سرگرمی

جزئیات قتل پسر جوان با سم افعی توسط آدمکشان اجاره‌ای عمو

عاملان قتل پسر مرد ثروتمندی که با سم مار افعی کشته شده بود، در دادگاه جزئیات این قتل را بیان کردند و پدر مقتول نیز پرده از ماجرای اختلافش با برادر خود به عنوان طراح جنایت برداشت.

قتل 3

به گزارش اول فارس ، عاملان قتل پسر مرد ثروتمندی که با سم مار افعی کشته شده بود، در دادگاه جزئیات این قتل را بیان کردند و پدر مقتول نیز پرده از ماجرای اختلافش با برادر خود به عنوان طراح جنایت برداشت.

این جنایت هولناک مهرماه سال ۱۴۰۲ در تهران رخ داد و ۲ مرد موتورسوار که از سوی عموی مقتول اجیر شده بودند، هنگام عبور از کنار پسر جوان با مهارت سم مار را به او تزریق کرده و باعث قتل وی شده بودند.

در بررسی‌های اولیه از سوی پلیس مشخص شد عموی مقتول به خاطر ۴۰ میلیارد تومان با برادر و برادرزاده‌اش اختلاف داشته و نقشه این جنایت را طراحی و ۲ عامل قتل را اجیر کرده بود. به این ترتیب مرد میانسال و همدستانش بازداشت شدند .

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. اولین جلسه دادگاه روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشت برگزار شد و ادامه رسیدگی به اتهام متهمان به روز دوشنبه موکول شد.

دستگیری زاغ‌زن قتل در شیراز
در جلسه دیروز، شاهین که نقش زاغ‌زنی را در این پرونده بر عهده داشت به جایگاه رفت و گفت: من به عنوان نوازنده دوره‌گرد سنتور در خیابان کار می‌کردم. بهرام – عامل اصلی قتل – از من خواست در محدوده خیابان لاله‌زار که پدر مقتول مغازه داشت، ساز بزنم.

وی ادامه داد: او به من گفته بود می‌خواهد پسر یکی از همکارانش را ادب کند و از من خواست او را به طور نامحسوس زیر نظر بگیرم و وقتی از مغازه تنها خارج شد، خبر بدهم. بعد از حادثه هم با بهرام و نریمان – واسطه بین عموی مقتول و متهمان اجیر شده – به شمال رفتیم و پس از چند روز به تهران آمدم و با یکی از دوستانم به شیراز رفتیم که در آنجا به خاطر موتورم که پلاک نداشت بازداشت شدم.

شاهین اظهار کرد: در بازداشتگاه شیراز بودم که مأموران پلیس با یک عکس از صحنه جنایت به سراغم آمدند و پرسیدند آیا کسی که در این عکس ترک موتور نشسته تو هستی؟ آنجا بود که فهمیدم آن پسر جوان فوت کرده است.

وی افزود: من در ازای زاغ‌زنی یک گوشی آیفون گرفتم و آن را هم بابت بدهی به طلبکارم دادم. واقعا اگر می‌دانستم کارم منجر به قتل کسی می‌شود، همکاری نمی‌کردم.

من از هیچ چیز خبر نداشتم، فقط راننده بودم
بعد از آن هم نوبت به راننده موتورسیکلت رسید. او در دفاع از خودش گفت: من از هیچ چیزی خبر نداشتم و تنها نقشم رانندگی بود.

با پایان دفاعیات ۲ نفر دیگر از متهمان، قضات ادامه رسیدگی به این پرونده را برای دفاعیات عموی متهم به جلسه بعد موکول کردند.

ماجرای اختلاف میلیاردی از زبان پدر مقتول
مرد میانسال که در این پرونده پسرش را از دست داده است، درباره این حادثه گفت: «۲۸ سال قبل یکی از مغازه‌هایم را در اختیار برادرم قرار دادم. در سال ۱۳۹۱ برادرم گفت از او کلاهبرداری شده است. هرچند ماجرا برایم مشکوک بود، اما کمکش کردم و کل بدهی‌هایش را که حدود ۲ میلیارد تومان بود، پرداختم. اواسط سال ۱۳۹۶ از برادرم خواستم بدهیش را به من بپردازد.

او هم بلافاصله یک چک سفیدامضا به من داد که آن را داخل گاوصندوق مغازه‌ام گذاشتم. اما چند هفته بعد از گاوصندوق مغازه‌ام سرقت شد و با اینکه داخل صندوق طلا و پول و چک‌های دیگر هم بود، فقط همان چک برادرم را سرقت کردند و همین موضوع شک مرا برانگیخت.

با گذشت چند سال بالاخره یک روز از برادرم خواستم بدهیش را برگرداند که با توجه به نرخ روز حدود ۴۰ میلیارد تومان می‌شد، اما همین موضوع موجب اختلاف من و برادرم شد. یک روز که سر همین موضوع با برادرم بحث می‌کردیم، پسرم چون خیلی مرا دوست داشت از شدت ناراحتی یک سیلی به عمویش زد و او هم از پسرم کینه به دل گرفت و نقشه جنایت را کشید.

روز حادثه پسرم با دوستش قرار داشت و می‌خواست یک کافه رستوران راه بیندازد. وقتی به مغازه برگشت، گفت: در مسیری که می‌رفتم یک نفر به من خورد و دستم درد گرفت. لباسش را که بالا زد دیدم یک مایع ژله مانندی از دستش بیرون ریخته اما خون نمی‌آمد. خواستم او را به بیمارستان ببرم که گفت چیزی نیست خودم می‌روم. بعد با برادرش به بیمارستان رفت، اما بستری و بعد هم فوت شد.

پسر دیگرم می‌گفت این کار عمو است، اما من می‌گفتم بدون مدرک و سند به کسی تهمت نزن. برادرم هنوز هم به کارش اقرار نکرده، اما ادله زیادی برای اتهامش وجود دارد و با وثیقه ۱۰ میلیاردی بیرون از زندان است.

مرگ پسرم کمرم را شکست به همین خاطر تا آخرین لحظه پای مجازات متهمان پرونده ایستاده‌ام و به هیچ عنوان هم رضایت نمی‌دهم.»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا