سید محی الدین حسینی ارسنجانی ،روزنامه نگار در یادداشتی نوشت :
مدیریت شهری معاصر بویژه در کلانشهرها و به طور اختصاصی در کلانشهر شیراز دچار نقاط ضعف و نارساییهای فراوانی است که باید ضمن محترم و با ارزش دانستن جایگاه رفیع اندک مدیران جزء مجموعه مدیریت شهری که در ارائه خدمات شایسته به مردم شهر و کشور میکوشند به برخی نکات و نارساییهای موجود عملکرد چنین مدیریتهایی اشاره کرد تا برای رفع این نقایص موجود تلاش گردد.
نخستین نقطه ضعف نداشتن ساز و کاری واحد در اطلاع رسانی درست و بموقع خدمات و فعالیتهای انجام شده و یا در حال انجام شهرداری و سایر نهادها و دستگاه های مسئول و مرتبط با مدیریت شهری است.
متاسفانه آنچه امروزه مشهود و آشکار است توسل مدیریت شهری اکثر کلانشهر ها و خصوصا مدیریت شهری شیراز به عده ای از رسانه های فیک و زرد و بی مصرف و بی تاثیر و در عوض حیف و میل سرمایه های شهر و مردم در این زمینه است.
شهرداری ها و شوراهای شهرها بدون اطلاع از حد و مرز نیاز به اطلاع رسانی و بدون توجه به ماهیت و چیستی رسانه های ملی و محلی و یا بدون بزررسی میزان آثار رسانه های در اختیار بر افکار عمومی مردم شهرهای خود و بدون برنامه ریزی نسبت به تامین مالی و حمایتهای گاه خارج از شئون اداری و مقررات مالی اقدام به واریز وجوهی کلان به جیب برخی از رسانه نماهایی میکنند که تعداد مخاطبانشان به صد نفر هم نمی رسد!یا روزنامه های صدو پنجاه تا دویست و نهایتا سیصد نسخه تیراژی موجود(بر طبق اعلام چاپخانه های آنان)،بود و نبودشان هیچ تاثیری در جریان اطلاع رسانی دقیق و منطقی اخبار و رویداد های شهری نداشته و ندارد.
گذشته از ضعف مدیریت رسانه ای و خبری در این دستگاهها خصوصا شورای شهر و شهرداریها که دنیایی از حرف و سخن در این زمینه است نقطه ضعف دیگر این تشکیلات در ارائه آمار بعضا کذب و مخدوش از عملکرد مدیریت شهری و شهرداری ها برای درج و انعکاس این آمار مملو از اغراق و گزارش های رسمی و غیر رسمی سراسر توام با افراط و تفریط در آن رسانه ها و فریب افکار عمومی مردم کلانشهرها از طریق نمایش چنین آنار غلط و ناقص بر تابلوها و بیلبوردهای شهری و سایر عوامل تبلیغی و جایگاههای سمعی و بصری در اختیارشان است.
قطعا هزار کار نکرده و انجام نشده را در نباید در بوق و کرنا کرد و یا به مسائل اساسی شهر و شهروندان نپرداختن،غفلت از کسب رضایت کافی شهروندان و در نظر نگرفتن ابعاد مختلف اجرای طرحهای عمرانی گاه غیر ضرور و هزینه بر،دور شدن از مشاوران امین و دلسوز و عدم پذیرش نخبگان امور برخوردار از علوم و فنون و تخصصهای مختلف در بدنه اداری و اجرایی مدیربت های شهری و شهرداری ها،پرداختن بخشهای مختلف مدیر یت شهری به امور و برنامه هایی که هرگز در وظیفه شغلی آنها نبوده و نیست را نمیتوان به اسم فعالیتهای خارق العاده مدیران شهری در دوران خدمتشان محسوب کرده و به خورد ملت داد! روابط عمومی های شهر و شهرداری و سایر مدیریتهای شهری نیز نباید ضعف کاری و ناتوانیهای خود را با انجام تبلیغات گسترده و هزینه بر در زمینه توفیقات به دست نیامده در شهرداریها و مدیریت های شهری کلانشهر ها جبران کرده یا پوشش دهند.
