انتظار پختگی در قول و عمل از مدیران شهری پیش پا افتادهترین حقوق جامعه است، چه قطع یک درخت باشد، چه تغییر نام معبر و حتی تغییر کاربری یک باغ. در حال حاضر در فقدان منظومه رسانه ای معین در مدیریت شهری، ابتدا حاشیه ساخته میشود و بعد اگر احساس تعهد و مسئولیتی بود شاید تبیینی رخ دهد.
خبرگزاری فارس از شیراز نوشت: سخن گفتن با مردم و اقناع عمومی از اصلی ترین پیش فرضها برای نتیجه بخش بودن یک اقدام است. اطلاع رسانی، روشنگری و شریک کردن مردم در تصمیمات سبب همراهی جامعه با مدیران و تصمیم گیران میشود.
جهان امروز عصر حکمرانی رسانه است. اگر در شراکت مردم در تصمیمات و در پاسخ به سوالاتشان کوتاهی شود، به این معنا نیست که تغذیه ذهنی و فکری خود را رها میکنند و بی خبر باقی می مانند.
یک حکمرانی موفق چه در سطح مدیریت یک شهر و چه سطوح بالاتر باید بتواند با مردم حرف بزند، آنها را از تصمیمات آگاه کند و در مقابل صدای جامعه هدف را نیز بشنود.
اطلاع رسانی به هنگام، روشنگری، اقناع عمومی و فهم اهمیت افکار عمومی از بدیهیات اداره یک جامعه در دنیای امروز است.
ضعف در اطلاع رسانی و بی توجهی به افکار عمومی نه تنها پذیرفته نیست بلکه مدیران را در اداره نهاد تحت امر خود به بی راهه میبرد.
مدیریت شهری نه تنها از این موضوع استثنا نیست بلکه به دلیل داشتن بیشترین تکلیف و بالاترین تعامل با زندگی روزمره مردم مسئولیت بیشتری در این زمینه دارد.
مدیران شهری نمی توانند در اتاقهای دربسته تصمیم بگیرند و بر مردم تحمیل کنند، چه قطع یک درخت باشد، چه تغییر نام معبر و حتی تغییر کاربری یک باغ.
ابتدا حاشیه ساخته میشود و بعد با فشار افکار عمومی شاید تبیینی رخ دهد
نفس و ذات حوزه پُر نیروی روابط عمومی در مدیریت شهری و شورایی ارتباطگیری با مردم، تشریح و توضیح اقدامات و شنیدن صدای جامعه است. امری که تا به امروز کمتر دیده شده است.
مدیریت شهری در تراکم حواشی به سر می برد که همگی ناشی از ضعف حوزه ارتباطات مردمی است و تنها راه ممانعت از حاشیه ابتدا توضیح و تبیین و سپس اقدام است. در حال حاضر ابتدا حاشیه ساخته میشود و بعد اگر احساس تعهد و مسئولیتی بود، با فشار افکار عمومی شاید تبیینی رخ دهد.
توانایی مدیریت شهری شیراز در تولید حاشیه تحسین برانگیز است
در روزهای اخیر قطع درخت خشکیده ای موسوم به «درخت آرزوها» در ورودی بازار وکیل و تغییر نام بخشی از بلوار آزادی شیراز دو خبری بود که همزمان در فضای رسانه ای استان و کشور فراگیر شد و واکنش های طنز و جدی بسیاری را برانگیخت که نقطه مشترک همه آنها انتقاد و زیر سوال بردن این اقدامات بود.
سه روز از این اقدامات و واکنش های سراسر نقد مردمی می گذرد اما تنها عکس العمل مدیریت شهری اعم از شورا و شهرداری، اطلاعیه شهرداری منطقه تاریخی فرهنگی در خصوص علت قطع درخت آرزوها بود که آن را با دلایلی چون فرسودگی و احتمال سقوط توجیه می کرد. امری که نه تنها مورد پذیرش قرار نگرفت که خود به حاشیه ها دامن زد.
