تیسفون یا تیسپون شهری باستانی، واقع در کرانهٔ شرقی رود دجله، در حدود ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی بغداد در کشور عراق امروزی بود. این شهر برای بیش از ششصد سال پایتخت سلطنتی ایران باستان در دوران اشکانی و ساسانی بود.
در دوران اشکانی بهعنوان پایتخت غربی ایران در منطقهٔ میانرودان ساخته شد و در دوران ساسانیان ارزش خود را بهعنوان مرکز نیروی سیاسی و اقتصادی نگه داشت. پس از حمله اعراب به ایران، شهر تیسفون به تاراج رفت و رفتهرفته متروکه گشت. در اصل شهر تیسفون دارای هفت شهر در خود بود. این شهرها عبارت بودند از:
- تیسفون
- اسپانبر
- وه اندیو خسرو
- سلوکیه یا ویه اردشیر
- درزنیدان
- ساباط یا والاشآباد
- ماحوزا
تیسفون بیش از ششصد سال و از دوران فرمانروایی ارد دوم پایتخت ایران بود و از گودرز دوم (حکومت: ۴۱–۵۱ میلادی) تا اردوان پنجم (حک: ۲۵۹–۲۲۶ میلادی) در دورهٔ اشکانی، و از اردشیر یکم (حک: ۲۲۶–۲۴۱ میلادی) تا یزدگرد سوم (حک: ۱۱–۳۱/ ۶۳۲–۶۵۱) در دورهٔ ساسانی در تیسفون شهریاری کردند.
این انیمیشن را با دقت ببینید:
در طول جنگهای اشکانیها و رومیها، تیسفون سه بار توسط رومیها اشغال شد و پس از دوران اشکانی نیز دو بار در دوران ساسانی اشغال شد. تیسفون همچنین محل نبرد تیسفون در سال ۳۶۳ میلادی بود. پس از حملهٔ مسلمانان، این شهر رو به زوال رفت و در پایان قرن هشتم میلادی از سکنه خالی شد، سپس پایتخت خلافت عباسی در بغداد جای تیسفون را بهعنوان مرکز سیاسی و اقتصادی گرفت. پس از اسلام سلمان فارسی در روزگار فرمانروایی عمر بن خطاب شهریار تیسفون شد.
کاخ باشکوه ساسانی را که هنوز آثار آن در جانب خاوری دجله نمایان است، اعراب ایوان کسری نام دادند. این ایوان چنانکه یعقوبی گوید در شهر اسپانبر واقع بود. ساختمان مهم دیگری نیز بود که کاخ سفید نامیده میشد و در یک مایلی شمال شهر کهنه دیده میشد ولی این ساختمان از آغاز سده ۴ ه. ق چنان رو به ویرانی رفت که اثری از آن نماند و از این روی است که تاریخنویسان پس از آن، کاخ سفید و ایوان کسری، هر دو را با نام طاق کسری دانستهاند و آن، یگانه جاماندهایست که تا امروز از بناها و کاخهای پادشاهان ساسانی در آن جایگاه پایدار ماندهاست.
تیسفون تقریباً در منطقهٔ مدائن در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بغداد در عراق امروزی در کرانهٔ رود دجله قرار داشتهاست. تیسفون حدود ۳۰ کیلومتر مربع مساحت داشت، یعنی بیش از دو برابر شهر رم در قرن چهارم میلادی که ۱۳٫۷ کیلومتر مربع وسعت داشت شهر تیسفون بهعنوان یک کلانشهر تجاری غنی با شهرهای اطراف، در امتداد هر دو ساحل رود دجله از جمله شهر هلنی سلوکیه ادغام شد. از این رو تیسفون و اطراف آن را مدائن (به معنی شهرها) مینامیدند. (به زبان آرامی: Mahuza، به زبان عربی: المدائن). مدائن در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم میلادی، بر اساس برخی گزارشها، بهعنوان بزرگترین شهر جهان ثبت شد.
