انسان ها به عنوان موجوداتی اجتماعی، خواهان زندگی در مراکزی هستند که بتوانند اکثریت نیازمندی های خود و خانواده را فراهم کنند. دو مرکز اصلی برای کار و فعالیت انسانها روستاها و شهرها هستند. ریشه مشکلات معیشت خانواده ها به ویژه برای روستاها و طبقه متوسط شامل کارگر و کارمند، عدم تعادل درآمد و هزینه یا همان دخل و خرج است. این موضوع را با عنوان شکاف بین دستمزد و سبد معیشتی خانوارها یا مصرف کنندگان بیان می کنند. بنا براین با دو موضوع روبرو هستیم: نابرابری دخل و خرج و نابرابری شهر و روستا.
شکاف دخل و خرج، معلول عواملی متعدد در اقتصاد است.
الف- دخل یا درآمد که در واقع وابسته به اشتغال و دستمزد است و این دو موضوع نیز خود متاثر از عواملی خرد و فردی مانند سابقه کار، مهارت و دانش، تحصیلات، محل زندگی، سرمایه و همچنین عواملی کلان مانند رونق یا رکود اقتصادی و محیط کسب و کار هستند.
ب- خرج یا هزینه های زندگی نیز متاثر از عوامل فردی و خرد چون مخارج ازدواج، تحصیل، مسکن، بهداشت و درمان، و همچنین عواملی کلان مانند تورم یا همان گرانی است.
راه حل: برای بهبود معیشت باید برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت را با هم مطرح کرد. با توجه به موارد بالا، به طور ریشه ای و بلندمدت، دو مشکل اصلی که باید ابتدا حل شوند، اشتغال یا دستمزد و تورم است. اما به طور موقت و کوتاه مدت می توان کمک های مالی و غیرمالی برای بهبود معیشت خانوارها در نظر گرفت.
رسیدن به محرومین و مناطق محروم از طریق نهادهای امدادی و سایر روش ها، در بسیاری از برنامه های دولت ها تا کنون وجود داشته، اما کمتر به طور موثر توانسته است مشکلات را حل کند. چرا که در سطح کلان، مشکلات اشتغال و تورم همچنان پابرجا بوده اند. از طرفی در سطح خرد، بسیاری از خانواده های آسیب پذیر که ناتوان و ریسک پذیر هستند می خواهند از طریق تسهیلات آسان برای سرمایه گذاریهای خود و کسب و کار استفاده کنند، لذا حاضر نیستند که متکی به اقتصاد صدقه ای شوند و از طریق دریافت پول نقد به معیشت خود ادامه دهند.
برخی از مشکلات اقتصاد امدادی عبارتند از:
راه حلی است برای کمک به نیازمندان، که به منزلت اجتماعی افراد توجه نمی شود.
تنبلی و تن پروری به عنوان یک شیوه زندگی سازماندهی می شود.
– صدقه در مقایسه با مالیات ها، هیچ سند پشتیبان ندارد
وصولی اقتصاد صدقه ای غیرقابل پیش بینی است و قابلیت برنامه ریزی ندارد.
در درازمدت، سرمایه گذاری های مبتنی بر کمک های مالی به شکل وام و یا کمک بلاعوض، بهتر است به سرمایه گذاری ها جهت تولید یا خدمات در مناطق محروم و روستاها و نه برای مصرف تخصیص یابد. اما برای خانواده های آسیب پذیر و بسیار ناتوان و ریسک پذیر باید کمک های مالی انجام شود.
سرانجام این اقدامات در بلندمدت این است که، افراد به منظور ارتقاء معیشت و دستیابی به رفاه و خوشبختی کمتر رهسپار سکونتگاه های شهری می شوند و از طرفی شهروندذان در مراکز محروم شهری نیز بهبود معیشتی خواهند داشت.
چگونه می توان به بهبود معیشت شهری و روستایی کمک کرد
انسان ها به عنوان موجوداتی اجتماعی، خواهان زندگی در مراکزی هستند که بتوانند اکثریت نیازمندی های خود و خانواده را فراهم کنند. دو مرکز اصلی برای کار و فعالیت انسانها روستاها و شهرها هستند. ریشه مشکلات معیشت خانواده ها به ویژه برای روستاها و طبقه متوسط شامل کارگر و کارمند، عدم تعادل درآمد و هزینه […]
نظرات