بارورسازی ابرها، هارپ و ابردزدی چقدر در آمدن یا نیامدن باران موثرند؟
بارورسازی ابرها روشی علمی اما محدود است که میتواند در شرایط خاص، کارایی بارش را در ابرهای مستعد افزایش دهد؛ با این حال بازدهی قطعی نیست و نگرانیهای زیستمحیطی، اخلاقی و حقوقی درباره پیامدهای منطقهای و فراسرزمینی آن مطرح است.

به گزارش اول فارس از شیراز، تمایل بشر برای کنترل آبوهوا، آرزویی به قدمت تاریخ تمدن است؛ از کشاورزی که برای رویش محصولاتش چشم به آسمان میدوخت تا جوامعی که با سیل و طوفان نابود میشدند، هوا همیشه یک متغیر قدرتمند و غیرقابل پیشبینی بوده است.
اکنون نیز که خشکسالی گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان شده است و ایران هم امسال یکی از سختترین خشکسالیهای خود را پشت سر میگذراند، اخباری درباره تلاش برای بارورسازی ابرها در داخل کشور شنیده شده است. اما این کار چگونه انجام میشود و چه هزینهای دارد؟
برای بارورسازی ابرها در ابتدا لازم است هواشناسان الگوهای بارش در ابرها را مشاهده کرده و ابرهای مناسب برای بارورسازی را شناسایی کنند. سپس زمانی که ابر به شرایط مطلوب رسید، خلبانان با هواپیماهای ویژه خود به پرواز درمیآیند که حامل فِلِرهای رطوبتگیر روی بالهای هواپیما هستند. هر فلر شامل حدود یک کیلوگرم مواد نمکی است و ممکن است تا سه دقیقه طول بکشد تا بسوزد و وارد ابرهای مناسب شود.
سید مجید میررکنی، عضو انجمن هواشناسی ایران در گفتوگویی تفضیلی با تسنیم در این باره توضیحاتی ارائه داد که مشروح آن در ادامه آمده است.
برای آغاز از اعتقاد جمعی درباره باوررسازی ابرها بگویید. این باور از کجا آغاز شده و چگونه این برداشت حاصل شد که میتوان ابرها را بارور ساخت؟
سیر تحول تلاش انسان برای تأثیرگذاری بر این متغیر در سه پرده اصلی بررسی میشود؛ روشهای سنتی و آیینی، مداخلات علمی مدرن (بارورسازی ابرها) و فناوریهای نوین و آیندهنگرانه (دستکاری یونسپهر).
از بدو خلقت، انسان برای پدیدههایی که درکی از آنها نداشت، به آیین وباور متوسل میشد. بارش باران، نماد حیات و برکت، در مرکز بسیاری ازاین باورها قرار داشت و درتاریخ مراسمهایی برای آن دیده میشود. مانند “رقص باران” که یکی از شناختهشدهترین روشهای آیینی است که در فرهنگهای مختلف، از قبایل بومی آمریکا گرفته تا جوامع آفریقایی، وجود داشته است. این رقصها و مراسم، تلاشی برای برقراری ارتباط با نیروهای ماوراءالطبیعه یا خدایان به منظور طلب رحمت و بارش بود.
از دیدگاه علمی، این روشها هیچ تأثیر فیزیکی بر جو ندارند، اما کارکرد اجتماعی مهمی داشتند که ایجاد همبستگی، امیدواری جمعی و کاهش اضطراب در برابر خشکسالی از جمله آنهاست. این اقدامات به انواع دیگری هم وجود داشت؛ در قرون وسطی و حتی تا اوایل قرن بیستم، در اروپا کشاورزان از شلیک توپ یا به صدا درآوردن ناقوسهای کلیسا برای “شکستن” ابرهای تگرگزا استفاده میکردند. آنها بر این باور بودند که موج صوتی حاصل از انفجار، مانع از تشکیل یا رشد دانههای تگرگ میشود. علم مدرن هواشناسی نشان داده است که انرژی موجود در یک موج صوتی در مقایسه با انرژی عظیم یک طوفان تندری، کاملاً ناچیز است و این روش هیچ اثربخشی علمی ندارد.