طاق کسری زمانی بخشی از کاخ سلطنتی در تیسفون بوده و قدمت آن بین قرنهای سوم و ششم میلادی برآورد میشود که در محدودهٔ شهر کنونی سلمان پاک عراق واقع شدهاست.
این تصویر یک هنرمند است از اینکه چگونه ممکن است کاتافراکت های شتر اشکانی در نبرد با لژیونرهای رومی ظاهر شده باشند.
سالشمار
- حدود سال ۱۲۰ پیش از میلاد؛ بنیانگذاری
- حدود سال ۵۸ پیش از میلاد؛ در زمان پادشاهی ارد دوم، برگزینی بهعنوان پایتخت
- ۱۱۵ میلادی؛ اشغال آشوریه، میانرودان و تیسفون توسط تراژان.
- ۱۹۷ میلادی؛ غارت تیسفون پایتخت اشکانیان توسط سپتیمیوس سوروس.
- ۵۹۰ میلادی؛ اشغال توسط بهرام چوبین
- ۵۹۱ میلادی؛ بازپسگیری شهر توسط خسرو پرویز
- ۶۳۷ میلادی؛ سقوط تیسفون و اشغال توسط مسلمانان
تیسفون در زمان اشکانیها بنیاد گذاشته شد و پایتخت شاهنشاهی اشکانی و سپس ساسانی تا زمان پیروزی اعراب بر ایران بود.تیسفون در حدود سال ۱۲۰ پ. م تأسیس شد. این شهر در محل اردوگاهی نظامی که توسط مهرداد یکم در مقابل سلوکیه ایجاد شده بود ساخته شد. در دوران پادشاهی گودرز یکم، تیسفون بهعنوان یک مرکز سیاسی و تجاری، اوج گرفت. این شهر در حدود سال ۵۸ پ. م و در زمان سلطنت ارد دوم پایتخت شد. به تدریج، این شهر با پایتخت قدیمی هلنی سلوکیه و سایر سکونتگاههای مجاور، ادغام شد و یک کلانشهر مهم جهانی را تشکیل داد.دلیل جابهجایی پایتخت به سمت غرب میتواند تا حدی بهدلیل نزدیکی پایتختهای قبلی (نسا و صددروازه در گرگان) به تهاجمات سکاها باشد.
تیسفون بهدلیل اهمیتش، یک هدف نظامی اصلی برای رهبران امپراتوری روم در جنگهای شرقی بود. این شهر پنج بار در تاریخ خود به تصرف رومیها درآمد که سه بار از آن در قرن دوم میلادی بود. امپراتور تراژان، تیسفون را در سال ۱۱۶ میلادی تصرف کرد، اما جانشین او، هادریان، تصمیم گرفت تیسفون را در سال ۱۱۷ بهعنوان بخشی از توافق صلح، به ایران بازگرداند. ژنرال رومی آویدیوس کاسیوس تیسفون را در سال ۱۶۴ در جریان جنگی دیگر با اشکانیها به تصرف خود درآورد، اما پس از برقراری صلح، آن را رها کرد. در سال ۱۹۷، امپراتور سپتیمیوس سوروس تیسفون را غارت کرد و هزاران نفر از ساکنان آن را بهعنوان برده، فروخت.
*نقشه تحرکات سربازان در سالهای آخر جنگ روم و اشکانی بر سر ارمنستان (۵۸ تا ۶۳ پس از میلاد)، که جزئیات ضد حمله اشکانی و شکست ارتش روم به رهبری L. Caesennius Paetus در Rhandeia را نشان می دهد.
گویا در تیسفون در زمان اشکانیان زبان پارتی، زبان شاه و درباریان و مردم پایتخت بودهاست.
