چرا میراث فرهنگی نتایج کاوشهای باستانشناسی را از مردم فارس دریغ میکند؟

محی الدین حسینی ارسنجانی ، روزنامه نگار ، فعال اجتماعی و شیراز پژوه :
در حالی که مانورها و رویدادهای روز جهانی حفاظت از بناها و محوطههای تاریخی کشور با هدف آمادگی مدیریت بحران برگزار میشود، میراث فرهنگی پس از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی ، همچنان از ارائه گزارش دقیق و شفاف از نتایج حفاریها و کاوشها در محدودههای آثار تاریخی و حریم آنها در سراسر کشور و استان فارس خودداری میکند.
مشخص نیست چرا گزارشهای باستانشناسان ایرانی و خارجی که در سالهای اخیر انجام شده تا اطلاعات نو از میراث ناشناخته به مردم ارائه شود، به موقع منتشر نشده است.

تنها خبرهای کلی از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان فارس منتشر میشود و کارشناسان میراث و روسای گروههای کاوشگران اجازه ارائه اطلاعات بیشتر از یافتههای جدید را ندارند. این در حالی است که استان فارس، وجب به وجب آن مملو از تاریخ و اسرار نهان است و اخبار و دانستههای کاوشگران در این حوزه بازگو نشده و مانند گنجینههای مدفون، همچنان ناشناخته باقی ماندهاند.
دوستداران میراث و علاقهمندان به تاریخ فارس نمیدانند در نزدیکی آنها چه میگذرد و چه اشیایی در طول هزارهها در این منطقه به دست آمده است.
یک نمونه ساده از عدم اطلاعرسانی صریح و به موقع، سکوت در مورد دستبردها و حفاریهای مجاز و غیرمجاز در اطراف مرودشت و دشت ارسنجان است که آمار آن به دلایلی نامعلوم منتشر نشد. آیا مردم فارس و ایران از دانستن آنچه در اقدامات زیرزمینی و مخفی میراث میگذرد، نامحرم هستند؟ آیا سرقت عظیم از تخت جمشید در دولت سازندگی را فراموش کردهایم که روزنامه اطلاعات گزارشهای آن را در چندین صفحه منتشر کرد؟
حق مردم برای دانستن دانش میراث تاریخی خود کجا رفت؟
همه ایرانیان حق دارند بدانند تاریخ و نحوه زندگی اجدادشان چگونه بوده و چه اعتقادات و آداب و رسومی داشتهاند. اطلاعات فعلی ما بیشتر مربوط به کاوشهای پیش از انقلاب توسط باستانشناسان خارجی و تلاشهای باستانشناسان ایرانی فقید است. اگر پس از انقلاب حفاری، کاوش، مرمت یا انتقال آثار تاریخی صورت گرفته، خبر آن در رسانههای معتبر میراث درج نشده است و تنها در برخی رسانههای محلی و غیرمهم، اخبار غیرواقعی منتشر شده است.
میراث فرهنگی از ارائه توضیحات شفاف و کامل درباره تیمهای حفار و ملیت و دانش آنها و نتایج کاوشها خودداری کرده و اطلاعات به صورت جزئی و ناقص در فصلنامههای تخصصی منتشر شده است.
اگر میراث فرهنگی واقعاً به آثار ملی اهمیت میدهد و مردم را محرم میداند، نباید از ترس لو رفتن اطلاعات مناطق در حال مطالعه یا کاوش هراس داشته باشد، بلکه باید با سرعت در انتشار گزارشها اقدام کند تا از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری شود و یگان حفاظت میراث نسبت به این مناطق حساستر شود.
عدم شفافیت و صداقت کامل در انتشار گزارشهای حفاری و اطلاعات به دست آمده از کاوشهای باستانشناسی از جانب میراث فرهنگی قابل توجیه نیست. نباید به گونهای باشد که اطلاعات مربوط به سفر باستانشناسان ژاپنی به ارسنجان از افراد محلی و فارغالتحصیلان میراث ارسنجان به دست آید، اما در میراث فارس مانع از ارائه یا دریافت اطلاعات غار گوردان و سیده خاتون و محوطههای تاریخی دشت ارسنجان شویم، جایی که کاوشهای زیادی توسط این تیم انجام شده است.
سکوت میراث در پارسه و بیشاپور
این مسئله در مورد مرودشت و اطراف تخت جمشید و نقش رستم یا در منطقه پاسارگاد و اخیرا شهر باستانی بیشابور جدیتر و سوالبرانگیزتر است. مدیر مجموعه جهانی تخت جمشید و تیم همراه وی افرادی اهل علم و مردمی هستند و اهل پنهانکاری نیستند، اما از سوی مسئولان بالادستی در فارس و کشور اجازه ندارند همه آنچه را که در حوالی پایگاه جهانی پارسه و پاسارگاد اتفاق افتاده و میافتد بازگو کنند یا با رسانهها در میان بگذارند. درباره شهر تاریخی استخر و آثار کشف شده در آن نیز اطلاعات جامع و کاملی در دسترس عموم نیست.
میراث فرهنگی اگر واقعاً حافظ میراث فرهنگی و تاریخی ایرانیان است، باید این حق را به مردم بدهد و هر آنچه را طی دههها پس از انقلاب در مورد کشفیات، کاوشها، دستبردها و اتفاقات خوب و بد در میراث فارس انجام شده است، در اختیار مردم، رسانهها و محققان قرار دهد و از عدم انتشار واقعیات نترسد. تنها تحقیقات نامطمئن و یافتههای غیرمهم کاوشگران را تا حصول تحقیقات کاملتر بازگو نکند تا کاوشگران در آرامش کار کنند.
گرچه نقدی بر کمبود کار مرمت و کاوش در فارس وجود دارد، اما حداقل نتایج کاوشهای سالهای اخیر باید به اطلاع مردم برسد و پژوهشگران حوزه مطالعه و تحقیق پیرامون مناطق خود بیش از این سرگردان نشوند.