به گزارش اول فارس به نقل ایبنا چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ خبری میان اهالی فرهنگ و هنر شیراز دست به دست شد که حکایت از داستان بیپایان قدیمیترین نگارخانه این شهر داشت و این نگارخانه که مکانی و مکتبی برای هنر شیراز به شمار میرفت، توسط مالک به فروشگاه پوشاک و در طبقه زیرین به کافه اجاره داده شده است.
در سالهایی که هنوز «گالری» مترادف با «نگارخانه» نشده بود، «وصال» فضایی شد که هنرمندان و نامآوران هنر ایران و جهان، آثار خود را در خاستگاه هنر و ادب به نمایش بگذارند و در روزگاری که کتابفروشی جایی جدای از بازار هنر قرار داشت، نگارخانه وصال به کتابفروشی مجهز شد. نگارخانه و کتابفروشی وصال سال ۱۳۵۴ در حدفاصل چهارراه ذوالانوار و چهارراه ۱۵ خرداد (پارامونت) ساخته شد و یکی از قدیمیترین گالریهای شیراز به شمار میرفت.
در اواخر دهه ۷۰ تا نیمههای دهه ۸۰، نگارخانه وصال با ویترینهای کتاب که در سالن زیرین آن قرار داشت، نشانه – نوشته (لوگو) «خانه کتاب ایران» را یدک میکشید و کور سویی از خاطرات آن در ذهن نگارنده گزارش مانده است که بخشی از کتابهای مرتبط با هنر را عرضه میکرد.
(تخریب گالری شماره یک وصال با نام استاد محمدعلی شیوایی برای آماده سازی فروشگاه پوشاک)
در اواخر سالهای دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ و پس از بازسازی، این نگارخانه دوباره شکل و شمایلی نو به خود گرفت و با اختصاص بخشی از تالار زیرین گالری به کتاب، مراجعهکنندگان و اهالی فرهنگ و هنر میتوانستند بخشی از کتابها و مجلات و گاهی آثار هنری تهیه کنند، اما دیگر نامی از خانه کتاب ایران در میان نبود و به مرور با تغییرات مدیریتی در سطح کلان فرهنگی استان و به تبع آن تحولاتی که در پی تشکیل انجمن هنرهای سنتی و تجسمی فارس شکل گرفت، این نگارخانه هم دستخوش تصمیمات عجولانه شد و در این میان آنچه فراموش شد، فلسفه وجودی نگارخانهای بود که قدمتی ۵۰ ساله داشت و بخشی از تاریخ تجسمی هنر ایران را در خود پرورش داده بود و میتوانست ادامه یابد.
اکنون پس از کشمکش های بسیار میان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس به عنوان مستاجر و مالک، بالاخره این نگارخانه در سکوت روند تغییر کاربری را طی میدهد و کارگران در حال آماده کردن فضای آن برای عرضه پوشاک هستند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس در این زمینه گفت: وضعیت نگارخانه وصال از جایی فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس را در دو راهی قرار داد که بلاتکلیف بودنش موجب شده بود هیچ استفاده نگارخانهای نشود.
وی با بیان اینکه نگارخانه وصال به دلیل اینکه دیگر از زیرساختهای فرهنگی شهر نبود و صاحب ملک ادعا کرده بود که ملکش را میخواهد، افزود: طبیعتاً و طبق قانون دولت هم مکلف بود که موارد حقوقی و قانونی و قضایی آن را پیگیری کند که ملک به صاحبش واگذار شود اما راه حلی که برای این موضوع پیشبینی شد، کمیته مولدسازی بود.
(برگزاری نشستهای خانه کتاب در نگارخانه وصال، دهه ۷۰ با حضور چهرههایی چون عبدالعلی دستغیب. آرشیو عکس محمدحسین نیکوپور)
به گفته دبیر شورای فرهنگ عمومی استان فارس، کمیته مولدسازی توسط ایمانیه، استاندار وقت فارس تشکیل شد که مطرح شدن واگذاری حق پیشه نگارخانه وصال را منوط بر افتتاح یک نگارخانه دیگر در شهر شیراز کرد.
نگارخانه سرو جایگزین وصال؛ حق پیشه نگارخانه وصال راهی خزانه دولت
قانعی با اعلام اینکه بعد از گذشت ۷ ماه «نگارخانه سرو» با اعتبار استانی جنب تالار حافظ افتتاح شد، تصریح کرد: کمیته مولدسازی طبق روال قانونی کارشناسانی تعیین کرد که برای حق پیشه نگارخانه وصال با آن قدمتی که برایش مترتب بودند قیمتی را تعیین کردند و صاحب ملک مکلف شد که آنرا بپردازد و ملک را در اختیار بگیرد و تحت تصرف خودش باشد.
به گفته او، موارد حقوقی این فرآیند قریب به یک سال طول کشید و صاحب ملک حق پیشه را به خزانه دولت واریز کرد، البته این اعتبار هنوز از خزانه دولت به استان عودت داده نشده است و انشالله صرف بهینه سازی زیرساختهای فرهنگی هنری استان خواهد شد.
ابهام در ثبت ملی نشدن نگارخانه ۵۰ ساله
با این حال پرسشی که مطرح است این است که چرا در این سالها؛ تلاش نشد نگارخانه وصال شیراز ثبت ملی شود بنابر این مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس پاسخ می دهد که «ملک نگارخانه وصال شخصی بوده که طبیعتاً باید دولت ورود میکرده و از صاحب ملک خریداری میکرد.»