شورای اسلامی شهر شیراز و مدیریت شهری برخاسته از آن در سال سوم عمر خود به سر می برند و انتظار پختگی در قول و عمل از این دو نهاد که در میانسالی خود قرار دارند، ساده ترین و پیش پا افتاده ترین حقوق جامعه است.
مدیریت شهری اعم از شهرداری و شورا تنها ساخت و ساز و احداث بنا نیست؛ شناخت هویت شهر و شنیدن صدای مردمی که سالهای سال زیستشان تحت تاثیر اقدامات اداره کنندگان شهر قرار می گیرد، بدیهیترین پیش فرض برای تصمیم گیری و اجرای آن می باشد. جوهره شهر به مردمانش است، تصمیمات شهری نباید تنها در کالبد سازی خلاصه شود و مدیران فارغ از حساسیتهای ذهنی و فکری ساکنین شهر دست به عمل زنند.
اقدامات پر حاشیه اخیر از دو حالت خارج نیست، مدیریت شهری شیراز یا کاملا با جامعه، زمان، مکان و اندیشه های مردم بیگانه است و جاهلانه قدم بر می دارد، یا آگاهانه و با پیش فرض های ذهنی خود دست به عمل میزنند که حاصل هر دو جز نقدهای دوست و دشمن، خوراک ساختن برای جولان رسانه های معاند، عیان کردن سطح اندیشه مدیریت شهری (اعم از شورا و شهرداری) و البته روشن شدن جایگاه پایین شور و مشورت در اداره شهر نبوده است.
مردم از جای خالی یک خاطره حرف می زنند و شهرداری از یک درخت فرسوده!
سه روز است درختی که به عنوان بخشی از هویت محدوده فرهنگی تاریخی شیراز شناخته میشد و مردم به عنوان به نمادی از امید به آن نگاه میکردند با تصمیم شهرداری منطقه ساقط شده اما دریغ از یک اقدام اقناعی مناسب.
نه کسی حرفی می زند، نه توضیحی داده میشود، نه حتی نشانه ای وجود دارد که خوش بینانه گمان کنیم حرف مردم شنیده شده است.
تنها بیانیه دو سه خطی شهرداری منطقه هشت نشان می دهد در نگاه بخشی از بدنه شهرداری این درخت تنها یک چوب خشک بوده اما در نگاه مردم بخشی از هویت بافت وکیل.
مردم از جای خالی یک خاطره حرف می زنند و شهرداری منطقه از یک درخت فرسوده و در آستانه سقوط.
بیگانگی شهرداری با هویت، نماد و آنچه سالها در ذهن مردم ریشه دوانده به حدی است که با حیرت تمام به مردم وعده داده می دهد جای درخت خشکیده، نهال تازه کاشته میشود و با سرعتی مثال زدنی این اتفاق میافتد؛ یعنی شهرداری حتی تفاوت نمادها و خاطره ها را با نوسازی نمیداند.
شهر با کمبودهای بسیاری بویژه منطقه تاریخی فرهنگی روبرو است. بافت تاریخی و حواشی اش همچنان ادامه دارد و هر از چندی خبر تخریب یک خانه به دلایل نامعلوم شنیده می شود. بافت تاریخی به جولانگاه بیماری سالک غوغا تبدیل شده و به گفته مسئولان بهداشتی استان تنها راه مهار آن بهسازی بافت است.
از سرنوشت زیرگذر حضرتی خبری در دست نیست و دهها مثال از این دست وجود دارد که زیست مردم را با خطرات جدی روبرو کرده، اما شهرداری منطقه به سراغ قطع درخت بی آزار و کوتاه قامتی می رود که از این به بعد در عکس ها و خاطره ها باید از آن یاد کرد.
