روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

از انقلاب لشگر گرسنگان بترسید

به فاصله طبقاتی موجود میان ثروتمندان و طبقات متوسط به پائین نگاه کنید. عده‌ای در بالای شهر تهران و بعضی شهرهای دیگر در کاخ‌هائی زندگی می‌کنند که از کاخ‌های شاه معدوم و خاندان سلطنت مجلل‌ترند.

از انقلاب لشگر گرسنگان بترسید/این بغض‌های فروخورده آتشفشان خواهند شد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: پول ملی، ناموس ملت است. سال‌هاست که این ناموس ملت به حراج گذاشته شده و هیچ اقدامی برای جلوگیری از ادامه این حراج نمی‌شود.
درصدد نیستیم این یا آن دولت را مقصر جلوه دهیم، زیرا روشن است که در چارچوب روند موجود، از دولت‌ها کاری برنمی‌آید. اگر قرار است جلوی نابود شدن اعتبار پول ملی گرفته شود باید این چارچوب تغییر کند. تا زمانی که اقتصاد کشور در این چارچوب قرار دارد، هر روز بحران اقتصادی شدیدتر می‌شود، فقرا فقیرتر می‌شوند، پولدارها پولدارتر می‌شوند و لجن اشرافیت کم‌نظیری که جامعه ما را در خود غرق کرده فراگیرتر می‌شود.
به فاصله طبقاتی موجود میان ثروتمندان و طبقات متوسط به پائین نگاه کنید. عده‌ای در بالای شهر تهران و بعضی شهرهای دیگر در کاخ‌هائی زندگی می‌کنند که از کاخ‌های شاه معدوم و خاندان سلطنت مجلل‌ترند. قطعاً تعبیر مجلل‌تر درباره کاخ‌هائی که ثروتمندان امروز می‌سازند برای نشان دادن برتری آنها از کاخ‌های پهلوی‌ها تعبیر نارسائی است. بدون تردید می‌توان گفت کاخ‌های اعضای خاندان سلطنت با کاخ‌های اشرافی که این روزها ساخته می‌شوند بهیچوجه قابل مقایسه نیستند.
همین طبقه اشراف، در چند نقطه خوش آب و هوای کشور هم کاخ‌های مجللی دارند که حتی فرصت سرکشی به آنها را هم ندارند و فقط هزینه نگهداری آنها چندین برابر هزینه زندگی شهروندان فقیر است. از توصیف خودروها، امکانات تفریحی، لباس، خوراک و برج‌های این قشر اشرافی می‌گذریم که فهرست کردن آنها هفتاد من کاغذ می‌شود.
آنچه آزاردهنده و البته دارای عوارض است اینست که این زندگی‌های پرتجمل در برابر چشمان فقرائی قرار دارند که برای تامین معیشت روزانه خود درمانده‌اند و حتی مجبور می‌شوند به اقدامات خلاف شان و خلاف شرع رو بیاورند و اگر ایمانشان قوی باشد صورت خود را با سیلی سرخ نگهدارند. ولی مگر می‌شود فرموده رسول خدا را نادیده گرفت که «کَادَ اَلْفَقْرُ انْ یَکُونَ کُفْراً – فقر اگر به سراغ مردم بیاید آنها را به وادی کفر می‌کشاند»؟!
این وضعیت غیراسلامی و غیرانسانی در جامعه‌ای به وجود آمده و در حال گسترش است که قرار بود مظهر عدالت علوی باشد. در پاسخ به سوال امیرالمومنین اگر از ما بپرسند چرا به جای کم کردن فاصله طبقاتی در جامعه‌ای که با نام نظام اسلامی حکومت می‌کنید هر روز فاصله بیشتر می‌شود چه جوابی داریم؟ آیا از چنین شجاعتی برخوردار هستیم که بگوئیم از ثروتمندان مالیات نمی‌گیریم ولی کارگران و کارمندان را قبل از آنکه حقوق ماهانه‌شان را بگیرند نقره‌داغ می‌کنیم؟ آیا این شجاعت را داریم که بگوئیم حقوق مسئولین نظام اسلامی برخلاف نظام حکمرانی علوی نجومی است و حقوق و درآمد مردم عادی حتی کفاف مخارج ۱۰ روز اول ماه زندگیشان را نمی‌دهد؟ آیا این جسارت را در خودمان سراغ داریم که بگوئیم در جامعه اسلامی ما اختلاس، فساد اقتصادی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری و پارتی‌بازی به یک رویّه تبدیل شده است؟
کوچک‌ترین عارضه چنین جامعه مالامال از تبعیض و فاصله طبقاتی، نارضایتی عامه است. نتیجه این نارضایتی‌ها جمع شدن بغض‌های فروخورده در سینه‌های قشر فقیر خواهد بود. این بغض‌های فروخورده روزی به آتشفشان تبدیل خواهند شد و لشکر محرومان و گرسنگان را علیه مسببان این بی‌عدالتی به راه خواهند انداخت که نامی غیر از انقلاب لشکر گرسنگان نخواهد داشت. از چنین انقلابی نمی‌ترسید؟

مطالب مرتبط

راهزن مسلح که به راننده ها پول برگشت به خانه می‌داد دستگیر شد

چگونه بدون پول خوشحال باشیم؟

هل دادن طبقه متوسط به زیر خط فقر/آخرین برآورد از وضعیت فقر در ایران

نظرات