ایاد الدلیمی در العربی الجدید نوشت: با اینکه نویسندگان مقالات روزنامههای آمریکایی معتقدند دولت ترامپ استراتژی واضحی در قبال ایران ندارد، واقعیت حال، خلاف این مساله را ثابت میکند. از لحظه اولی که کلیدهای ریاست کاخ سفید به ترامپ واگذار شد، وی برنامه متوازن و منسجمی را در مورد ایران دنبال میکرد.
پس از اعلام خروج کاخ سفید از توافق هستهای با ایران و تشدید تحریمها علیه این کشور، تمام فشارها با هدف پذیرش راه حل جدیدی از سوی ایران، اعمال میشد؛ که آخرین آنها، دادن اجازه به اسرائیل، برای بمباران پایگاههای نیروهای نزدیک به ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن بود.
در مقابل، ایران روی به چالش کشیدن سیاست ترامپ برای واداشتن تهران به نشستن پای میز مذاکره، حساب باز کرد و برای این مهم، کارتهای زیادی در اختیار داشت، که در طول سالها، میلیاردها دلار برای این برگهای برنده، سرمایه گذاری کرده بود و شاید بارزترین آنها، نیروهای نزدیک به ایران در عراق، سوریه، یمن و لبنان، هستند. این علاوه بر نفوذ سیاسی ایران در آن کشورها و حتی نفوذ اقتصادی است که این کشور برای غلبه بر مشکلات اقتصادی خود، به آن متوسل شد.
بین موضع تهران و واشنگتن، فریادهای تهدید اوج گرفته و فضای جهان پر شد از تهدیدات مربوط به درگرفتن جنگی جدید در منطقه خلیج فارس. تحت تاثیر این تهدیدها، مذاکراتی در پشت پردهها انجام شد، تا در مورد چگونگی خروج از تنگنای موجود، بحث و تبادل نظر شود.
آمریکا و به دنبال ان، اسرائیل، تلاش میکنند با یک تیر چند نشان را هدف بگیرند؛ بدین معنا، تلاششان برای کاستن از نفوذ ایران، که از خط قرمزهای اسرائیل و آمریکا عبور کرده است، موجب نزدیکی بین تل آویو و پایتخت کشورهای عربی میشود که از نفوذ ایران شکایت دارند؛ آنچه که زمینه را برای معامله قرن مهیا میکند.
به زودی خبرهایی مبنی بر انجام دیدارهای سری بین ایران و آمریکا خواهیم شنید؛ چیزی نظیر آنچه برای فراهم کردن زمینه توافق هستهای صورت گرفت.
نظرات