در سال ۲۲۶ میلادی تیسفون در دست شاهنشاهی ساسانی و پایتخت زمستانی آنها بود و در زمان حکومت آنها بسیار بزرگ و شکوفا شد. سپس به کلانشهری تبدیل شد که در عربی به نام مدائن شناخته میشد. هنگامیکه تیسفون پایتخت پادشاهان ساسانی شد زبان پهلوی ساسانی، زبان دربار و تا اندازهای زبان مردم شهر شد. قدیمیترین مکانهای مسکونی تیسفون در ضلع شرقی آن بود که در منابع عربی اسلامی به آن «شهر قدیم» میگویند. محل سکونت پادشاهان، معروف به کاخ سفید در این منطقه قرار داشت. ضلع جنوبی تیسفون به اسبانبر یا اسپانبر معروف بود که به دارا بودن تالارهای برجسته، اصطبل و حمام معروف بود. طاق کسری در این بخش شهر قرار داشت.
ضلع غربی را با نام وه اردشیر (در زبان پهلوی ساسانی به معنی شهر خوب اردشیر) میشناختند که یهودیان آن را «ماحوزا»، مسیحیان «کوخه» و عربها «بهراسیر» مینامیدند. وه اردشیر جمعیت زیادی از یهودیان ثروتمند داشت و مقر کلیسای ایلخانی نسطوری بود. در جنوب وه اردشیر، والاشآباد قرار داشت. تیسفون همچنین چندین ناحیهٔ دیگر به نامهای حنبو شاپور، درزنیدان، وه جندیو خسرو، نوینآباد و کردکده داشت.
الکساندر سوروس در سال ۲۳۳ میلادی بهسمت تیسفون پیشروی کرد، اما آنگونه که هرودین تأیید میکند، ارتش او شکستی تحقیرآمیز در برابر اردشیر یکم متحمل شد.در سال ۲۸۳، امپراتور کاروس شهر را بدون مناقشه در طول دورهای از تحولات مدنی غارت کرد. در سال ۲۹۵ امپراتور گالریوس در خارج از شهر شکست خورد. با اینحال، او یک سال بعد برای انتقام بازگشت و به پیروزی رسید. این تصرف تیسفون بهعنوان پنجمین و آخرین تصرف شهر توسط رومیان در سال ۲۹۹ به پایان رسید. او در ازای ارمنستان و غرب بینالنهرین آن را به نرسه پادشاه ایران بازگرداند.
پس از فتح انطاکیه در سال ۵۴۱ میلادی، خسرو انوشیروان شهر جدیدی در نزدیکی تیسفون برای ساکنانی که اسیر کرده بود، ساخت. او این شهر جدید را به از اندیو خسرو، (به معنای شهر خسرو بهتر از انطاکیه) نامید.ساکنان محلی این منطقه، شهر جدید را روماگان به معنای شهر رومیان و اعراب، شهر را الرومیه مینامیدند. خسرو در سال ۵۴۲ حدود ۲۹۲۰۰۰ شهروند، برده و دیگر مردم را به این شهر جدید کوچاند.
در سال ۵۹۰، بهرام چوبین، یکی از اعضای خاندان مهران، خسرو پرویز فرمانروای ساسانی را از میانرودان عقب راند و منطقه را فتح کرد. یک سال بعد، خسرو پرویز، با کمک امپراتوری بیزانس، قلمرو خود را دوباره پسگرفت. در دوران سلطنت وی، بهدلیل محبوبیت پایتخت زمستانی جدید خسرو یعنی دستگرد، از شهرت فراوان مدائن کاسته شد. در سال ۶۲۷، هراکلیوس، امپراتور بیزانس، تیسفون را محاصره کرد و پس از پذیرفتن شرایط صلح توسط ایرانیان، آن را ترک کرد. در سال ۶۲۸، طاعون مهلکی معروف به طاعون شیرویه به تیسفون، مدائن و سایر بخشهای غربی شاهنشاهی ساسانی رسید که حتی پسر و جانشین خسرو، شیرویه را نیز کشت.
منجنیق ساسانی، نقش برجسته طاق بستان، ایران، قرن چهارم میلاد.
