایای بی‌شمار بمباران می‌کند. او در ابتدا با این ترفندها شما را به خود وابسته می‌کند و بعد رفتارهای ظالمانه‌ای از خود بروز می‌دهد.

نشانه‌های دستکاری روان‌شناختی چیست؟

ازآنجایی‌که دستکاری‌کنندگان از روش‌های مشابهی استفاده می‌کنند، نشانه‌های زیادی وجود دارد که با توجه به آنها متوجه می‌شوید آیا بازیچه دیگران شده‌اید یا نه، مثلا:

  • افراد دستکاری‌کننده نقاط ضعف شما را می‌شناسند و می‌دانند چگونه از آنها سوءاستفاده عاطفی کنند.
  • آنها شما را از حریم امنتان بیرون می‌کشند و به موقعیت‌هایی می‌برند که خودشان احساس امنیت می‌کنند.
  • آنها سعی می‌کنند شما را از دوستان و عزیزانتان جدا و شما را به فردی منزوی تبدیل کنند تا تسلط بیشتری بر شما داشته باشند.
  • دستکاری‌کنندگان شما را متقاعد می‌کنند از چیزهایی که برایتان مهم است چشم‌پوشی کنید تا بیشتر به آنها وابسته شوید.
  • آنها بخشی از حقایق را درباره خودشان با شما به اشتراک می‌گذارند و حقایق دیگر را پنهان می‌کنند. با این کار احساس قدرت و برتری فکری می‌کنند.
  • آنها پدیده چراغ گاز را به کار می‌گیرند تا شما به احساسات، قدرت ادراک و حتی سلامت روان خود شک کنید.
  • آنها شوخ‌طبعی بی‌رحمانه‌ای دارند. با این تاکتیک نقاط ضعف شما را به چالش می‌کشند که این کار باعث ایجاد احساس ناامنی در شما می‌شود. آنها با بد جلوه‌دادن شما احساس برتری روانی می‌کنند.
  • اگر در دستکاری خود موفق باشند، تا هر زمانی که بتوانند به این کار ادامه می‌دهند. مگر اینکه شما بتوانید خود را از این موقعیت خارج کنید.
  • بازیچه شدن 3

راهکارهای جلوگیری از بازیچه‌شدن و دستکاری روان‌شناختی

۱. نشانه‌ها را بشناسید

رفتار افراد دستکاری‌کننده و کنترلگر اغلب مشابه یکدیگر است. مراقب افرادی باشید که هنگام شروع رابطه رفتارهای بیش از حد دوستانه دارند، وعده‌های پوچ می‌دهند یا در تلاش‌اند که احساس گناه کنید. با آگاهی به این رفتارهای مشابه، می‌توانید برای انجام اقدامات پیشگیرانه و خروج از دام این افراد آماده شوید.

۲. مرزهایتان را مشخص کنید

راهی بسیار مؤثر برای پس‌گرفتن قدرت‌تان این است که به افراد نشان دهید چه رفتاری را تحمل نمی‌کنید. مرزهایتان را مشخص و انتظارات و نیازهایی را که به شما کمک می‌کنند در رابطه‌تان با دیگران احساس امنیت و راحتی داشته باشید، تعیین کنید.

۳. مسئله را شخصی نکنید

قطعا دستکاری روان‌شناختی آسیب‌زاست، اما تلاش کنید این موضوع را درونی کنید که رفتارهای فرد دست‌کاری‌کننده ربطی به شما ندارد. این رفتارها بیشتر با خود شخص دستکاری‌کننده و ناتوانی او در برآوردن نیازها و تمایلاتش به روشی سالم، در ارتباط است.

۴. صحنه را بچرخانید

دستکاری‌کنندگان همه‌چیز را برای خود می‌خواهند. شما می‌توانید صحنه را بچرخانید و به آنها یادآوری کنید که شما انسانی با احساسات هستید و اجازه نخواهید داد که آنها احساسات‌تان را نادیده بگیرند. مثلا اگر او سعی دارد با گفتن «این موضوع مهمی نیست.» احساسات شما را نادیده بگیرد، شما بگویید «می‌دانم که ممکن است این مسئله را مهم ندانی، اما من از این وضعیت احساس بدی دارم و فکر می‌کنم این ناعادلانه است». تحقیقی در سال ۲۰۱۸ نشان داد که این روش می‌تواند راهی مؤثر برای کاهش تعارض و خصومت باشد.

۵. شخص مورداعتمادتان را در جریان قرار دهید

درگیری و کنارآمدن با فرد دستکاری‌کننده و کنترلگر از نظر روحی و عاطفی خسته‌کننده و آزاردهنده است. در این شرایط، هم‌صحبتی با دوستی نزدیک یا یکی از اعضای خانواده درباره موقعیتی که در آن قرار گرفته‌اید، می‌تواند تنش و اضطراب شما را کم کند. دوستان نزدیک و افراد خانواده می‌توانند توصیه‌های خوبی کرده و شما را برای انتخاب برخورد درست با فرد دستکاری‌کننده راهنمایی کنند.

۶. از مشاور یا درمانگر کمک بگیرید

گاهی اوقات دستکاری روان‌شناختی از طرف یکی از نزدیکان انجام می‌شود. در این شرایط، مقابله و کمک‌گرفتن کار دشواری است. دستکاری روان‌شناختی بر سلامت عاطفی شما تأثیرگذار است. بنابراین بسیار مهم است که راهی برای خروج از این موقعیت پیدا کنید. سعی کنید از مشاور و روان‌درمانگر کمک بگیرید.

سخن آخر

گرفتارشدن در دام فردی که می‌خواهد شما را بازیچه قرار دهد، آزاردهنده است و رهایی از این موقعیت می‌تواند بسیار دشوار باشد. بااین‌حال، با افزایش مهارت‌های ارتباطی و تسلط بر احساسات خود می‌توانید از این موقعیت خارج شوید و بیش از این اجازه سوءاستفاده از خود را به دیگران ندهید. آیا شما تابه‌حال در چنین موقعیتی قرار گرفته‌اید؟

در قسمت دیدگاه‌ها بنویسید چطور توانستید خود را نجات دهید.

مطالب مرتبط

نظرات