این روشها، با وجود عدم کارایی فیزیکی، نشاندهنده عمق نیاز و استیصال بشر در برابر پدیدههای جوی بودند و زمینه را برای گذار از باور به علم فراهم کردند.
اما در اواسط قرن بیستم، با کشف تصادفی وینسنت شیفر، دانشمند آمریکایی، رویای کنترل هوا وارد فاز علمی شد. او دریافت که با وارد کردن ذرات یخ خشک به یک محفظه ابر سرد، میتوان بلورهای یخ را به سرعت تشکیل داد. این سنگ بنای تکنیک بارورسازی ابرها شد.
علم در خصوص بارورسازی ابرها چه میگوید؟ چه اصول علمی در این باره مد نظر است؟
فرایند بارش زمانی رخ میدهد که قطرات بسیار ریز آب یا بلورهای یخ در ابرها به اندازهای سنگین شوند که بر نیروی بالا برنده هوا غلبه کرده و سقوط کنند.
گاهی ابرها، به خصوص ابرهای “فوق سرد” که دمای آنها زیر صفر درجه است اما آب در آنها هنوز مایع است، فاقد “هستههای تراکم” یا “هستههای انجماد” کافی برای شروع این فرایند هستند.
لطفاً باورسازی بارورسازی ابرها را در مفهوم کلیتر توضیح دهید.
بارورسازی یعنی وارد کردن مصنوعی این هستهها به ابر که یدید نقره و یخ خشک از جمله آنهاست، چرا که ساختار بلوری یدید نقره شباهت زیادی به یخ دارد و به منزله یک هسته انجماد کارآمد عمل میکند.
دمای یخ خشک حدود منفی ۷۸ درجه سانتیگراد است و با سرد کردن شدید محیط اطراف خود، باعث یخ زدن قطرات آب میشود؛ این مواد توسط هواپیما، راکت یا ژنراتورهای زمینی به داخل ابرهای مستعد تزریق میشوند
بازدهی و کارایی این فرآیند چگونه است؟
مهمترین و بحثبرانگیزترین بخش بارورسازی ابرها، بازدهی و کارآیی آنهاست. بازدهی این روش به هیچ وجه قطعی و تضمینشده نیست و به شدت به شرایط جوی (نوع ابر، دما، رطوبت، الگوهای باد) بستگی دارد.
افزایش، نه آفرینش در امر بارورسازی اهمیت دارد. در واقع بارورسازی نمیتواند از آسمان صاف ابر بسازد. این روش تنها میتواند کارایی بارش را در ابرهایی که از قبل وجود داشته و مستعد بارش هستند، افزایش دهد.
آیا تخمین دقیقی از میزان بارش با بارورسازی ابرها وجود دارد؟
مطالعات علمی معتبر، میزان افزایش بارش تحت شرایط ایدهآل را بین ۵ تا ۲۰ درصد تخمین میزنند. اثبات قطعی این میزان افزایش بسیار دشوار است، زیرا هرگز نمیتوان با اطمینان گفت که اگر ابر بارور نمیشد، چقدر بارش طبیعی میداشت. البته بارورسازی یک ابزار محدود و مکمل است، نه یک راهحل جادویی برای خشکسالی.
کشورهایی مانند چین، روسیه، امارات و آمریکا از آن به طور گسترده برای افزایش بارش، تأمین آب سدها یا سرکوب تگرگ استفاده میکنند، اما همیشه بهمثابه بخشی از یک برنامه مدیریت منابع آب جامع.