در سال ۶۲۹ تیسفون برای مدت کوتاهی در کنترل شهربراز بود، اما شهربراز پس از مدتی کوتاه توسط حامیان بوراندخت دختر خسرو پرویز ترور شد. تیسفون سپس درگیر نبردی دائمی بین دو دسته از امپراتوری ساسانیان، یعنی جناح پهلوی (اشکانی) زیر نظر خاندان اسپهبدان و جناح پارسیگ (پارسی) به رهبری پیروز خسرو شد و در نهایت در سال ۶۳۷ میلادی به اشغال اعراب مسلمان درآمد.
سقوط و اشغال توسط مسلمانان
در اواسط دههٔ ۶۳۰ میلادی، اعراب مسلمان که به قلمرو شاهنشاهی ساسانی حمله کرده بودند، طی نبردی بزرگ که با نام نبرد قادسیه شناخته میشود، ساسانیان را شکست دادند. سپس اعراب به تیسفون حمله کردند و در اوایل سال ۶۳۷ آن را اشغال کردند. پس از اشغال شهر توسط عربهای مسلمان، سلمان فارسی، به فرمانداری این شهر به دست عمر بن خطاب برگزیده شد. از آنجا که تیسفون پایتخت بزرگترین فرمانروایی آن دوران بود، دارایی فراوانی در آن گرد آمده بود، به همین روی فرستادن غنائم، چند ماه به درازا انجامید. در آینده یعنی در دوران خلافت عباسی شهر ویران و از تکههای کاخها و ساختمانهای شهر در ساخت شهر نوینی در همان نزدیکی به نام بغداد بهره گرفته شد.
هنگامیکه عربها بر تیسفون دست پیدا کردند، پس از اینکه پردهٔ گوهرنشان و فرش زربفت آن را با نام غنیمت تکهتکه کرده میان سربازان بخش کردند به ساخت مایههای آن نیز چشم دوختند. نخستین خلفای عباسی پس از اینکه تکههای بزرگ سنگ مرمری را که نمای بیرونی ساختمان را میپوشاند برای برپا کردن کاخهای نوینشان از آنجا به جایهای دیگری بردند، دستور دادند که از آجرهای آن نیز به کار گرفته شود ولی پس از چندی پی بردند که این کار خود دارای هزینه فراوانی است و از آن چشمپوشی کردند.
سعد و پیروزی وی بر مدائن
پس از پیروزی مسلمانان در نبرد قادسیه، زمینهای بارور سواد (عراق) در برابر اعراب بیپشتیبان ماند. دو ماه بعد سعد به دستور خلیفه آهنگ مدائن و تیسفون، پایتخت پرآوازهٔ ساسانیان کرد. مدائن چنانکه از نامش پیداست، گروهی شهرهای نزدیک به هم، مانند تیسفون و سلوکیه بود که از روزگار پارتیان وارث نقش باستانی بابل بودهاست. به گفته دیگر مدائن از هفت شهر کنار هم که در دو جانب دجله جای داشتند سازمان مییافت. گرد این شهرها را پرچینهای بلند کشیده بودند و دروازههایی روبروی هم در آنها پیشبینی کرده بودند. در کران غربی دجله شهرهای ویهاردشیر (بهرسیر)، سلوکیه، درزیجان، ساباط و ماخوزه بود و تیسفون، آسانبر، رومیه که ویه اندیو خسرو (بهتر از انطاکیه خسروان) نیز نام داشت، در کران شرقی رود جای داشتند. پادشاه در کاخ سفید تیسفون میزیست، و ایوان مداین که پذیراییها و جشنها در آن جا برپا میشد در آسانبر جای داشت. پس از جنگ قادسیه، نخستین کنش سعد محاصره کردن بخشهای غربی این شهرها بودهاست. در برخی گزارشها از درازی زمان محاصره سخن میرود، بر آن که اعراب در این زمان دو بار خرمای تازه خوردند و دو بار قربان کردند. در این میان در مدائن نایابی افتاد و مردم شهر در تنگنای سختی درافتادند، چنانکه سرانجام خانواده ساباط به درخواست از اعراب آغاز کردند، و به پذیرفتن پرداخت باج تن دردادند. مردم ویهاردشیر شهر را رها کردند و هنگامی که عربها به شهر درآمدند، در ویهاردشیر کاخ سفید تیسفون از دور پدیدار بود و دیدار آن بانگ تکبیر از اعراب برآورد. بهار بود و دجله خروشان بود. ایرانیان پلها را بریدند، اما با این همه، اعراب، گذاری یافتند و آرام از آب گذشتند.
