عکس یادگاری ناصرالدین شاه و دربارش با مجسمه باشکوه شاه قاجاری توسط آنتوان سوریوگین به ثبت رسیده است. اما تاریخ و مکان ثبت تصویر مشخص نیست.
برخی تاریخ نگاران معتقدند که عکس یادگاری ناصرالدین شاه با مجسمه اش در کارخانه اسلحه سازی قاجاری و موقعیت فعلی متروی امام خمینی (ره) تهران ثبت شده است.
ناصرالدینشاه (تولد۱۲۰۹ – وفات ۱۲۷۴ شمسی) که پیش از دوران پادشاهی ناصرالدین میرزا خوانده میشد، چهارمین شاه ایران از دودمان قاجار بود. او از ۱۲۲۶ تا ۱۲۷۴ میلادی با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، پس از شاپور دوم ساسانی و تهماسب یکم صفوی طولانیترین دورهٔ پادشاهی در میان تمامی شاهان تاریخ ایران را داراست. او به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را «صاحبقران» نامید.
دوران حکومت ناصرالدین شاه آخرین حکومت در ایران با شیوه پادشاهی مطلقه بود. او نخستین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیئت حاکمه عازم اروپای نوین شد. ناصرالدین شاه نخستین صدراعظم خود امیرکبیر را که اصلاحات اداری، مالی و فرهنگی مهمی انجام داده بود، به قتل رساند. ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال پادشاهیاش به ضرب گلوله در سن ۶۵ سالگی توسط میرزا رضا کرمانی که یکی از پیروان سید جمالالدین اسدآبادی بود، ترور شد. او را در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در جنوب شهر تهران به خاک سپردند. در اوایل دههٔ هفتاد زمانی که موزه گلستان در کاخ گلستان بازگشایی شد مقبرهٔ او توسط صادق خلخالی از حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری در این موزه به نمایش عمومی درآمد.
در دوره حکومت ناصرالدینشاه بسیاری از اختراعات، ابداعات، مفاهیم، خدمات و ادارات و سازمانهای دنیای غرب برای اولین بار وارد ایران شد که میتوان به دوربین عکاسی، تلگراف، ضرب سکه، چاپ اسکناس و تمبر، انتشار روزنامه، چراغ گازی، راهآهن، سازهای موسیقی غربی مانند پیانو، ثبت اسناد رسمی، بانک، پلیس، نیروی دریایی، سالن تئاتر، مدرسه (دخترانه و پسرانه) و دانشگاه (دارالفنون) اشاره کرد. اولین فراماسونری در ایران در سال ۱۲۳۹ خورشیدی و در زمان ناصرالدینشاه قاجار وارد ایران شد. به درخواست ناصرالدین شاه قاجار درپی قراردادی بین ایران و روسیه تزاری (۱۲۵۷ خورشیدی)، نیروی نظامی بریگاد قزاق سازماندهی شد. این نیرو که توسط افسران روسی رهبری میشد، عامل مهم گسترش سریع نفوذ روسیه در دوران قاجار گردید.
او برای ترمیم، نوسازی و زیباسازی حرمهای امامان و امامزادگان شیعه از جمله حرم حسین بن علی، حرم عسکریین و علی بن موسیالرضا اقداماتی انجام داد. همچنین روز غدیر خم، زادروز علی بن ابیطالب و حجت بن الحسن نیز در دورهٔ زمامداری او به شکلی رسمی در زمرهٔ جشنهای ملی درآمد. ناصرالدین شاه یکی از اولین عکاسان ایرانی بود. او به شعر علاقه داشت و با تخلص ناصر از خود دیوان شعری بر جای گذاشتهاست. او همچنین نخستین پادشاه ایرانی بود که خاطرات خود را نوشت.
