عامل قتل دوست قدیمی با کلت برتای پدر قصاص شد
در شب سرد ۴ اسفند ۱۴۰۰، علی، مردی ۳۵ ساله، توسط دوست دوران کودکیاش هرمز با اسلحه برتای پدرش در بیابانهای خلوت روستای آفتاب کشته شد. پس از کشف جسد، بازجوییها و شواهد دوربینهای مداربسته، هرمز اعتراف کرد

به گزارش اول فارس، متهم این پرونده مرد جوانی بود که ۴ اسفند ۱۴۰۰، در روستای آفتاب (واقع در شهرستان ورامین در جنوب شرقی تهران)، دوست قدیمیاش را با شلیک گلولهای از اسلحه پدرش به قتل رساند.
در آن شب سرد و تاریک اسفند ۱۴۰۰، زمانی که مرد جوانی حدوداً ۳۵ ساله، به نام «علی» با موتورسیکلت قدیمیاش به سمت روستا میرفت که ناگهان مردی با کاپشن مشکی، که علی او را به عنوان «هرمز»، دوست دوران کودکیاش میشناخت او را دعوت به صحبت کرد و با هم به سمت بیابانهای خلوت اطراف روستا رفتند، اما در اوج بحث که ریشه در اختلافات قدیمی بر سر زمین روستایی داشت، هرمز، خشمش را کنترل نکرد و اسلحه برتای قدیمی پدرش را از زیر کاپشن بیرون آورد و سینه دوستش را هدف قرار داد.
جسد ساعاتی بعد توسط چوپان کشف شد تا خبر قتل بلافاصله به کلانتری ورامین و بعد بازپرس کشیک قتل برسد. بازپرس، با دستور فوری، تیم آگاهی شهرستان ورامین و کارشناسان صحنه جرم را به محل فرستاد.
دو نفر از کشاورزان محلی، که شب حادثه از جاده عبور میکردند، به مأموران گفتند: «علی رو با موتور دیدیم، پشتش مردی با کاپشن مشکی نشسته بود. به سمت بیابان رفتن، انگار بحث داشتن.» این توصیف، پلیس را به هرمز رساند. تحقیقات از همسر مقتول، زنی جوان با دو فرزند کوچک، پرده از راز آخر برداشت: «علی آخرین بار با هرمز قرار داشت. میگفت میخواد مسئله زمین رو حل کنند».
تیم تحقیق پلیس آگاهی همچنین در به مغازه ابزارفروشی مقتول دوربینهای مداربسته را بازبینی کردند و دیدن. هرمز وارد مغازه شده و مقداری از وسایل گرانقیمت را سرقت کرده بود. این سرقت، نه فقط برای پوشش، بلکه برای تسویه حساب مالی، بود. به این ترتیب عملیات دستگیری آغاز شد و هرمز، دو روز بعد در کلبه پدریاش در حاشیه روستا، دستگیر شد.
او ابتدا انکار کرد و مدعی شد: «من قاتل نیستم. علی با دو خلافکار دعوا کرد.» اما زیر فشار بازجوییها، رویارویی با شاهدان و نمایش فیلم دوربینها، بالاخره اعتراف کرد: «با اسلحه برتای پدرم زدمش. بحثمان بالا گرفت، زمین موضوع حرفمان بود و شلیک کردم. بعد اسلحه را در سقف خانه پنهان کردم و رفتم مغازهاش تا وسایلش را بردارم.»
با اعتراف هرمز، ماموران به خانهاش رفتند و اسلحه برتا را از پشت کاذب سقف کشف کردند. آزمایش گلوله و پوکه صحنه را با اسلحه تطبیق داد. بازسازی صحنه قتل در بیابان انجام شد و هرمز، با دستانی در زنجیر موقعیت شلیک را نشان داد.
پرونده با سرعت به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. اولیای دم، درخواست قصاص نفس داده بودند و قضات، با استناد به اعتراف صریح متهم، فیلمهای دوربینها، گزارش پزشکی قانونی که علت مرگ را شلیک مستیم اعلام کرذه بود و کشف سلاح، حکم قصاص را صادر کردند. دیوان عالی کشور، پس از بررسی دقیق، حکم را تأیید کرد.
سحرگاه چهارشنبه، پس از طی تشریفات قانونی، هرمز به حیاط زندان قزلحصار منتقل شد. طناب دار دور گردنش افتاد و در سکوت سنگین زندان، حکم اجرا شد.