نگهبانان تیسفون چون اعراب را نزدیک دروازههای شهر دیدند بانگ برآوردند که دیوان آمدند. پیش از درآمدن تازیان به مدائن، یزدگرد سوم با برداشتن چند هزار تن از کسان و یاران و گنج و خواستهای که در گنجینه خویش داشت، شهر را فروگذاشته بود. خرهزاد فرخزاد، برادر رستم فرخزاد پس از زدوخوردی اندک و ناامیدانه، شهر را که یزدگرد بدو سپرده بود رها ساخت و به سوی کوههای زاگرس به شاد فیروز (که عربها آن را حُلوان نامیدند) که یزدگرد نیز بدان جا رفته بود گریخت. دروازههای تیسفون به روی اعراب گشوده گشت، و سربازان بدوی از دیدن غنائم بسیار که بنابر گزارش بلاذری از فرشها، جامهها، جنگافزارها، گوهرها و مانند آن بود چشمشان خیره ماند. گویند که شمار سپاه سعد بن ابی وقاص در این هنگام به شصت هزار تن رسیده بود، و سپاهیان هر یک دوازده هزار درهم از غنائم بهره برداشتند. با آن که باید در پذیرفتن این شمارگان جانب احتیاط نگه داشت، با این همه، جای سخن نیست که بهرهٔ جنگ جوی عرب از غنائم تیسفون بسیار بودهاست.
سعد چون به کاخ خسروان درآمد، به جای سپاسگزاری پیروزی هشت رکعت نماز گزارد و آیه کم ترکوا من جنات و عیون برخواند. او در کهندز تیسفون مسجدی برآورد و برای مدتی پایتخت پیشین ساسانیان، لشگرگاه این عربها بود.
دورهٔ معاصر
خرابههای تیسفون محل نبردی بزرگ در طول جنگ جهانی اول در نوامبر ۱۹۱۵ بود. طی این نبرد، امپراتوری عثمانی نیروهای بریتانیایی را که در تلاش برای تصرف بغداد بودند شکست داده و آنها را حدود ۴۰ مایل (۶۴ کیلومتر) عقب راندند. نیروهای بریتانیایی در ادامه و در جریان محاصرهٔ کوت، به دام افتاده و پس از گذشت ۱۴۷ روز محاصره، وادار به تسلیم شدند.
کاوشهای باستانشناسی در تیسفون
در سال ۱۹۳۲ باستانشناسان آلمانی و آمریکایی در منطقه تیسفون به حفاری پرداختند. بخشی عمده آثار کشف شده در موزه پرگامون در برلین نگهداری میشود.
نظر بدهید
محمد حسین
تاریخ : ۱۷ - دی - ۱۴۰۲
چرا ننوشته اید که تیسفون به دستور هارون الرشید ویران شد و مصالح آنرا برای ساخت بغداد چند کیلومتر جابجا کردند و بغداد در حقیقت با ویرانی تیسفون افسانه ای ساخته شده است. همانگونه که اعراب در اصفهان زیستگاه جی در کناره زاینده رود را ویران کردند و با ویران سازی آن قلعه مصالح آنرا برای ساخت زیستگاه هاتف بکار بردند. و باز در دوران اموی شهر استخر را ویران کردند و مصالح آنرا برای ساخت ساختمانهایی در کناره شهر کنونی شیراز بکار بردند که آن مجموعه به مرور کنار رفت و شیراز سر برآورد.
