روزنامه اعتماد: انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده درنهایت با پیروزی قاطع دونالد ترامپ و شکست فاحش دموکراتها در این کارزار به ایستگاه پایانی رسید. ترامپ توانست با ۲۷۷ رای الکترال مجددا به کاخ سفید بازگردد. همزمان جمهوریخواهان نیز کنترل کنگره را به دست آوردند.
گفتنی است پیروزیهای مهم ترامپ در ایالتهای سرنوشتساز میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین و جورجیا مورد توجه تحلیلگران در جهان قرار گرفته است؛ به گونهای که آنها را به ارایه تحلیلهایی در راستای چرایی شکست واضح دموکراتها واداشته است. به باور برخی ناظران حاکمیت یکدست جمهوریخواهان در ایالاتمتحده رویکرد رییسجمهور جدید این کشور را قابل پیشبینی کرده است و احتمالا با تصاحب سه نهاد مهم در امریکا توسط محافظهکاران میتوان شاهد تکرار رویکردهای پیشین جمهوریخواهان بود، اما گروهی دیگر معتقدند تا زمانی که کابینه احتمالی ترامپ و به ویژه سه عضو کلیدی یعنی وزیر امور خارجه و وزیر دفاع و نیز دادگستری طی روزهای آینده معین نشود، نمیتوان رویکرد دولت جدید در ابعاد مختلف را پیشبینی کرد.
پولیتیکو طی گزارشی به این مقوله پرداخته و در این باره نوشته، کمپین دونالد ترامپ تنها ۱۲ ساعت پس از بسته شدن صندوقهای رای وارد مرحله انتقالی شد؛ تحولی ناگهانی که کارکنان خسته و اعضای رسانهها را در روز چهارشنبه به تکاپو انداخت، به گونهای که مشاوران ترامپ، که در وستپالمبیچ فلوریدا گردهم آمده بودند، تا ظهر مشغول تدوین سریع برنامههای انتقالی بودند.
این درحالی است که پس از پیروزی قاطع ترامپ در انتخابات، مشاوران او بهصراحت اعلام کردهاند که اولویتهای اصلی او در روز اول پیروزی شامل صدور دستورهای اجرایی در مورد امنیت مرزی و حفاری نفت و سایر اقداماتی برای ترویج استقلال انرژی خواهد بود. پولیتیکو در ادامه آورده است: با احتمال کنترل کامل کنگره توسط جمهوریخواهان، تیم ترامپ برای پیشبرد جنبههایی از دستور کار «اول امریکا» جسورانهتر عمل خواهد کرد تا بلافاصله پس از بازگشت به کاخ سفید برنامههای خود را عملیاتی کند. جیسون میلر، مشاور ارشد ترامپ، در گفتوگو با این نشریه گفته است: «فرصتی وجود دارد تا نشان دهیم در برخی حوزههای سیاسی ایدههایی داریم.» او به اقدامات اجرایی در روز اول اشاره کرد که به بستن مرز جنوبی و اکتشاف انرژی برای کاهش قیمتها مربوط میشود. به گزارش پولیتیکو اما ترامپ و مشاوران او پیش از هر اقدامی در روز اول پیروزی فرآیند بررسی و انتخاب نامزدها برای پر کردن کابینه و سایر بخشهای دولت را آغاز کردهاند.
در این راستا مارکو روبیو، سناتور فلوریدا و یکی از گزینههای نهایی برای معاونت ترامپ، احتمال حضور در دولت دوم او را رد نکرد، هرچند که مدعی شد درباره این موضوع با تیم رییسجمهور سابق صحبت نکرده است. در عین حال هوارد لاتنیک، رییس مشترک تیم انتقالی، در حال جمعآوری اسامی و رزومههای افرادی از بزرگان وال استریت مانند استیو شوارتزمن، چاک شواب و راس پرو جونیور برای کمک به شناسایی افراد برای پستهای ارشد بوده است. به گزارش پولیتیکو گمانهزنیها اما درباره انتصابات پستهای برجسته افزایش یافته است. طبق گفته یکی از کارکنان جمهوریخواه کنگره رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، در یک ناهار با اعضای محافظهکار کنگره که چند هفته پیش برگزار شده بود، نامهایی برای پستهای کلیدی کابینه مطرح کرد. او همچنین گفت که سناتورها روبیو و بیل هاگرتی (جمهوریخواه از تنسی) و ریک گرنل، مدیر موقت سابق اطلاعات ملی، از نامزدهای وزارت خارجه هستند و سناتور تام کاتن (جمهوریخواه از آرکانزاس) نیز گزینهای برای وزارت دفاع است.
