نقش روابط فرازناشویی در بالا رفتن آمارهای طلاق

تعدادی آدم سردرگم و کلافه. مرد و زن هم ندارد بیشترشان عصبی‌اند و منتظر؛ منتظر حکم نهایی یا اعلام تاریخ جلسه بعدی برای رسیدگی به روند پرونده. پای حرف هرکدام‌شان بنشینی، یک ‌جمله مشترک می‌شنوی: «زودتر تمام شود، یک نفس راحت بکشم.» یکی از اعتیاد همسرش به تنگ آمده، دیگری تاب بداخلاقی‌ها و دست‌بزن همسرش […]

تعدادی آدم سردرگم و کلافه. مرد و زن هم ندارد بیشترشان عصبی‌اند و منتظر؛ منتظر حکم نهایی یا اعلام تاریخ جلسه بعدی برای رسیدگی به روند پرونده. پای حرف هرکدام‌شان بنشینی، یک ‌جمله مشترک می‌شنوی: «زودتر تمام شود، یک نفس راحت بکشم.» یکی از اعتیاد همسرش به تنگ آمده، دیگری تاب بداخلاقی‌ها و دست‌بزن همسرش را ندارد، آن یکی دادخواستش برای ندادن نفقه تنظیم شده. همه دردی دارند، مشکلات اقتصادی، نازایی، کار بیش‌ از حد همسر و… از میان پرونده‌های تلنبار شده، اما کسی درباره مشکلات خاص صحبتی نمی‌کند، درباره مسائل جنسی. آنها را در قالب تفاهمنامه‌های اخلاقی مطرح می‌کنند، کسی مستقیم اسمی از آن نمی‌برد، نه در دادخواست و نه در دادگاه.

به گزارش اول فارس ، اینجا دادگاه خانواده  آخرین ایستگاه زوج‌هایی است که وقتی زندگی مشترک‌شان را شروع می‌کردند هیچ‌گاه به آن فکر هم نکرده بودند و حالا تنها پناه‌شان است برای خط بطلان کشیدن به تنش‌ها.

تابویی که شکسته شده؛ «در چشم‌هایم زل زد و گفت معشوقه دارد»

فقط یک‌سال زندگی مشترک را تجربه کرد و ۱۰سال برای طلاق دوید تا بالاخره توانست غیابی طلاق بگیرد. «ملیحه» ۱۵سال بیشتر نداشت که ازدواج کرد و یک‌سال بعد مادری را تجربه کرد و هم‌زمان تنها شد: «پسرم یک‌ماهه بود که یک روز همسرم از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت.»

«ملیحه» روزها و ماه‌های اول را در سردرگمی گذراند و از بیمارستان‌ها و پزشکی‌قانونی ناامید شد، حتی گوش به زنگ ماند تا کسی زنگ بزند و برای پس دادن همسرش پول بخواهد: «پسرم دوسال داشت که به خانه برگشت اما کاش برنمی‌گشت. در چشم‌هایم زل زد و گفت معشوقه دارم و می‌خواهم با او زندگی کنم. از آن روز دیگر هیچ‌وقت نتوانستم نشانی از او پیدا کنم و به سختی غیابی طلاق گرفتم.»

خوشی زد زیر دلش و با معشوقه‌اش رفت کانادا

۱۵سال از زندگی مشترک‌شان می‌گذشت که باخبر شد با سه بچه قدونیم‌قد تنها مانده. «زندگی خوبی داشتیم اما خوشی زد زیر دلش. همه زندگی‌ام را فروخت و با معشوقه‌اش فرار کرد. بی‌معرفت حتی خانه‌‌ای که من و بچه‌هایش زندگی می‌کردیم را فروخته بود. از آن روزها سال‌ها می‌گذرد و با دستفروشی خرج بچه‌هایم را درمی‌آورم.»