ناصرالدینمیرزا در ۱۷ ژوئیهٔ ۱۸۳۱ میلادی در روستای کهنمو در نزدیکی اسکومتولد شد. او سومین فرزند محمدمیرزا و ملکجهان خانم بود. محمدمیرزا هنگامی که دوازده سال داشت، در ۱۱۹۸ به دستور فتحعلیشاه با دختر عمه چهارده سالهاش ملکجهان خانم ازدواج کرد. این ازدواج به قصد از بین بردن تفرقه بین شاخههای قوانلو و دَوَلو ایل قاجار صورت میگرفت. در منابع عصر قاجار، طرح این ازدواج را جزئی از توصیههای آقامحمدخان به فتحعلیشاه دانستهاند.
حضور ملکجهان خانم در آن روستا احتمالاً برای گریز از ابتلا به وبا پس از شیوع آن در تبریز بود. در زمان تولد ناصرالدینمیرزا، پدرش به همراه عباسمیرزا در خراسان مشغول مطیع کردن قبایل سنی بود. محمدمیرزا در همان زمان پیروزی بزرگی به دست آورد و ۲۰٬۰۰۰ ایرانی شیعه را که توسط سنیان اسیر شده بودند آزاد ساخت. به جهت افتخار به همین پیروزی بود که او، به جای یک نام اجدادی، نام پسر تازه متولد شده خود را «ناصرالدین» نهاد. فتحعلیشاه که در آن زمان در مرکز ایران بود، اضافه شدن عضوی جدید به خانواده سلطنتی را با میگساری جشن گرفت. در طی چهار سال آینده و با مرگ پیاپی فرزندان خردسال محمدمیرزا، ناصرالدینمیرزا به بزرگترین پسر باقی مانده او تبدیل و در نتیجه در آینده ولیعهدش شد.به جز ناصرالدینشاه، از میان فرزندان محمدمیرزا و ملکجهان خانم، تنها عزتالدوله بود که تا بزرگسالی زنده ماند.
ناصرالدینشاه (نشسته در طرف راست) و عزیزالسلطان (ایستاده) در شکارگاه
هنگامی که محمدشاه که سالها با بیماری نقرس دست به گریبان بود در سال ۱۲۲۷ خورشیدی در ۴۱ سالگی از دنیا رفت، کشور گرفتار شورش بود و تنها بخش آرام ایران آذربایجان شمرده میشد. در این زمان ناصرالدین میرزای ولیعهد، که آن زمان هفده ساله بود؛ در تبریز به سر میبرد و مدعیان پادشاهی از هر سو سر برآورده بودند.
حاجی میرزا آقاسی وزیر محمد شاه که توانایی آرام نگاه داشتن تهران را نداشت به حرم عبدالعظیم پناهنده شد و بست نشست و مادر قدرتمند ناصرالدینشاه مهدعلیا خودش به تنهایی تمامی کشور را اداره کرد و وزیر محمد شاه را عزل کرد و شورشها را آرام و تمامی خائنان را مجازات کرد و برای ۴۵ روز حاکم ایران بود. سفیر دولت روسیه که خود را ناگزیر میدید از ولیعهد حمایت کند فوراً به وسیله قاصد خود به کنسول خود در تبریز بهنام آنشکوف پیام داد و خبر فوت محمد شاه و اوضاع تهران را به وی اطلاع داد. در این زمان ناصرالدین میرزا با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرنظام (امیرکبیر) راهی تهران شد و پیش از رسیدن به شهر، میرزا تقیخان را لقب اتابک اعظم داد و او را صدراعظم خود گردانید.
ناصرالدین شاه در سفر اروپایی خود در آلبرت هال لندن همراه با سلاطین بریتانیا و روسیه
با رسیدن به تهران در همان سال ناصرالدینشاه به پادشاهی ایران رسید و مادرش مهدعلیا را بهخاطر شایستگی و توانایی در ادارهٔ مملکت به عنوان یکی از مشاوران اصلی قرار داد و به او احترام گذاشت. ناصرالدینشاه هم همانند پدرش توسط صدراعظمش به تخت نشست و سپس وی را به قتل رساند.
