خواهر هدایتالله دیدهبان غم شهادت برادر محیطبانش را تاب نیاورد
به گزارش اول فارس، در کمتر از یک هفته خانواده «دیدهبان» دو داغ دید. سهشنبه سیزدهم خرداد «هدایتالله» را در منطقه حفاظتشده خائیز به رگبار بستند. نهتنها خانواده بلکه جامعه محیطزیست هم شوکه بود، هدایتالله دیدهبان را جمع بزرگی میشناختند، بسیاری او را از نزدیک دیده بودند یا مطالبش را در صفحهاش در شبکه مجازی دنبال میکردند.
هضم اینکه جمعی چندنفره برنامه بریزند، دیدهبان را به یک نقطه خاص بکشانند، او را بکشند، وسایلش را بردارند و بروند، نه برای جامعه آسان بود و نه خانواده!
«قمر» خواهر هدایتالله دیدهبان روزهای سختی را گذراند، از همان روز سهشنبه که بهسرعت خودش را از اصفهان به بهبهان رساند تا بفهمد چه بر سر برادر آمده تا روز خاکسپاری که گورستان شهر قیامت شد. همه آمده بودند برای خداحافظی با محیطبانشان! پرچم ایران را روی تابوت کشیده بودند و گل بر آن ریخته بودند و میگریستند. قمر آن روز بسیار شیون کرد.
ساعتی بعد که «شینا انصاری»، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، را در خانهشان دید، از دادخواهی گفت و داغی که در دل دارد در سوگ برادر. ساعتی بعد پس از آنکه آنها رفتند، قمر سکته قلبی کرد. سریع به بیمارستان منتقلش کردند و در آیسییو بستری شد. با اینهمه نماند. شبهنگام شنبه، ۱۷ خرداد، قمر هم رفت؛ همانجا که هدایتالله رفته بود. روز یکشنبه جامعه محیطزیست بار دیگر شوکه شد؛ اینبار با شنیدن خبر «قمر»!
این روزها کارشناسان حفاظت تلاش کردهاند از دلایل چنین درگیریهایی بگویند، چه از شیوه استخدامی محیطبانان که «هدایتالله دیدهبان» هم به آن نقد داشت و چه شیوههای حفاظت. آنها میگویند محیطزیست ۱۵۲ داغ از محیطبانانی که برای حفظ این سرزمین و زیستمندانش کشته شدهاند، بر دل دارد. باید کاری کرد تا تعارض کاهش یابد و مردم پای کار بیایند.
باید در آزمونهای استخدامی و مصاحبهها تجدیدنظر شود، باید شرایط زندگی محیطبانان بهبود یابد و حضور مردم در عرصه حفاظت به رسمیت شناخته شود. آنها میگویند کمر محیطزیست خم شده از خونهای ریختهشده بر زمین!
تنها در کمتر از ۴۰ روز هم یاسر مصدق، محیطبان پارک ملی گلستان، را از دست دادهایم و هم هدایتالله دیدهبان را! بر مسئولان است که این چرخه را متوقف و دست آنها که چنین شیوهای را برنمیتابند، کوتاه کنند تا نه شرمنده خود باشند و نه شرمنده طبیعت.منبع:پیام ما