جهاد تبیین فقط در نطقهای شوراست؟
گرچه نامگذاری معبری در سومین حرم اهل بیت در ایران به نام «قدس» اقدامی مبارک است اما جای سوال است که این معابر چگونه انتخاب میشوند؟ بر چه مبنا اسامی تغییر میکنند یا برای معابر بی نام، بر گزیده می شوند؟
بی شک جای نام شریف قدس در خیابان ای شهر مقدس شیراز خالی بود اما اقدامی که میشد با انتخاب صحیح معبر و در زمان مناسب به یک اتفاق فرهنگی بدل شود، با کج سلیقگی و شتاب زدگی نه تنها هیچ آورده فرهنگی نداشته بلکه اکنون به موضوعی ضدفرهنگ تبدیل شده است.
ماهیت شورا بر مشورت و تصمیم گیری جمعی بنا شده و تصمیم گیری در خصوص تغییر نام یک معبر و خیابان اصلی که درست در مرکز شهر قرار دارد بی شک باید بر مبنای خرد جمعی انجام شود. سوال این است که چرا در جمع سیزده نفره شورا کسی زمان و مکان اشتباه این تصمیم را متذکر نشد؟
تغییر نام یک خیابان اصلی که سالهاست مردم در دل آن زیسته اند آن هم به نام با محتوایی که در ورای آن آرمان و هدف یک ملت نهفته است با تصمیمگیری پشت درهای بسته امکان پذیر نیست.
مردم باید در جریان فرایند این اتفاق قرار بگیرند و با همراهی و همقدمی مردم پیش رود.
چه بسا اگر درهای شورا گشوده شده بود و این تصمیم پیش از اجرا با مردم به اشتراک گذاشته میشد، واکنش های مردم و سخنان منتقدان از هر طیف شنیده میشد، اکنون صدای نقدها به تمسخر تبدیل نشده بود.
اکنون با گذشت چندین روز همچنان از سوی تصمیم گیرندگان و اجرا کنندگان هیچ توضیح و تشریحی شنیده نمی شود و هنوز جامعه ای که برای آنها تصمیم گرفته شده و مجبور به پذیرش شده اند، منتظر توضیح اند.
به واقع گویا اعضای شورا که یکی در میان در نطق های پیش از دستور خود از جهاد تبیین و جنگ شناختی حرف می زنند در سکوت محض به انتظار گذشت زمان نشسته اند که این موضوع نیز با فرسایش زمانی رها شود.
ضعف شهرداری در اطلاع رسانی بیش از این توجیه پذیر نیست
تاکنون متاسفانه جای خالی تبیین و اقناع در تک تک فعالیتهای مدیریت شهری (شورا و شهرداری) به وضوح دیده میشود که اقدامات اخیر فقط یک نمونه از آن است.
مردم خود را منفک شده از تصمیمات مدیریت شهری می بینند که عامدانه در جبهه مقابل آنها قرار گرفته و بر حساسیتهای ذهنی و فرهنگی آنان پا می گذارد.
مسئولان اداره شهر موظف به توضیح و روشنگری برای مردمی هستند که بیشترین تاثیر را از تصمیمات آنها می گیرند. ضعف شهرداری در اطلاع رسانی بیش از این توجیه پذیر نیست. شهرداری شیراز به ترسیم سیاستهای رسانه ای همچنین خانه تکانی در منظومه اطلاع رسانی و ارتباط گیری با شهروندان خود برمبنای شناخت از هویت جامعه نیازمند است.
آرش
تاریخ : ۴ - شهریور - ۱۴۰۲
واژه آزادی واژه آیی هست که به آن نه آشنایی دارند نه اعتقاد ….
مریم
تاریخ : ۳ - شهریور - ۱۴۰۲
البته باور شما نه مردم
نظر خودتان را به همه مردم تعمیم ندید
از نظر خیلی ها مثل من کار بسیار درستی بود قطع کرد درخت خرافات رو
دیده بان
تاریخ : ۳ - شهریور - ۱۴۰۲
شوراب شهر نه شورای شهر ????????????????????????????