ناصرالدینشاه به زبانهای فارسی، عربی، ترکی، فرانسه و انگلیسی مسلط بود و صحبت میکرد. شرح مسابقات او در باب زبان در کتاب تاریخی خاطرات اعتمادالسلطنه موجود است. او به شریعت اسلام پایبند بود. حج رفت،نماز میخواند و روزه میگرفت.
مخبرالسلطنه دربارهٔ ناصرالدینشاه مینویسد: «تشریفات مشرق زمین تا آخر دوره ناصرالدینشاه برقرار بود و شکوهی داشت. ناصرالدینشاه مایل بود با همه طبقات تماس داشته باشد. هر روز در باغ گلستان از طبقات اداری جماعتی جمع میشدند، شاه که از اندرون بیرون میآمد همه تعظیمی میکردند، با بعضی فرمایشات میشد.» و در جای دیگر مینویسد: «ناصرالدینشاه تاریخ و جغرافیا را خوب میدانست، روزها سر ناهار از روزنامههای خارجه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه ترجمه میکرد، گاهی هم حکیمباشی تولوزان که سر ناهار بود از اخبار میگفت. سفرنامهها از برای شاه ترجمه میکردند و خوانده میشد.» نیز میگوید: «به نزدیکترین رجال اعتماد نداشت. با توجهی که ناصرالدینشاه به تعالی ملت و دولت داشت و موانعی که در کار میدید، میشود گفت شاهی بود مستاصل و اواخر مأیوس.»
کارلا سرنا جهانگرد ایتالیایی دربارهٔ او چنین میگوید: «از لحاظ افکار مذهبی، بیشتر خرافی است تا معتقد. نخستین مشاور او منجّم اوست؛ بنابراین میتوان گفت که قسمت اعظم سرنوشت مملکت به دست منجّم باشی است.»
ناصرالدینشاه در ۲۲ شهریور ۱۲۲۷شمسی بر تخت نشست و از آن پس تا زمان مرگش در جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵شمسی شاه ایران بود.
نظر بدهید
عکس یکی از دروازه های شیراز ۱۲۵ سال پیش که باور نمی کنید !
سریعا از مطالب و اخبار اول فارس آگاه شوید
باهر
تاریخ : ۲۳ - تیر - ۱۴۰۲
این … های سلاخ قاجاری را تطهیر نکنید.به اندازه کافی به ایران خیانت کرده آند و امیرکبیر ها را ازبین برده اند وکشور ایران را عقب و محروم نگهداشته اند.
زنده باد ایران
تاریخ : ۱۹ - تیر - ۱۴۰۲
خدایا تاریخ نمیخونید مگه، اصلا برید کتابهای مورخان خارجی رو بخونید!! قاجار ایران رو به باد فنا داد دیگه ننگین تر از ترکمنچایی چی داریم تو تاریخ این مملکت؟؟؟ قتل امیرکبیر
زن بارگی نفوذ سفرای خارجی بی لیاقتی و خوشگذرانی شاهان …… نمیدونم چی بگم واقعا
مگه چندسال پیش بوده؟ تمام موخان یک نفر پیدا نمیکنید بگه یکی از شاهان قاجار لیاقت و شجاعت و وطن پرستی داشته باشن،
مگه مثلا عباس میرزا که واقعا دلیر بوده کسی شک نداره، بقیه فقط دنبال زن و …. بودن
مشروطه هم که شد بعد ی مدت مجلس رو به توپ بستن،….
ناشنناش
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
قاجاریه..ترین بی لیاقت ترین وبی عرضه ترین پادشاهان تاریخ بودند.