قانعی با بیان اینکه قریب یک سال و نیم مذاکره با صاحب ملک به نتیجه نرسید، خاطرنشان کرد: صاحب ملک حاضر بود هر جای شهر ملک دیگری را واگذار کند اما این ملک را در اختیار خودش داشته باشد به خاطر اینکه موقعیت تجاری آن ویژه است.
به گفته مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس، ما تا آنجایی امکانپذیر بود این ماجرا و گفتوگوها را به تاخیر انداختیم، با ارتباطاتی که وجود داشت حتی گروهی از هنرمندان را آوردیم و واسطه کردیم و گفتوگو کردند و صاحب ملک در نهایت میگفت ملک خودم است و آن را به من بدهید.
(برگزاری نشستهای انجمن عکس شیراز در نگارخانه وصال، دهه ۷۰ با حضور چهرههایی چون زندهیاد بهمن جلالی. آرشیو عکس محمدحسین نیکوپور)
وی ادامه داد: حتی پیشنهادهای جایگزین مبنی بر تغییر کاربری به مالک داده شد در صورتی که فضایی را به نگارخانه اختصاص دهد، اما در نهایت صاحب ملک رضایت به این قصه نداد و تنها راهی که پیشروی ما باقی ماند، این بود که؛ یا اینکه آن را بلاتکلیف رها کنیم یعنی صاحب ملک به ملکش نمیرسید، ما هم به نگارخانه نمیرسیدیم و این وضعیت را ادامه بدهیم یا اینکه از طریق کمیته مولدسازی بتوانیم در واقع حق و حقوق مربوط به ملک را دریافت کنیم و در زیرساختهای فرهنگی استان هزینه کنیم.
میراث وصال حفظ میشود
قانعی با یادآوری اینکه هنوز این اعتبارات به زیرساختها اضافه نشده است، افزود: با تدبیری که مدیریت اجرایی وقت استان داشت، نگارخانهای در جنب تالار حافظ راه اندازی شد تا از این طریق، جایگزین آن بخش زیرساختی که از دست دادیم، بشود.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس درباره میراثی که از نگارخانه وصال به جا مانده بود از جمله آفیشها، پوسترها و آثار هنری اهدا شده هم اعلام کرد: هر آنچه که در نگارخانه وصال به شکل فیزیکال موجود بود الان پیش ماست و در انبار اداره نگهداری می شود.
وی ادامه داد: پیگیر این هستیم که نمایشگاهی هم از پوسترهای آنچه در نگارخانه وصال نمایش داده شده داشته باشیم. البته خیلی چیز خاصی از آثار باقی نبود زیرا بخشی در اثر بارندگی و در واقع نشتی آبی که اتفاق افتاده بود از بین رفت و آسیب دید، اما کلیه تجهیزات متعلق به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس موجود است.
خاطرات اهالی فرهنگ و هنر از وصال
صمد مهمان دوست، نویسنده و پژوهشگر ادبی درباره نگارخانه وصال مینویسند: سالهای ۸۰ یا ۸۱ بود، داشتم برای نوشتن کتاب «راحت جان»، یادداشت بر میداشتم. از صبح میرفتم نگارخانه وصال و تا یکی دو ساعت بعدازظهر از میان کتابها مطلب موردنظرم را میجستم و یادداشت میکردم.
یکی از روزها که خسته شده بودم، دوستی وارد شد و گفت شنیدم اینجا نمایشگاه نقاشی برپاست آمدم ببینم. گفتم طبقه بالاست. گفت تو هم که خستهای بیا برویم باهم نمایشگاه را ببینیم. رفتیم.
خانم شهین عربی، آثار نقاشیهای آبستره خود را در آنجا به نمایش گذاشته بود. وقتی یکی دو دور زدیم، از خانم عربی درباره سبکی در نقاشی پرسیدم و ایشان بی درنگ گفت: این سبک سالهاست در غرب فایلش بسته شده! انگار کسی در گوشم گفت: کارت درآمد!
گزارهای که آن خانم برزبان راند، نخستین بار بود که میشنیدم و مرتب در گوشم زنگ میزد. فایلش بسته شده … معنایش به دلم افتاده بود اما شگفتیام از آن بود که چگونه این گزاره ساخته شده است. آن روز در مسیر گزاره بیگانه دیگری هم به گوشم خورد.
این جرقهها که اولین آن در وصال رقم خورد، مرا در مسیری قرار داد که ۱۵۰ نمونه از این واژهها را با عنوان «دروازههای زبان» چاپ کردم و در نهایت فرهنگنامهای فراهم آوردهام و همان نام دروازههای زبان را بر آن گداشتهام. نزدیک به سه چهارهزار کنایه و اصطلاح گرد آورده و مقاله را نیز گسترش داده ام که چهل پنجاه صفحه شده است.
(بارها تابلو و نماد کتابفروشی و نگارخانه وصال در طول سالها از بین رفت و اکنون برای همیشه این نماد هنری شیراز برچیده شد)
نگارخانه وصال ۲۹ آبان ۱۳۵۴ همزمان با برگزاری نخستین نمایشگاه گروهی نقاشی شیراز تاسیس شد.
نظرات