تا درآمد نداشته باشم، باید تحمل کنم

«می‌دانم همسرم خیانت می‌کند، اما چاره‌ای جز تحمل ندارم و نمی‌خواهم پسرم بچه طلاق باشد. درآمدی هم ندارم و همسرم می‌داند بعد از طلاق کسی حامی‌ام نیست.» ۱۵سال از زندگی مشترک «نرگس» می‌گذرد و سه‌، چهار سالی می‌شود که فهمیده همسرش خیانت می‌کند، اما تنها راه‌چاره را سکوت دانسته: «نمی‌خواهم به روی همسرم بیاورم، شخصیت خودم خُرد می‌شود. تحمل این شرایط سخت است، اما تازه به کمک یکی از دوستانم دارم ناخن‌کاری یاد می‌گیرم تا وقتی از نظر درآمدی مستقل شدم تقاضای طلاق بدهم. تا آن روز باید ساکت بمانم.»

این‌که گفته می‌شود ۸۰درصد طلاق‌ها به دلیل خیانت است هم جای بحث و تأمل دارد؛ این ‌درصد بر مبنای چه پژوهشی صورت گرفته تا به آن شکل علمی بدهد؟

خیانت، تابویی است که حتی اسمش هم تن زنان و مردان را به لرزه در می‌آورد، این‌که فکر کنی شریک زندگی‌ات، رفیق نیمه راه شده، شاید تلخ‌ترین تراژدی زندگی‌ات باشد و بعدش تنها گزینه روی میز، طلاق است. هر چند که روانشناسان معتقدند تقریبا دو‌سوم زوج‌هایی که به دلیل پیمان‌شکنی دچار آسیب در ارتباط  شده‌اند، می‌توانند با یک دوره درمان به بهبودی قابل قبولی دست یابند، اما سوال اینجاست که آیا شخصی که به اعتمادش خیانت شده، می‌تواند پس از پیمان‌شکنی همسر خود، دوباره به او اعتماد کند و به زندگی مشترک با او ادامه دهد؟

به گفته روانشناسان، این اتفاق به عوامل زیادی بستگی دارد، مثل نظام ارزش‌های فردی، توانایی او در عفو و گذشت و این‌که آیا فردی که مرتکب پیمان‌شکنی شده واقعا خواستار جلب اعتماد مجدد همسر خود است یا خیر. در این راستا راهکارهای درمانی مختلفی هم شناخته شده و به کار گرفته می‌شوند که ازجمله معروف‌ترین آنها، گذشت‌درمانی و درمان‌شناختی رفتاری (CBT) است.

خیانت در سطح کلان باقی می‌ماند و در دادخواست عنوان نمی‌شود

آمارهایی که بهار امسال منتشر شد، حکایت از کاهش میزان ازدواج‌ از آغاز دهه ۹۰ دارد. به استناد همین آمارها، بسیاری از این ازدواج‌ها به بن بست رسیده و به آمارهای طلاق اضافه شده‌اند، هر چند که اعداد درست و دقیقی درباره طلاق وجود ندارد، اما آن طور که واضح است، شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و …. در وقوعش نقش داشته. حالا به این شرایط مشکلاتی مثل خیانت همسر و اختلالات جنسی را هم باید اضافه کرد؛ هر چند که این دو عامل همچنان جزو تابوهای اجتماعی‌اند و خیلی‌ها از مطرح کردنش شرم دارند و در دادگاه‌ها از آن به‌عنوان «نداشتن تفاهم» یاد می‌شود.

در قانون ما، مردان می‌توانند تعدد زوجین داشته باشند و صیغه کنند، هر چند که همین‌ها هم در جامعه ما به‌عنوان خیانت شناخته می‌شود، اما از نظر قانون‌گذار، خیانت نیست

زهره ارزنی، وکیل خانواده است. او  می‌گوید که نمی‌توان خیانت مردان را به معنای اخص و چیزی که در میان عامه مردم مطرح است بیان کرد: «در قانون ما، مردان می‌توانند تعدد زوجین داشته باشند و صیغه کنند، هر چند که همین‌ها هم در جامعه ما به‌عنوان خیانت شناخته می‌شود، اما از نظر قانون‌گذار، خیانت نیست. واقعیت این است که قوانین مربوط به تعدد زوجین و بحث صیغه دست مردان را باز گذاشته است مگر این‌که مردی با زن متاهل وارد رابطه شود.»

ارزنی می‌گوید: «اگر زن در دادخواست طلاق از خیانت حرفی بزند در روند رسیدگی صیغه‌نامه‌ای رو می‌شود و دیگر مسأله منتفی است. خیانت از مواردی است که قانون نسبت به آن حساسیت بالایی دارد. به همین دلیل خیلی وقت‌ها، خیانت تنها در حد کلان باقی می‌ماند و در دادگاه حرفی از آن به میان نمی‌آید، البته زمانی هم که در دادگاه مطرح شود تا زمانی که شکل مجرمانه به خود نگیرد، کاری از پیش نمی‌رود.»