آیا این مهم پیامدهای محیطزیستی و اخلاقی هم دارد؟
سمی بودن یدید نقره از جمله این پیامدهاست. مهمترین نگرانی، اثرات زیست محیطی نقره است. هرچند غلظت نقره در بارش حاصل از بارورسازی بسیار پایین وطبق استانداردهای سازمان بهداشت جهانی، در محدوده مجاز برای آب آشامیدنی است، اما نگرانیهایی در مورد تجمع زیستی آن در خاک، گیاهان و اکوسامانههای آبی درمناطقی که به طور مداوم تحت بارورسازی قرار میگیرند، وجود دارد. البته تحقیقات بلندمدت در این زمینه هنوز کامل نیست.
پدیده “سرقت باران” هم از دیگر چالشهای بارورسازی ابرهاست؛ این یک معضل بزرگ اخلاقی و حقوقی است. سؤال اینجاست که آیا بارور کردن ابرها در یک منطقه و افزایش بارش در آنجا باعث نمیشود که مناطق پاییندست (در مسیر حرکت باد) از بارش طبیعی خود محروم شوند؟ علم در این مورد به قطعیت نرسیده است.
برخی مطالعات نشان میدهند که تأثیر آن ناچیز است، اما این نگرانی وجود دارد که یک کشور با دستکاری در جو، به طور ناخواسته یا عمدی، باعث ایجاد خشکسالی در کشور همسایه شود.
این مسأله به “حقوق آبجوی” منجر شده که هنوز هیچ قانون بینالمللی مشخصی برای آن وجود ندارد.
پیامدهای دیگری هم وجود دارد؟
دستکاری در یک سامانه پیچیده و آشوبناک مانند جو، میتواند نتایج غیرمنتظرهای داشته باشد. برای مثال؛ یک عملیات که برای افزایش بارش ملایم طراحی شده، ممکن است به طور تصادفی به یک سیل ناگهانی و مخرب منجر شود و در این صورت مسئولیت چنین پیامدهایی با چه کسی است؟
همچنین تاریخ نشان داده که این فناوری پتانسیل تبدیل شدن به سلاح را دارد. در جنگ ویتنام، ارتش آمریکا پروژهای به نام “عملیات پوپای” را اجرا کرد که در آن با بارورسازی ابرها، فصل بارانهای موسمی را طولانیتر کردند تا مسیرهای تدارکاتی دشمن را گلآلود و غیرقابل استفاده کنند. این امر نشان میدهد که دستکاری هوا میتواند به ابزاری برای جنگ تبدیل شود.
نقش مهندسی اقلیم در این باره چیست؟
باید مرزهای نوین (دستکاری یونسپهر و مهندسی اقلیم) را در این خصوص توضیح داد. با پیشرفت فناوری، ایدههایی که زمانی در حد داستانهای علمی – تخیلی بودند، اکنون وارد حوزه تحقیقات جدی (و گاه جنجالی) شدهاند.
یونسپهر لایهای از جو فوقانی زمین (از ارتفاع حدود ۶۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتری) است که مملو از ذرات باردار الکتریکی (یونها و الکترونها) است. تأسیساتی مانند HAARP (برنامه پژوهشی یونسپهر فعال بافرکانس بالا) در آلاسکا، از آنتنهای قدرتمند برای ارسال امواج رادیویی پرانرژی به سمت یونسپهر استفاده میکنند.
هدف علمی آن اعلام شده؟
هدف اصلی این تحقیقات، مطالعه خواصیونسپهر برای بهبود ارتباطات رادیویی، سامانههای ناوبری (GPS) و نظارت بر فعالیتهای فضایی است. با گرم کردن موقت بخشی از یونسپهر، دانشمندان میتوانند واکنش آن را بررسی کرده و مدلهای فیزیکی خود را بهبود بخشند.
هرچند نظریههای توطئه و برخی فرضیههای علمی حاشیهای، ادعا میکنند که تأسیسات HAARP میتوانند برای کنترل آبوهوای سطحی، مانند هدایت طوفانها، ایجادخشکسالی یا زلزله، استفاده شود.
واقعیت علمی این تأسیسات چیست؟
جامعه علمی جریان اصلی، این ادعاها را رد میکند. انرژی



