اتوبوس گرگان- شیراز قرار بود ساعت ۱۰ شب حرکت کند و ۸ صبح به مقصد برسید، اما در کمال ناباوری ، راننده ساعت ۸ شب، مسافران را مقابل ترمینال «آباده» بدون کوچکترین عذرخواهی و اقدامی برای تهیه ماشین رها می کند و می رود و اینگونه سفری که باید ساعت ۸ صبح در ترمینال شیراز پایان می یافت، ۸ شب و با ۱۲ ساعت تاخیر و ۸ ساعت بیابان خوابی، در «آباده» به پایان رسید.
تجربه خاطرات عهد قجری مسافرت و ۸ ساعت تشنگی و بی پناهی در بیابان
با این حال، شاید آنها که ۱۲ تیرماه تصمیم گرفتند برای سفر از گرگان به شیراز، از اتوبوسهای بین شهری استفاده کنند، هیچ گاه تصور نمیکردند با تجربه خاطرات عهد قجری، ۸ ساعت را تشنه و بی پناه، در بیابان بگذرانند و در نهایت هم با ۱۲ ساعت تاخیر، در کمال بیاعتنایی دستگاههای مسئولِ ساماندهیِ مسافرتهای جاده ای، در میانه راه رها شوند!
ماجرا از این قرار است که اتوبوس اسکانیا مارال،VIP ، با ۲۵ مسافر، ۱۰ شب از گرگان حرکت می کند و قرار بوده ساعت ۸ صبح به شیراز برسد. از ساعت ۱۰ شب، اتوبوس مکرر و مکرر در بین راه به دلیل خرابی توقف می کند و در نهایت، مسافران ساعت ۲ بامداد در ۴۰ کیلومتری نطنز، با اعلام نقص فنی از اتوبوس پیاده می شوند. تلاشها برای رفع مشکل بی نتیجه می ماند، ساعتها می گذرد و با اینکه راننده همچنان اصرار دارد مشکل اتوبوس رفع می شود، گذشت زمان مسافران را خسته و ناامید می کند.
راننده که در این چند ساعت در میانه جاده مشغول تعمیر اتوبوس بوده، به ناچار، دست از تلاش بر می دارد و به امید آوردن تعمیرکار، با وسیله دیگری، به نطنز می رود. کارِ تعمیر، دوباره شروع می شود. ۸ ساعت گذشته است، از مسافران برای جایگزینیِ اتوبوسِ خراب با اتوبوسی دیگر اصرار، و از راننده انکار!
در آن هشت ساعت، پیگیری ها و اعلام شکایت به سامانه ۱۴۱ مرکز مدیریت راههای کشور، به نتیجهای رسید!؟ نه….
سه بار تماس با هلال احمر و درخواست کمک و ارسال حداقل مقداری آب برای مسافران تشنه، راهگشا است!؟ نه! می گویند وظیفه ما نیست! ولی پیگیری می کنیم…..
تماس با پلیسِ راه به کجا رسید!؟ هیچ! گفتند به ما ربطی ندارد…..
راهداری چطور!؟ تماس گرفتیم، ساعت ۹ با مقداری آب آمدند، به چند جا زنگ زدند اما نتوانستند مشکلی را حل کنند ….
وضعیت مسافر بیمار اتوبوس
یکی از مسافران بیمار است و اکنون گرما و انتظار، حال او را نامساعدتر کرده. مسافرانِ نگران، از راننده درخواست جعبه کمکهای اولیه می کنند تا فشار خونش را چک کنند؛ اما راننده چنین وسایلی همراه خود ندارد! با هشت ساعت انتظار و تحمل گرما و خستگی، صدای گریه کودکان بلند شده؛ به ناچار تعدادی از مسافران، با درخواست کمک از ماشین های گذری، برای مسافرِ بیمار، ماشینی تهیه می کنند تا او با هزینه شخصی اش، به اصفهان رسانده شود.
یک وعده توخالی…!!!
در نهایت در شرایطی که شدت خرابیِ اتوبوس، مسافران را نسبت به ایمنی سفرشان نگران کرده است، راننده با وعده جایگزینی اتوبوس در ترمینال کاوه، به سمت اصفهان حرکت می کند.