زنان هم در خیانت سهمی پیدا کرده‌اند

بهروز رجبی، روانشناس و روان‌درمانگر خیانت را دلیل ۸۰درصد طلاق‌ها می‌داند و می‌گوید: «طبق نمونه‌برداری که در تحقیقات ما انجام شده، درحال حاضر در مناطق بالای شهر تهران تعداد طلاق بیشتر از مناطق جنوبی شهر است. در شمال شهر از هر پنج ازدواج، سه مورد به طلاق منجر می‌شود که این عدد در مناطق جنوب شهر چهار از ۱۰ است. براساس همین تحقیقات هم مشخص شده حدود ۸۰درصد از این طلاق‌ها به دلیل خیانت رخ داده است.‌ درصدی که قبلا فقط مختص مردان بود و حالا مواردی داریم که زنان به دلیل خیانتی که به همسرشان داشتند، مراجعه می‌کنند. نکته مهم این است که خیانت‌ها هم عموما پیشینه نارضایتی جنسی دارند و اگر زوج‌ها آگاه باشند در بسیاری از موارد مشکل‌شان خیلی جدی نمی‌شود.»

درحال حاضر در مناطق بالای شهر تهران تعداد طلاق بیشتر از مناطق جنوبی شهر است. در شمال شهر از هر پنج ازدواج، سه مورد به طلاق منجر می‌شود که این عدد در مناطق جنوب شهر چهار از ۱۰ است

البته «ارزنی» که وکیل خانواده است، آمارهایی که می‌گوید ۸۰‌درصد طلاق‌ها به دلیل خیانت رخ می‌دهد را علمی نمی‌داند: «این‌که خیانت یکی از دلایل طلاق است را نمی‌توان کتمان کرد، اما عملا اثباتش در دادگاه سخت است تا جایی که حتی اگر خیانت عامل اصلی طلاق باشد در دادگاه عنوان نمی‌شود. این‌که گفته می‌شود ۸۰درصد طلاق‌ها به دلیل خیانت است هم جای بحث و تأمل دارد؛ این ‌درصد بر مبنای چه پژوهشی صورت گرفته تا به آن شکل علمی بدهد؟ خیلی از مسائل در جامعه ایران مطرح و از درصدهایی صحبت می‌شود که مبنای پژوهشی مشخصی ندارد.»

بررسی پرونده‌های طلاق گویای این مسأله ‌است که مسئولیت‌پذیر‌نبودن زوج‌ها، کمبود مهارت‌های سازش، رضایت نداشتن از روابط جنسی، خیانت، اعتیاد و بیکاری از عوامل افزایش طلاق در جامعه‌ است، البته در موارد بسیاری نارضایتی جنسی و برآورده نشدن نیازهای جنسی زوج‌ها یکی از دلایل اصلی این موضوع است، هر چند که هنوز پژوهش‌ و تحقیق دقیقی در این مورد صورت نگرفته و آمار دقیقی از این عامل در دست نیست.

این‌که بگوییم مسائل مالی نقشی ندارد، اشتباه است چون تأثیر بالایی دارد. این امکان وجود دارد که زوج‌هایی دچار روابط خارج از ازدواج باشند اما حمایت مالی سبب می‌شود همسر از آن رابطه چشم‌پوشی کند

البته «ارزنی» تغییر نگرش زوج‌ها را هم بی‌تاثیر نمی‌داند و می‌گوید: «واقعیت این است که نگرش زوج‌های جوان با نسل‌های گذشته تفاوت دارد و آستانه تحمل‌شان پایین آمده است. مشکلات بخشی از زندگی مشترک‌ است، اما نسل جدید در برابر مشکلات می‌گوید چرا باید دندان روی جگر بگذارم و این زندگی را ادامه بدهم؟ درحالی‌که نسل‌ من یا نسل‌های قبلی حتی به آن فکر هم نمی‌کردند. نباید نسبت به طلاق در این حد حساسیت نشان داد، چون اگر زوج‌ها تصمیم به طلاق داشته باشند این اتفاق می‌افتد. شاید تنها کمی آنها را بتوانیم عقب بیندازیم و به سمت طلاق پنهان هدایت کنیم.»