شاید بخشی از مردم بی اطلاع از مسائل شهر بواسطه بزرگ نمایی های مستمر و دامنه دار رسانه ای مدیریت های شهری،اینگونه باور و تصور کنند که در شهری بزرگ و با پیشینه تاریخی و فرهنگی مثل شیراز اقداماتی در خور و در شان مردم شیراز انجام شده که تاکنون سابقه نداشته است و به آن ببالند و افتخار هم کنند اما واقعیت امرچیز دیگری است و وقتی به شیرازمان علیرغم کارهای انجام شده در طی سالیان اخیر مینگریم و با برخی کلانشهرهای ایرانی و خارج از ایران در زمینه های عمرانی و فرهنگی و زیرساختی مقایسه و ملاحظه میکنیم و از دید کارشناسانه و با یک تامل و تفکر منطقی به آن مینگریم به درستی متوجه میشویم که شیراز هم اگرچه عنوان کلانشهری را کسب کرده اما به لحاظ عدم برخوردار ی از اصول اساسی یک شهر مدرن و پیشرو،روستای بسیار بزرگی بیش نیست،هرچند که برخوردار از دهها مورد پروژه های عمرانی افتتاح شده یا در حال ساخت با دهها میلیون تن حجم بتن های موجود و ریخته شده در معابر این مکان جغرافیایی خودنمایی کرده باشد!
زمانی باید مدعی شد شیراز شهر است و شهر شده است و مابقی نقاط کشورمان در مقایسه با آن مثل روستا میمانند که جنبه های شهریت و مدنیت در آن لحاظ شده و کاملا محرز و هویدا و نمایان باشد.
به شهردار و شورای شهری که لا اقل از یک سیستم یا ساز و کار درست و درمان حمل و نقل درون شهری برخوردار نباشد نباید مدال افتخار داد و آنها را در توهم پیروز میدان خدمت به مردم نگاهشان داشت.
به مدیریت شهری،کلانشهری که با اتوبوسهای کهنه یا نو در پارکینگ های اتوبوسرانی نگه داشته شده و با مدت زمان طولانی و بی نظمیهای فراوان اتوبوسهای اغلب خراب در حال فعالیتشانو یا با مترو نصف و نیمه و ناقص و غیر فراگیرشان،با ترافیکهای ساختگی و هرج و مرج ها در نوع آمد و شد خودرو ها و دیگر وسایل نقلیه اشان چرا باید افتخار کنیم؟!
اعضای شوراهای چنین شهر هایی هم نباید با تملق و بیخود و الکی عناوین غیر واقعی قهرمان ملی و مدیران جهادی را به کسانی از اعضای مدیریتهای شهری بدهند که پس از سالها بالاخره به اندک وظایف محوله و اداری اشان عمل کرده اند و شاخ غولی نشکسته اند یا شق القمری نکرده اند! عدم تلاشهای واقعی همین مدیران شهری که میخواهند به همه وانمود کنند موفق بوده اند و دست برتری نسبت به مدیران قبلی شهرهایشان دارند باعث شده تا روز به روز بر حجم مشکلات موجود شهرها افزوده گردد!
گزارش نویسان منصف و وقایع نگاران هوشمند و مطلع حوزه شهر و مدیریت شهری بر خلاف کلّاشان رسانهای شهرها و مناطق مهم کشور که هیچ بویی از رسالت کار خبری و شان و حرمت رسانه ای نبرده اند،قطعا نام و یاد کسانی را که منشاء خیر و تحول در کلانشهرها نبوده اند و بر عکس در ایجاد نا رضایتی های عمومی بین مردم و نخبگان واقعی نقش آفرین بوده اند را از صفحه تاریخ چنین شهر ها پاک کرده و اجازه نخواهند داد کسانی را که در طی این مدت از سوی شهرداری و مدیریتهای شهری و شورا ها ترفندهای زرد رسانه ای کوشیده اند جایی در دل و ذهن مردم داشته باشند و اتفاقا نام و یاد آن دسته از مدیرنمایان مشمول مدیریتهای شهری ، وابستگان و اطرافیانشان که در ارائه گزارشات غلط و آمارهای مخدوش این تشکیلات نقش آفرین بوده اند را از ذهن و حافظه مردمان ساکن این کلانشهرها پاک خواهند نمود.
هرگز به شهردار و شورای شهری که لا اقل از یک ساز و کار درست حمل و نقل درون شهری برخوردار نیستند نباید مدال افتخار داد و آنها را در توهم پیروز میدان خدمت به مردم نگاهشان داشت.