پولیتیکو در ادامه گزارش خود آورده است که پس از سالها تمسخر ترامپ به واسطه فاصله گرفتن ایالاتمتحده از ناتو و اشتیاق برای کاهش حمایتهای نظامی از اوکراین (در زمان ریاستش) انتخاب او برای وزارت امور خارجه با دقت زیادی در سراسر اروپا رصد میشود. این انتخاب همچنین معیاری خواهد بود برای اندازهگیری قدرت جناحهای تندرو در حزب جمهوریخواه و تاثیرگذاری فعالیتشان.در همین راستا سیانان با انتشار گزارشی مدعی شد که برایان هوک همانی که از او تحت عنوان معمار سیاست فشار حداکثری علیه ایران یاد میشود ممکن است برای پست وزارت خارجه مطرح شود. به ادعای این خبرگزاری انتظار میرود هوک تیم انتقالی ترامپ در وزارت خارجه را رهبری کند.
به گزارش پولیتیکو، وزارت دفاع دیگر وزارتخانه کلیدی دولت دوم ترامپ خواهد بود؛ رسانههای امریکایی میگویند یکی از گزینههای احتمالی ترامپ مایک پمئو است؛ همانی که در دولت اول ترامپ نقش وزارت خارجه را برعهده داشت. در همین راستا پولیتیکو نوشته وزارت دفاع نهادی مهم است که در آن وفاداری اهمیت زیادی خواهد داشت، زیرا فردی که در این پست قرار دارد معمولا توانایی زیادی در تاثیرگذاری بر عموم مردم و اعضای هر دو حزب دارد. جیم متیس وزیر دفاع پیشین که روزگاری محبوبترین عضو کابینه ترامپ بود به تدریج از رییسجمهور به واسطه چندین تصمیم استراتژیک جدا شد. ترامپ بعد از متیس و جانشین او، مارک اسپِر، که به گفته رییسجمهوری نتوانستند سیاستهای کابینه را دنبال کنند خشمگین به نظر میرسد. به همین دلیل، او احتمالا به دنبال فردی خواهد بود که از او بابت اجرای تعهداتش اطمینان داشته باشد.
انتخاب دادستان کل کشور نیز یکی از بزرگترین جوایز ترامپ در بازگشت به کاخ سفید است، چراکه دادستان کل قادر خواهد بود دو هدف قانونی اصلی ترامپ را محقق کند: یکی پایان دادن به پروندههای کیفری فدرال علیه او و دیگری تعقیب دشمنان… رییسجمهور منتخب با یک پرونده کیفری فدرال فعال مواجه است و یک پرونده کیفری فدرال دیگر نیز که توسط جک اسمیت دادستان ویژه ایجاد شده، میتواند بار دیگر گشوده شود. یکی از اولین اقدامات ترامپ احتمالا اطمینان از مختومه شدن دو پرونده در دیوان دادگستری خواهد بود. گفتنی است ترامپ همچنین در یک پرونده کیفری ایالتی دیگر در جورجیا متهم واقع شده و قرار است برای محکومیت او در پرونده پرداخت رشوه در منهتن مجازات شود. قطعا این پروندهها به زودی و تا پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید به تعویق خواهند افتاد! این درحالی است که ترامپ مکررا درباره هدف دیگر خود نیز صحبت کرده است: استفاده از وزارت دادگستری برای گرفتن انتقام از دشمنان خود!
