سونامی واگذاری فله‌ای جنگل‌های زاگرس

نجمه جمشیدی در روزنامه قانون چنین نوشته است :  جنگل‌های زاگرس، آهسته آهسته درحال تبدیل شدن به مزارع و باغ‌ هستند. کشاورزان زاگرسی با شخم‌زدن جنگل‌ها، موجب ازبین‌رفتن آن‌ها شده‌اند. به‌گفته کارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگل‌ها سبب می‌شود تا قسمت‌های زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگرفته و رطوبت خود را از […]

تصویر مرتبط

نجمه جمشیدی در روزنامه قانون چنین نوشته است : 

جنگل‌های زاگرس، آهسته آهسته درحال تبدیل شدن به مزارع و باغ‌ هستند. کشاورزان زاگرسی با شخم‌زدن جنگل‌ها، موجب ازبین‌رفتن آن‌ها شده‌اند. به‌گفته کارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگل‌ها سبب می‌شود تا قسمت‌های زیرین خاک در معرض جریان هوا قرارگرفته و رطوبت خود را از دست دهد که این مساله، موجب خشکی درختان و تخریب تدریجی جنگل‌های زاگرس خواهد شد. براساس آمار، جنگل‌زدایی در ایران شروع شده و هر روز بر شدت آن افزوده می‌شود؛ در ۷۰ سال گذشته، هفت میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس از بین رفته و درحال حاضر تنها پنج میلیون هکتار جنگل باقی مانده است. بسیاری از وزارتخانه‌ها با تصمیمات غیرکارشناسی، موجب از بین رفتن هزاران هکتار از این جنگل‌ها شده‌اند. به‌عنوان مثال، جهادکشاورزی در جنگل‌های زاگرس به‌صورت مجانی زمین و آب در اختیار کشاورز و باغدار قرار می‌دهد که به کشاورزی بپردازند. درخت بلوطی راکه عمر ۵۰۰ سال می‌کند و ریشه در آب دارد و نیازی به آبیاری ندارد، قطع می‌کنند، جنگل را به باغ تغییر کاربری می‌دهند و در آن درخت سیبی می‌کارند که عمر نهایت ۱۵ ساله دارد و برای تولید یک کیلو ی آن ۸۴۰ لیتر آب نیاز است. تمامی این فجایع، تحت عنوان «معیشت مردم» انجام می‌شود. حال پرسش این است که این، چه معیشتی است که طبیعت را به تاراج ببریم و محصولی تولید کنیم که صرفه اقتصادی نداشته باشد که در نهایت یک معیشت ناپایدار بیش نیست. انسان،‌کاهش نزولات جوی و برداشت بی‌رویه آب، عوامل مرگ تدریجی جنگل‌های زاگرس هستند. این جنگل‌ها درحالی به‌دست انسان‌ها تخریب می‌شوند که نظارت مسئولان به‌اندازه‌ای ضعیف است که می‌توان گفت نظارتی وجود ندارد.

تجارت سیاه زغال

یکی از تجارت‌های پرسودی که پای انسان‌ها را به نقاط بکر زاگرس باز کرده، تجارت زغال است. زغال‌گیری همچون آفت کرم‌ چوب‌خوار به‌جان زاگرس افتاده است. بارها خبر اکتشاف محموله‌های زغال رادر زاگرس شنیده‌ایم اما این بازی اکتشاف همچنان ادامه دارد. طبق قانون تهیه، حمل‌ونقل و استفاده از درختان برای درست کردن زغال ممنوع است. پایان دادن به تجارت سیاه زغال در زاگرس مستلزم فرهنگ‌سازی، آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و همچنین ایجاد معیشت‌های جایگزین برای جوامع محلی است. شنیده‌ها حاکی از آن است که بخش عمده‌ای از زغال‌های درختان زاگرس در رستوران‌ها و مجتمع‌های تفریحی بین‌راهی و … مورد استفاده قرار می‌گیرد.توسعه ناپایدار، یکی دیگر از دلایل تخریب زاگرس است. هزاران درخت برای احداث جاده یا خطوط انتقال گاز قطع می‌شوند. در چند سال اخیر شرکت‌های خطوط انتقال نفت و گاز در تمامی بخش‌های زاگرس به تخریب جنگل‌ها مشغولند و سازمان محیط زیست به‌تنهایی توان مقابله با آن‌ها را ندارد. خطوط انتقال گازعلاوه‌بر اینکه طبیعت بکر و دست‌نخورده زاگرس را نابود می‌کند، به‌دلیل گرد و غبار ناشی از انفجارها باعث خشکیدگی درختان نیز می‌شود.