حقیقت تاریخ را بنویسید اعتبار بدست می آورید نگران گفتن حقایقی که منابع غربی هم بدان اذعان دارند را سرلوحه کارتان فرار دهید. منابع اسلامی تایید می کنند که مسلمانان فرش های دوران ساسانی در کاخ ها را تکه تکه کردند و بین جنگجویان خود تقسیم کردند همان منابع تایید می کنند که مسلمانان کتابخانه ها و نیز تمامی اسناد دیوانی را نابود کردند و سوزاندند همان منابع تایید می کنند که مسلمانان برای طلایی که بر گچ بری هلی، افسانه ای ساسانی کوبیده شده بودن تقریبی تمامی گچ بری هلی ایران را نابود کردند منتها وقتی دیدند که بایه ای نازک از طلا بر روی گچ بری ها بوده واژه همکرد مزخرف را ساختند تا بگویند آن طلا تنها نازکه ای از طلا بر روی گچ بری بوده است. همه اینهایی که اشاره شد را می توانید در مجموعه منابع عربی بخوانید که نسخه های تاریخی خطی آن منابع در کتابخانه الزهر مصر نگهداری می شود
ناشناس
تاریخ : ۱۶ - دی - ۱۴۰۲
…به عربهای ..
ناشناس
تاریخ : ۱۵ - دی - ۱۴۰۲
سلام.
دوستان خوب صاحب نظر .همینکه ما میدانیم عراق امروزی
جزو خاک لاینفک کشور ایران بزرگ از هخامنشی تا فتح افشاریان بوده پایتخت دولتهای اشکانی و ساسانی بوده کافیست .
بگذریم که عده ای خائن به کشور بودند ولی نهایتا شعر حضرت فردوسی بزرگ میفرماید.
که تا من شدم پهلوان از میان.
چنین تیره شد بخت ساسانیان.
بله وقتی امثال من و شما ودیگر دوستان هستیم بدتر میبینیم.
ناشناس
تاریخ : ۱۵ - دی - ۱۴۰۲
همینکه نام ایران هشتاد ساله را به عنوان امپراتوری چپوندی لای مطلب خودش گواه نادرستی ادعای شماست ،کلمه ایران یک نام جعلی و متاخر برای این متاطق است،
آذربایجان
تاریخ : ۱۵ - دی - ۱۴۰۲
چقدر پرت و پلا در نظرات نوشته شده،یکی نوشته اشکانیان تووورک بودن !!! یکی نوشته آشور و بابل عرب اصیل بودن !!! یکی نوشته تا قبل از صفویه هویت ملّی ایرانی وجود نداشته !!! اونیکی میگه پارسها و پارتها و ایرانیها کولی بودن!!! و دهها چرند دیگه !!! عزیزان سعی کنید وقتی سواد ندارید فقط گوش بدید یا بخونید ، حرف صد من یه غاز نه واقعیت رو عوض میکنه نه ارزشی بهتون اضافه میکنه. حقیقت همون چیزیه که در کتب مرجع تاریخی و مقالات معتبر علمی و کتابهای شرقشناسان و ایرانشناسان بزرگ نوشته شده و بس. کاری به بقیه ندارم فقط به اون امشهری خودم گوشزد میکنم نه پارتها و اشکانیها تورک بودن نه من و تو ، من و تو آذری زبان هستیم فقط همین.نژاد ما از مادها و ایرانی هست. تاریخ مردمان آذری و آذربایجان)پایین دست رود ارس( مشخص و مبرهن هست و پانترکهای متوهم نمیتونن هویت اصیل چندهزارساله آذری رو با هویت وحوش ترک عوض کنند. اگر اینارو نمیدونید و نمیفهمید و نمیخواهید بفهمید مشکل خودتونه وگرنه حقایق تاریخی همیشه و خصوصا در قرن ۲۱ آشکار و ثابت و غیرقابل تغییره.