فارین پالسی: بازگشت ترامپ و ایران؛ جهان در انتظار رویارویی تمامعیار یا توافقی بزرگ؟
فارین پالسی با انتشار یادداشتی به قلم استفان والت به بازخوانی تجربههای میان ایران و دولت اول ترامپ اشاره کرده و نوشته است: سیاستهای دونالد ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوریاش هرگز بهشدت موضعگیریهای لفظیاش نبود. این نشریه در ادامه مدعی شده است کمپین فشار حداکثری او عمدتا مشابه تحریمهایی بود که باراک اوباما رییسجمهور پیشین علیه تهران اعمال کرد. در ادامه این نشریه ادعا کرد اگر ترامپ برجام را بدترین توافق تاریخ خواند و از آن خارج شد صرفا به این دلیل بود که او خواهان توافقی تازهتر و به ادعای خودش جامعتری با ایران بود تا ذیل این توافق بتواند فعالیتهای موشکی و منطقهای تهران را نیز تعریف کند. به گزارش فارین پالسی اینکه هنوز تحریمهای گسترده علیه ایران وجود دارد، اما دولت بایدن تمایل داشته تا فروش نفت ایران را نادیده بگیرد، به محاسبات سیاسی رییسجمهوری بازمیگردد، چراکه دولت بایدن در روزهای نخست ریاستش از افزایش انرژی ضربهای جدی خورد. اما این سوالی که همچنان در ذهن تحلیلگران وجود دارد این است که آیا ترامپ حاضر خواهد بود با اجرای تحریمهای سختتر، ریسکهای ۲۰۱۷ را بپذیرد؟ به نظر میرسد تحقق این مقوله بستگی به محاسبات او در مورد منافع خاصش دارد: آیا او میخواهد به دنبال توافقی بهتر از نگاه خود باشد یا میخواهد اطمینان حاصل کند که امریکاییها از نفت و گاز ارزان برخوردارند؟ او آیا فکر میکند که میتواند هر دو سیاست را همزمان پیش ببرد؟ به نظر میرسد تنها دونالد ترامپ است که میتواند به این سوالات پاسخ دهد. همزمان آنگونه که نشنال با استناد به روحیه غیرقابل پیشبینی رییس تازه کاخ سفید مدعی است که در شرایط کنونی سناریوهای مختلفی در این زمینه قابل پیشبینی است، از گسترش جنگ در خاورمیانه تا توافقی بزرگ و در عین حال تاریخی با ایران. البته که در ادامه این گزارش آمده است تحقق هرکدام از این گزارهها به فعل و انفعالهای احتمالی تهران در منطقه و رویکرد اسراییل بستگی دارد. به ادعای نشنال اما در این میان کارشناسان بر این باورند که دلیل اصلی تنشهای پیشین میان تهران و واشنگتن، تصمیم ترامپ برای کنارهگیری و خروج از «توافق هستهای» بود، چراکه پس از آن ترامپ به رژیم تحریمها موسوم به برنامه «فشار حداکثری» علیه ایران متوسل شد و محدودیتهای شدیدی را بر صادرات نفت تهران اعمال کرد و آن را از حدود سه میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به میانگین ۷۷۵ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۱ کاهش داد. در همین زمینه نیز گروهی از تحلیلگران مدعی هستند یکی از حوزههای سیاست خارجی که ممکن است دولت بایدن را متفاوت از دولت دوم ترامپ ترسیم کند، سیاستهای دو رییسجمهور در قبال تهران است.
موسسه مطالعاتی عرب واشنگتن دیسی: خواب آشفته شاهینهای امریکایی برای خلیجفارس/ میدان برای یکهتازی اسراییل هموار میشود
به نظر میرسد دولت دوم ترامپ از نظر کمی متفاوت خواهد بود، اما به احتمال زیاد از منظر عملی دستاورد چندانی نخواهد داشت.به ادعای موسسه مطالعاتی عرب واشنگتن دیسی تیم جدید ترامپ احتمالا از افراد درجه دوم و شاهینهایی تشکیل خواهد شدکه عمدتا به رییسجمهور و نیازهای سیاسی و غرایز کنترل نشده ترامپ وفادار هستند.این گزاره لحن و سیاست دولت جدید را تعیین میکند.به ادعای ناظران، ترامپ به اسراییل چراغ سبز نشان میدهد تا مناقشات خود را به هر طریقی که صلاح بداند، حل کند. او از نتانیاهو خواسته که جنگ غزه را به سرعت به پایان برساند و در گفتوگوی خصوصی با نخستوزیر در ماه جولای گفته که این کار قبل از تحلیفش انجام شود. این امر بیش از هر زمان نگرانیها درباب هزینههای انسانی جنگ را افزایش داده است.به نظر میرسد ترامپ سایر کشورهای عربی را تشویق کند تا کمکهای مالی و بشردوستانه را افزایش دهند، اما در برابر هرگونه دخالت عمیقتر ایالاتمتحده در حاکمیت یا آینده اقتصادی سرزمینهای اشغالی مقاومت میکند، بهویژه اگر نیاز به ایجاد تشکیلات خودگردان ضعیف فلسطین با سرمایه مالی و دیپلماتیک امریکا مطرح شود. ترامپ به خودی خود علاقه چندانی به فلسطین ندارد. پیشنهادهایی که در درون نظام سیاسی اسراییل برای اشغال مجدد غزه یا حتی ایجاد شهرکهای جدید در آنجا مطرح میشود، نمیتواند دفتر بیضی کاخ سفید را با خود همصدا کند.به ادعای این موسسه مطالعاتی، بعید است که دولت جدید ترامپ تلاش کند طرح صلح کوشنر را احیا کند، مگر اینکه متحدان عرب به دلایلی متفاوت برای حل و فصل اختلافهای خود با اسراییل به شکلی نمادین تحت فشار قرار بگیرند. ترامپ ممکن است با این گزاره همراهی کند، اما او و دولتش بهطور قطع از تلاش دیپلماتیک فشرده موردنیاز برای تحقق چنین مقولهای خودداری خواهند کرد. فلسطینیها بار دیگر به حال خود رها میشوند: تشکیلات خودگردان فلسطینی بهشدت ضعیف شده در رامالله، که از مشروعیت و بودجه محروم است، برای پرداخت قبوض برق خود با مشکل مواجه میشود و نمیتواند گزینه معتبری برای اداره فلسطینیها باشد.به ادعای این موسسه مطالعاتی، تحلیل سیاست دولت ترامپ در قبال ایران دشوارتر است. ترامپ ممکن است از رویکرد تند و نظامی اسراییل علیه ایران و تاسیسات هستهای این کشور دفاع کند. شاهینهای امریکایی و تلآویو ممکن است به این نتیجه ادعایی دست یابند که پس از حمله نظامی به ایران میدان برای رایزنیهای دیپلماتیک هموارتر خواهد بود.