مسافران آن شب، به امید رفع مشکل، یک ساعت در تعمیرگاهی در اصفهان می گذرانند با این حال، هیچ خبری از تعویض اتوبوس نیست که نیست! یک وعده توخالی…!!! راننده بی توجه به خواست مسافران، دوباره با ثبت ساعت حرکت، به راه ادامه می دهد.
پلیس هم به فریادشان نرسید
با همه مشقات و تلخ کامی ها، اکنون اتوبوس به ۲۰ کیلومتری « آباده» رسیده، ساعتها برای مسافران خسته و خانواده های چشم انتظارشان به کندی می گذرند. با این حال، قطع یک باره صدای موتور که نشان از خرابی دوباره آن دارد، طاقت مسافران را طاق کرده است. این بار اما اعتراض ها و داد و فریادهای مسافران در حضور پلیس هم به هیچ نتیجه ای نمی رسد! راننده ادعا می کند اتوبوسی برای جایگزینی وجود ندارد و باز هم شروع به حرکت می کند.
مسافران با ۱۲ ساعت تاخیر باز هم به مقصد نرسیدند!
سرانجام، در کمال ناباوری ، راننده ساعت ۸ شب، مسافران را مقابل ترمینال «آباده» بدون کوچکترین عذرخواهی و اقدامی برای تهیه ماشین رها می کند و می رود و اینگونه سفری که باید ساعت ۸ صبح در ترمینال شیراز پایان می یافت، ۸ شب و با ۱۲ ساعت تاخیر در «آباده» به پایان رسید.
مسافران خسته، و گرسنه و خشمگین، با اسنپ و تاکسی و با هزینه شخصی خود به سمت شیراز حرکت کردند.
قطعا خیلی از مسافران، سفر با ماشین را به این دلیل انتخاب می کنند که علاوه بر پرداخت هزینه کمتر، می توانند از لذتِ راه هم بهره ببرند. اما چنین تجربه هایی که متاسفانه در سالهای اخیر، به دلایل متعدد به دفعات بیشتری برای مسافران رخ می دهند، تجربه شیرین سفر جاده ای را با تلخ کامی هایی همراه می کند.
مسافران این اتوبوس، هزینه بلیط «VIP ویژه» را پرداخت کرده بودند تا ضمن استفاده از امکان استفاده از شارژ تلفن همراه و تلویزیون، سفر خوشی را تجربه کنند، اما نه تنها همه امکانات ویژه اتوبوس خراب بوده، بلکه اکنون به دلیل بی مسئولیتی آن شرکت مسافربری و البته راننده برای تاخیر ۱۲ ساعته، به جای مرور خاطرات خود از سفر، ناچار به گذران وقت با شکایت و ادعای خسارت از آن شرکت هستند.
مرجع پاسخگویی کیست!؟
اکنون جای این پرسشها باقی است که وقتی مسافران با چنین شرایطی مواجه می شوند و شرکتهای ترابری، در قبال مسئولیتهایشان، پاسخگو نیستند، کدام نهاد مسئول رسیدگی به وضعیت مسافران است!؟ اگر اتوبوسی در میانه راه بماند، مسافران باید از چه دستگاهی انتظار کمک و پیگیری داشته باشند و مرجع رسیدگی به مشکل آنها کیست!؟
در شرایطی که ایران به اذعان مسئولان، سال به سال با افزایش تلفات جاده ای مواجه می شود، در وضعیتی که میزان استهلاک ناوگان حملونقل عمومی شهری و بین شهری، به سطوح وحشتناکی رسیده است، نهاد ناظر بر عملکرد شرکتهای ترابری چگونه اجازه می دهد اتوبوسی با این حجم از خرابی، امنیت مسافرانش را نادیده بگیرد و راهی جاده ها شود!؟
ضرورت توجه به حقوق مسافران
چالشهای متعددی که مسافران جاده ای با آن مواجه هستند، بار دیگر یادآوری می کند که حمل ونقل جادهای و اتوبوسی نیازمند نظارت جدی توسط نهادهای مسئول است و باید حقوق مسافران در سفرهای اتوبوسی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
نظرات