احمدالاحوازي
تاریخ : ۱۵ - دی - ۱۴۰۲
همه تاریخ دان شدن…اول ببینید شما مال کدوم خراب شده بودید که اومدید اینجا دم از تاریخ و اصالت میزنید
.. خوبه شدیم مثل فلسطین و یهودیت الان. یا احواز و ایران. طرف بی اصل و نسبه و بی بوته شده صاحب خونه…. مگه نمینویسید تو تاریخ راهنمایی و ابتدایی که شما از سیبری اومدید. ماد پارت و پارسهای کولی… خجالت بکشید احمق بیش نیستید… در ضمن اعراب تاج سرتونن و عرب …
.
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
متاسفانه مدتی است عده ای حساب شده و با برنامه ریزی و مغرضانه قصد تفرقه انداختن بین ایرانیان و نابودی ایران را دارند
به همین خاطر است که مدتی است اختلاف عقیده ها و زبان ها رامطرح می کنند و اقوام ایرانی را تحریک می کنند (سیاست تفرقه اندازی )در صورتی هزاران سال است در این سر زمین اقوام گوناگون کنار هم زیسته اند و یار و غمخوار همراه هم بودند و همیشه متحد از ایران بزرگ دفاع کردند و هیچ وقت هم بحث فارس و ترک و عرب و… بین آنها نبوده ، تمام اقوام خودشان را ایرانی می دانند.
ناشناس
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
تا قاجار هم برا ایران بود،عتبات و بغداد،بعد بغداد جداشد عتبات موند،سرحدات ایران همین الاناسم هست چه در شرق تو افغانستان چه غرب سوریه دهات سرحداد شمال سوریه یعنی مناطق کرد نشین مال ایران بود،جنوب همبحرین فقط جزیره نبود تماماون مناطق قطر امارات عمان کویت استان بحرین زیر نظر فرمانداری شیراز بود ،حالا شده بحرین یک جزیره،،اولین جایی هم ک مسلمان میشن وطرفدار حضرت علی و دوستش بوده فرماندارش بحرین بوده،آتشکده داره ،کنیسه داره ک برا ایرانیان بوده،جز خاک ایران بوده،،،
.
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
عراق کنونی بخشی از امپراتور ایران بزرگ بوده است
و زبان پارسی در طول تاریخ این سرزمین کهن همیشه زبان مرجع و قابل فهم برای تمام اقوام ایران زمین بوده و حلقه اتحاد ایران بزرگ بوده است.
.
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
اعراب باستان؟????
ا تاریخ سازی جعلی ، تاریخ سرزمین ایران کنونی و پارسیان بسیار و روشن وپر بار و غنی است و قابل تغییر و تعریف و جعل نیست از هخامنشیان و کورش بزرگ تا کنون نه اسکندر توانست این تمدن و و فرهنگ و زبان پارسی را تغییر دهد نه اعراب مهاجم توانستند نه مغولان اتفاقا همه مهاجمان در فرهنگ و تمدن و تاریخ و زبان پارسی ذوب و محو شدن.
.
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
اعراب باستان؟????
ناشناس
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
لعنت بر تفرقه و تبعیض لعنت بر جنگ و خونریزی و درود بر کسانی که انسانیت را سر لوحه زندگی خود میگذارند
محمد
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
بنویسید وقتی عراق زیر سلطه ایران بود چون پیش از اشغال توسط ایرانی ها کشور بابل تمدنی عظیم بود . تمدن های ماد، عیلام، بابل ، آشور، و ….. بدست ایرانی ها نابود شدند.
GoD
تاریخ : ۱۴ - دی - ۱۴۰۲
عراق تازه اخریش بود ۴۵درصد کره زمین مال ایران بود اینو بگو اقای با سواد
ایران
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
یاشاسین پادشاهان تورک اشکانیان و…سلسله ضعیف ساسانی که کشور را دودستی تقدیم اعراب کرد
ایران
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
یاشاسین پادشاهان تورک اشکانیان ولعنت بر پانفارسها وسلسله ضعیف ساسانی که کشور را دودستی تقدیم اعراب کرد
کاربر
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
آشور بانیپال همون جور که از نامش پیداست شاه آشور بوده و نه اعراب.