«ارزنی» تجربه‌هایی از مراجعه‌کنندگانش در این زمینه دارد، البته به گفته او، مشکلات اقتصادی هم به‌نوبه خود تاثیرگذار است: «یکی از دلایلی که نمی‌توان آن را انکار کرد، مشکلات اقتصادی است که به‌عنوان یکی از عوامل طلاق می‌توان از آن نام برد. این‌که بگوییم مسائل مالی نقشی ندارد، اشتباه است چون تأثیر بالایی دارد. این امکان وجود دارد که زوج‌هایی دچار روابط خارج از ازدواج باشند اما حمایت مالی سبب می‌شود همسر از آن رابطه چشم‌پوشی کند، اما زمانی که پای مسائل مالی می‌لنگد و بحث‌های رفتاری هم وجود دارد و خیانت هم به آن اضافه می‌شود، زوج خیانت‌دیده، دیگر کوتاه نمی‌آید.»

خیانت یک پیامد است

خیانت درحالی به‌عنوان عامل ۸۰درصد جدایی‌ها شناخته می‌شود که اطلاعات دقیق آماری در این زمینه وجود ندارد، هرچند که گروهی از صاحبنظران فعال در این حوزه از بالابودن آمار خیانت سخن می‌گویند و در این‌باره نگرانند.

ناهید دهقان، مشاور خانواده هم با بیان این‌که آمار دقیقی از خیانت زوج‌ها و تأثیر آن در طلاق وجود ندارد  می‌گوید: «پژوهشی که نشان دهد خیانت عامل چنددرصد از طلاق‌هاست، صورت نگرفته، البته کسانی بودند که در این زمینه تحقیقاتی داشتند اما این‌که نتایج‌ تا چه حد معنادار هستند، جای بحث وجود دارد. در این‌که گفته شود خیانت علت اصلی طلاق است، باید کمی تأمل کرد، چون نمی‌توان خیانت را به‌عنوان تک‌متغیر عامل جدایی دانست، به این دلیل که زوج‌هایی هستند که با تجربه خیانت همچنان به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و توانسته‌اند با آن کنار بیایند یا آن را مدیریت کنند، البته در مقابل زوج‌هایی بودند که بدون گزینه خیانت از هم جدا شده‌اند و نتوانسته‌اند زندگی مشترک‌شان را ادامه بدهند.»

دهقان خیانت را یک پیامد می‌داند و ادامه می‌دهد: «خیانت پیامد خلأهای عاطفی و احساسی، مشکل سازگاری رفتاری و کمبود نیازها و برطرف‌نشدن آنهاست؛ عواملی که سبب می‌شود یکی از زوجین به فرد دیگری وابستگی پیدا کند. به عبارت دیگر خیانت پیامد، مشکلاتی است که در میان آنها وجود دارد.»

زوج‌هایی هستند که با تجربه خیانت همچنان به زندگی‌شان ادامه می‌دهند و توانسته‌اند با آن کنار بیایند یا آن را مدیریت کنند، البته در مقابل زوج‌هایی بودند که بدون گزینه خیانت از هم جدا شده‌اند و نتوانسته‌اند زندگی مشترک‌شان را ادامه بدهند

این مشاور خانواده در ادامه می‌گوید: «زوج‌هایی وجود دارند در زندگی، به دلیل مشکلاتی که دارند، به فردی علاقه‌مند می‌شوند که اصلا وجود خارجی ندارد. حتی در میان تحصیلکردها هم این موارد دیده می‌شود؛ وابستگی به هنرپیشه‌ای خارجی یا مجری مطرح یک برنامه تلویزیونی.