ناشناس
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
….پدرهرچهقاجار
ژاله بنایی
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
نور به قبرت بباره میرزارضای کرمانی، کسانی که تمام مردها و پسرهای یک شهر رو کور کردند(کرمان)، چشم شاهزاده زند رو در ملع عام درآوردند و دستور تجاوز جمعی توسط سربازان دادند زن پادشاه زند رو خمیده و لخت رو قاطر نشودند و میان صدها قاطر نر انداختند این همه زن بازی کردند مال مردم خوری کردند…از حیوان کمترند
ستار کمیکی
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
قاجاریه، اصلا ایرانی نبودند، آغا محمد خان اخته در تمام جنگ هایش پرچم چنگیز مغول مغول رو در پیشاپیش لشگرش حمل میکرد، این قوم مغول با خونریزی و حیله و خیانت توانست حکومت ایرانی د لاویان زند رو شکست بده و آغاز بدبختی ایرانیان از همان زمان شروع شد
mor
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
یارب ستدی مملکت از همچو منی دادی به مخنثی نه مردی نه زنی.شعرازدلاورزند لطفعلی خان چشم وچراغ مملکت
درویش
تاریخ : ۱۸ - تیر - ۱۴۰۲
اصلاروت میشه ازقاجاردرمقابل زندیه صحبت کنی اقامحمدخان چه رفتاری بادلاورزندلطفعلی خان کردک سرخم کنه خان زندگفت من مردنمی بینم یابهنرین نقطه ایران رومث قفقاز ونخچوان وایروان و….روقاجارهای کثیف ندادن ب باد تمام خرافه هاروقاجاریه اوردتواین کشکرشماازچی قاجهردفاع میکنی
ناشناس
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
رونمایی از محل برخورد ستاره دنباله دار در شازند کی انجام مبدی مگر منتظر راهنمایی و هدایت به سوی معجزه آسمانی مهدی نبودی چگونه ده میلبارد انسان هدایت و در نجات زمین باُشند وقت آن رسیده که انان که زمین را تباه میکنند نابود کنید مکاشفه یوحنا
ایرانی
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
شما مثه اینکه یه دشمنی کهنه با خاندان زند داری جناب.
ناشناس
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
چرا از پاره پاره شدن ایران در زمان زندیه چیزی به ما نمیگویند؟
چرا نگفتند ایران در زمان زندیه یکبار کاملا تجزیه شده و بسیار ضعیف گشته بود و در زمان آقا محمد خان قاجار به عظمت قبلی خود بازگشت؟!!! ( البته این قسمت را چاره ای ندارند جز اینکه با قتل و کشتار بد نام کنند )
آقا محمد خان در عرض ۳ سال جای جای ایران را که زندها از دست داده بودند باز پس گرفت.
روسیه پس از ده سال مقاومت فتحعلی شاه توانست بر ایران چیره شود ، بر ایرانی که اگر زندها بر سر کار نمی آمدند ، اگر همان شکوه افشاری حفظ میشد ، اگر توسط زندیه تضعیف نمیشد چه بسا به دست روس ها نمی افتاد.
سوال من اینجاست ، در حالی که خاندان قاجار خیلی بیشتر از آنچه از زندها تحویل گرفته بودند باز پس دادند ، چرا از تضعیف ایران در زمان زندیه هیچگاه چیزی گفته نمیشود؟چرا گفته نمیشود که در حقیقت قبل از آقا محمد خان ایرانی در کار نبود و این آقا محمد خان بود که در طول ۵۰ سال سلطنت خود با جنگ های خونین در میدان های جنگ ، ذره ذره خاک ایران را دوباره به هم چسباند و کشوری به مساحت ایران امروزی تحویل آیندگان داد
ناشناس
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
درود بر پادشاهان شجاع و دلاور قاجار که اگر قاجارها نبودند اکنون ایران نبود
Farhad
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
مطالب شاه شهید بسیار عالی و پر نکته تهیه شده و با اینکه کوتاه بود ، بسیار سودمند و پرمحتوا بود. سپاس فراوان
علیرضا
تاریخ : ۱۷ - تیر - ۱۴۰۲
.. تو شکوهش. حالا چرا از ناصر الدین شاه این همه مطلب میگذارین. شاههای دیگه تو این کشور نبودن .