دوم اینکه ایرانیان از پیش از هخامنشیان سواد و خواندن و نوشتن می آموختن که اگه یه سر تو موزه بزنید حتی روی سکه ها بجا مانده از امپراتوری ساسانی نام ایران درج شده
سوم اینکه ایران در زمان هخامنشیان و ساسانیان امپراتور تک قطب جهان بوده یعنی ابر قدرت بی رقیب چیزی الان آمریکا و روسیه و چین دارن براش میجنگن و هنوز بهش نرسیدن …
سرجون الاکادی
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
زمان حکومت اعراب باستان و اولین تمدن جهان و اولین حکومت جهان و اولین پادشاه جهان سارگون اکدی عرب اصیل ایران جز کدام کشور بوده است و زمان حکومت اولین امپراتور جهان آشور بانیپال الکبیر از تبار اعراب اصیل ایران جز کدام کشور بوده است و زمان خلفای عباسی و اموی ایران جز کدام کشور بوده است
علی
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
مطمئنی عراق جزئی از ایران بوده !؟ شاید عراق و ایران جزئی از تاجیکستان بوده ….
نکته ی که باید بدانید این است ما تا قبل از تاسیس سازمان ملل واژه ی به نام کشور یا مملکت نداشتیم این کلمات جدید هستند ، ما حکومت ها و امپراطوری ها داشتیم ، نمیگفتن کشور ترکیه بلکه میگفتن امپراطوری عثمانی یا ایران نمیگفتن بلکه میگفتن امپراطوری صفوی یا ساسانی و…. نکته ی بعدی ما زبان رسمی در هیچ کجای دنیا نداشتیم چرا که اصلا ادارات و مکاتب تحصیلی و غیره وجود نداشت اما در مناطق خودمون تا ساسانیان که هیچی اصلا خواندن و نوشتنی وجود نداشت حتی جرم بود به جز برای دربار ولی با ورود اسلام و بعد از گذشت سالیان زبان عربی به عنوان زبان دین در مکتبها تدریس میشد البته خود زبان نه بلکه تحصیل همان قرآن و احکام بود که به عربی بود ، زبان دری هم زبان شعر بود چرا که این زبان با جمع سه زبان ترکی و عربی و هندی به وجود آمده بود میشد افعال زیادی را در آن جا داد و شعر گفتن به این زبان هم راحت بود هم اینکه هر سه ملت تورک و عرب و هند میتوانستند بخوانند البته منظور همان طبقه ی اشراف چرا که سواد همگانی نبود . زبان تورکی هم زبان دربار و ارتش بود کلماتی مثل قمه و قوشون و تفنگ و قورز و …. همگی تورکی هستند ، به عبارتی هر سه زبان استفاده میشد و همین باعث اتحاد بود و اصلا کسی به فکر این که من با او فرق دارم نبود مگر در اخلاص در دین ، حال مباحث وجود دارد مبنی بر اینکه زبان فارسی از اختراعات تورکان بود تا بتوانند همزمان بر هند و عرب حکمرانی کنند به نوعی میشود گفت زبان محاوره بود . بگذریم اما اینکه بگویید فلان جا مال ما بود اشتباهه چرا که الان ازبکها و ترکمنها هم میتوانند بگن ایران زمان امیر تیمور ، زمان خوارزمشاهیان و سلجوقیان و غزنویان و … مال ما بوده
ناشناس
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
عراق جزیی از ایران نبوده است بلکه جزئی از حکومت ساسانیان بوده است. چون ما تا پیش از صفویه، هویت ملی نداریم لذا ایرانی هم نداریم.
جالب این که شما و خیلی دیگر از ایرانی ها می گویند عراق جزیی از ایران بوده است و عراقی ها می گویند دقیقاً در همان بازه ی زمانی ایران جزئی از عراق بوده است
علی
تاریخ : ۱۳ - دی - ۱۴۰۲
بسیار باشکوه