با این همه جای سوال است که ترامپ با چنین گزارهای موافقت کند، ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش، تلاش داشت تا با توسل به سیاست هویج و چماق ایران را تحت فشار قرار دهد، با این همه در ارتباط با این سیاست نیز درگیر تردید بود. علاوه بر این، تاکید رییسجمهوری تازه ایران بر اصل تنشزدایی شاید موجب شود تا ترامپ ماجراجوییهایش علیه ایران را متوقف کند.او در جریان مبارزات انتخاباتیاش تاکید داشت که همچنان برای یک توافق جامع با ایران آماده است. با این حال فارغ از انگیزههای نامنظم حاکم بر سیاست دولت اول ترامپ در قبال ایران، انگیزههای تنشزای او ممکن است بر دولت دوم نیز حاکم باشد. به نظر میرسد خصومت عمومی نسبت به ایران، در کنار تمایل شخصی برای دستیابی به توافق، مشخصه دولت دوم ترامپ خواهد بود. همین گزاره زمینهساز تنش و تناقض در سیاست امریکا در قبال ایران خواهد شد.دولت دوم ترامپ در ارتباط با کشورهای خلیجفارس نیز حول فروش تسلیحات، معاملات تجاری و همکاریهای امنیتی و مبارزه با تروریسم تعریف میشود، درحالیکه تا حد زیادی تعامل سیاسی و دیپلماتیک مبتنی بر ارزشها در این میان از قلم خواهد افتاد. در این میان نمیتوان انتظار داشت که در صورت رویارویی تهران و تلآویو، واشنگتن از بازیگران عرب حاشیه خلیجفارس حراست کند. این درحالی است که بازیگرانی چون عربستانسعودی و امارات متحده عربی، به دنبال این هستند تا اطمینان حاصل کنند که ترامپ در صورت حمله احتمالی تهران، در کنار این گروه از کشورها قرار خواهد گرفت. در این میان توافقهای تسلیحاتی پادشاهی و واشنگتن در کنار حمایتهای سعودیها از منافع خانوادگی ترامپ، یعنی سرمایهگذاری ۲میلیارد دلاری با شرایط بسیار مطلوب در صندوقی که کوشنر سرپرستی آن را برعهده دارد، گزارههایی است که میتواند موجب شود تا پادشاهیها به طرقی ضمانتهایی را از امریکا دریافت کنند.
با این حال، نباید مبنای ذاتی ناپایدار را برای رابطه امنیتی پایدار مستند قرار داد.دولت دوم ترامپ به احتمال زیاد عنصری از عدم اطمینان را به روابط باثبات اضافه میکند، دههها سیاست ایالاتمتحده در مورد مناقشه فلسطین و اسراییل را از بین میبرد و شانس رویارویی نظامی امریکا و ایران را افزایش میدهد. ماهیت نامطلوب سیاست آشفته ترامپ در خاورمیانه، فرصتهای جدیدی را برای روسیه و چین ایجاد میکند که هر خلأ سیاسی ایجاد شده توسط ایالاتمتحده را پر کنند. کشورهای خلیجفارس و مصر ممکن است از این جایگزین استقبال کنند، درحالی که به اصطلاح عصر پساامریکایی در خاورمیانه -سیستم ترتیبات نظامی و دیپلماتیک که تقریبا ۷۰سال است روابط امنیتی منطقهای را اداره میکند – در حال محو شدن است، بعید به نظر میرسد که دولت دوم ترامپ بتواند مانع از این فروپاشی شود.
نظرات