مواردی بوده که یکی از زوجین در فضای مجازی چت می‌کرده بدون این‌که از نزدیک فرد را دیده باشد و حتی بداند مرد است یا زن. بنابراین نمی‌توان خیانت را علت اصلی طلاق دانست. اگر ارتباط زوج‌ها خوب باشد، چه دلیلی وجود دارد فرد با شخص دیگری ارتباط برقرار کند؟»

در سال‌های اخیر هرگاه سخن از طلاق، خشونت، خیانت و… به میان آمد، بعضی کارشناسان شبکه‌های اجتماعی را نشانه رفتند و همه سوءظن‌ها به سمت شبکه‌های اجتماعی رفت. کارشناسانی که بر این باور بودند از ۴۲‌میلیون کاربر ایرانی که حدودا روزانه ۹ساعت را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند، اما این‌که تا چه حد شبکه‌های اجتماعی بر مشکلات خانوادگی دامن می‌زنند، جای بحث و تحقیق دارد، هر چند که جامعه‌شناسانی هم معتقدند نباید همه تقصیرها را به گردن شبکه‌های اجتماعی انداخت و باید ریشه مشکلات را در خلأهای اجتماعی و عاطفی و بقیه مشکلات زوج‌ها جست‌وجو کرد که آنها را وادار می‌کند برای پرکردن خلأهای خود به شبکه‌های اجتماعی رو بیاورند.

این مشاور خانواده هم بر وجود خلأها و اهمیت پرداختن به آنها صحه می‌گذارد و براین باور است که نداشتن ‌مهارت و خلأهای موجود در زندگی مشترک در خیانت زوج‌ها تأثیر می‌گذارد. او می‌گوید: «هر دو این عوامل در خیانت زوج‌ها تأثیر دارند، اما نداشتن مهارت‌های زندگی در اولویت است. در میان زوج‌ها، افرادی هم داریم که مهارت و تکنیکی را نیاموخته‌اند و حتی از هوش بالایی برخوردار نیستند اما در مدیریت زندگی مشترک‌شان موفق‌اند.

در گام نخست خلأهای عاطفی قرار دارند و بعد داشتن مهارت‌ها اهمیت پیدا می‌کند؛ مهارت ردکردن هیجاناتی که با زندگی مشترک جور درنمی‌آیند و به تعبیر منفی از آن تحت‌عنوان خیانت وجود دارد. خیانت یک مفهوم کلی است.»

داستانی که آمارها روایت می‌کنند

آمارها می‌گویند میزان ازدواج کاهش یافته، به‌طوری که از ‌سال ۱۳۸۹ هرسال حدود ۶‌درصد نسبت به‌ سال قبل ازدواج‌ها کاهش پیدا کرده و از ۸۹۰‌هزار در‌ سال ۸۹ به ۶۸۰هزار در‌ سال ۹۵رسیده و این درحالی است که آمار ازدواج ‌سال۹۷ نسبت به ‌سال گذشته خود کاهش ۸‌درصدی را تجربه کرده است.

در مقابل ماجرای طلاق هم اعداد و ارقامی را به خود اختصاص داده. اگرچه نسبت طلاق به ازدواج در هرسال متفاوت است اما براساس آخرین آمار از هر سه‌ونیم ازدواج، یک مورد به طلاق ختم می‌شود که این آمار در کلانشهرها یک مورد در هر سه ازدواج است و در مناطق خاصی مثل شمال شهر تهران از هر دو مورد ازدواج یکی به طلاق ختم می‌شود؛ جدایی‌هایی که به دلیل نبود شناخت ناکافی، انتظارات از زندگی و اتفاق‌های ناخوشایندی که بین زوجین رخ می‌دهد، اتفاق می‌افتند، البته در چند‌سال گذشته، ‌سال ۹۶ رکورددار بالاترین آمار طلاق است، به‌طوری که به ازای هر سه ازدواج، یک طلاق آماری که در ثبت‌احوال بی‌سابقه بود.

براساس همین آمار، حدود ۱۷۵‌هزار طلاق در ‌سال ۹۶ در ایران ثبت شد. در آمارهای مربوط به ‌سال ۹۷ هم تعداد کل ازدواج‌ها ۵۴۹‌هزار و ۸۶۱ مورد عنوان شده و میزان طلاق ثبت شده تا پایان ‌سال ۹۷، ۱۷۴‌هزار و ۶۹۸ مورد بوده است.

مطالب مرتبط

پزشکیان برخی افراد نامرد و خائن را معرفی کرد

استفاده از «کارآگاهان وفاداری» راه درستی برای حل مشکلات رابطه است؟

حکایت زن صوفی و مرد کفشدوز : چونک بد کردی بترس آمن مباش

نظرات