حال ناخوش زاگرس

در روزگاری که حال مخمل سبز ایران ناخوش است و نفس‌های آن به‌شماره افتاده است؛ سونامی واگذاری فله‌ای اراضی ملی؛ بلوط‌های چندصد ساله زاگرس را قربانی می‌کند. این روزها همه فعالان و متخصصان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مشغول فعالیت و بیانیه دادن برای نابودی جنگل های زاگرس در مورد قطع درختان، فروختن آن‌ها برای تهیه کاغذ و تبدیل به زغال هستند، در حالی که طرح «زراعت در اراضی زیر اشکوب» با ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی و حمایت منابع طبیعی برخی استان‌های زاگرس‌نشین، انگار در حال انجام است. موضوع مهمی که برای توجیه این طرح ارائه می شود ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای افراد بومی مناطق است، اما همین طرح ناخودآگاه یا در بیشتر مواقع آگاهانه باعث و بانی از بین رفتن منابع طبیعی کشور شده است. این طرح شاید برای ایجاد اشتغال و کمک به قشر کم درآمد در نظر گرفته شده است ولی بیشتر افرادی که دنبال این طرح ها هستند، هیچ‌گاه محتاج به چنین درآمدی نیستند. بیشتر افراد سودجویی هستند که از چندی قبل هزاران متر از اراضی ملی کشور را تخریب و آماده برای این طرح کرده‌اند.قادر رحمان زاده، کارشناس محیط زیست در این‌باره به مهر گفت: « معضل بعدی این طرح که در آینده نزدیک گریبان‌گیر کشور خواهد شد، سندهای رسمی است که با نام افراد از طرف منابع طبیعی به شخص داده می‌شود. این موضوع می‌تواند امر شخصی‌سازی اراضی ملی به افرادی باشد که قطعا از این پس اراضی ملی را ملک شخصی خود می‌دانند و امکان کاشت درختان دیگر و استفاده از سموم و حتی ساخت خانه باغ‌ها و چاه‌های غیر مجاز را به حد فزاینده‌ای می‌توانند بالا ببرند.تبدیل وضعیت اراضی ملی و طبیعی همواره یکی از مقاصد انسان‌های حریص به‌شمار می‌رود. این طرح باعث شده که امروزه شاهد آن باشیم که عده‌ای با آتش‌زدن عرصه‌های طبیعی به‌دنبال تصرف این اراضی و انجام فعالیت‌های کشاورزی و باغ‌داری در آن‌ها باشند و مجوز و پشتیبانی از ناحیه ارگان‌هایی که باید بازدارنده باشند، قطعا چنین روندی را تسریع و بیشتر می‌کند. همچنین طرحی که همزمان برای زاگرس‌نشینان می‌تواند مشکل‌ساز باشد، طرح «کشت در اراضی شیب دار» است. این طرح چندی پیش برای نخستین بار قرار بود در استان کردستان و با واگذاری اراضی جنگلی مخروبه به مردم و تبدیل آن به باغ آن هم با اولویت متصرفان جنگل آغاز شود که با مخالفت بسیاری از فعالان، متخصصان و انجمن‌های علمی کشور متوقف ماند. اما بعدها این طرح به تصویب دولت رسید و قرار شد طبق برنامه ششم توسعه در فاز نخست حدود ۵۰۰ هزار هکتار از مراتع شیب‌دار از مجموع هفت میلیون هکتار اراضی مرتعی و شیبدار کشور به متقاضیان واگذار شود».

به گفته او بر اساس این بخشنامه برای تمامی عرصه‌های کشور با هر درصد پوشش گیاهی و حتی مراتع درجه یک با تشخیص کارگروه استانی قابلیت واگذاری و تبدیل شدن به باغ را دارد و مناطقی که پیشتر توسط متصرفان تصرف شده در کمال تعجب به جای بازپس‌گیری در اولویت واگذاری قرار گرفته اند!

این کارشناس محیط زیست در پایان تصریح کرد: «این طرح‌ها به گواه بسیاری از منتقدان می‌تواند اندک ذخایر آبی کشور را هم قربانی توسعه باغ‌ها کرده و در سال‌های آتی به شهرک‌های ویلایی و مسکونی تبدیل کند. طرح هایی که به نوعی آغاز مجدد واگذاری‌های فله‌ای اراضی ملی در کشور و تکرار تجربه تلخ واگذاری میلیون‌ها هکتار از اراضی ملی در دو دهه گذشته در قالب طرح طوبی، فلاحت در فراغت، بوستان خانواده و باغ شهرها است، حالا این بار قرار است با یک عنوان دیگر چوب حراج به منابع ملی بزند و این بار زاگرس قربانی اصلی این طرح ها خواهد بود».

مرگ زاگرس فرا رسید

پیری، معضلی است که به‌تازگی به لیست مشکلات جنگل‌های زاگرس افزوده شده است. براساس تحقیقات انجام شده، پدیده پیری درختان به‌خاطر عواملی مانند حمله آفات و خشکسالی‌های متوالی، ریزگردها و… رخ داده که انسان در به‌وجود آمدن آن تاثیر زیادی داشته است. پیر شدن زاگرس، پیامدهای منفی بسیاری برای این جنگل‌ها دارد. شاید خطرناک‌ترین آن‌ها ، نزدیک شدن تاریخ مرگ زاگرس است. حال پرسش این است درصورت مرگ زاگرس آیا جایگزین مناسبی برای این منبع غنی طبیعی وجود دارد.زاگرس، مخمل سبزی که در میانه ایران رخ نمایی می‌کند و زندگی را به یک میلیون و نیم زاگرس‌نشین هدیه داده، نفس‌اش به‌شماره افتاده است. تغییرکاربری جنگل به باغ و مزرعه، راه‌سازی و ایجاد خطوط انتقال گاز، انتقال آب از رودخانه‌های زاگرس، تجارت سیاه زغال و آتش‌سوزی که به‌دست انسان‌ها انجام می‌شود درکنار کاهش نزولات جوی، نفس زاگرس را بریده است. براساس آمار، یک میلیون و سیصد هزار هکتار از جنگل‌های زاگرس تنها درهفت سال گذشته تخریب شده است.

مطالب مرتبط

تصویری شگرف از بازسازی جنگل توسط زن و مرد عکاس

نئاندرتال‌ها و انسان‌ امروزی در رشته‌کوه زاگرس با یکدیگر آمیزش نژادی داشتند

غارت بی‌سابقه منابع طبیعی برای تولید زغال در روستای چهار دِه دزپارت

نظرات