عصر ایران: خبر کشف وافور چهارهزار ساله را «علیاکبر وحدتی» باستانشناس، بهطور اختصاصی در اختیار سایت عصر ایران قرار داد و ما هم آن را در سلسله ویدئوهای «ایران به روایت آثار» گنجاندیم. این کشف بسیار پرحرف و حدیث خواهد بود و مطالعات بسیاری لازم است تا چند و چون دقیق آن مشخص شود.
ماجرای این وافور باستانی را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» میبینید.ر سرزمین ایران جاخوش کرده. از چند سال پیش؟ محققان میگویند خوردنش از دوره صفوی رواج یافته و با تصرف شمال هند به دست نادرشاه، ایرانیان با دود کردن آن هم آشنا شدهاند. اما پیدا شدن یک ظرف سفالی همهچیز را دگرگون کرده؛ بخشی از وافوری چهار هزار ساله که در محوطه باستانی چَلو در حوالی شهر جاجَرم پیدا شد. گورستانی تاریخی که باستانشناسان در آن بقایای یک کلهپاچه باستانی را هم یافتند و در قسمت قبل دربارهاش گفتیم.
اما این ظرف سفالی که امروز آن را «حُقه» مینامیم، داستانی عجیبتر از آن کلهپاچه دارد؛ ظرفی است که بر سر لولهای چوبی میگذارند تا دود تریاک پخته شده را به ریه بفرستند. حُقهای که تا امروز نمونهای مانند آن در هیچکجای جهان پیدا نشده و تاریخ مصرف تریاک در ایران را به روزگاری کهنتر از آنچه نوشتهاند میرساند.
«یکی تنگ تابوت ازین بهر ماست / درختی که تریاک او زهر ماست». فردوسی نام تریاک را هزار سال پیش در شاهنامهاش آورده. زکریای رازی و ابنسینا هم این ماده را بهعنوان دارو تجویز میکردند. از اینها قدیمیتر، هیچ سند مکتوبی درباره استفاده تریاک یا هر نوع ماده مخدری در فلات ایران وجود ندارد. اما مطالعات باستانپژوهی نتایج تازهای به دست آورده. مثل پیدا شدن لولههای استخوانی در معبد «گُنورتپه» ترکمنستان امروز که داخل آنها دودههایی از مادهای مخدر (احتمالا حشیش) یافت شده و قدمتشان به چهار هزار سال پیش میرسد. یا کشف یک آشپزخانه حدودا ۶هزار ساله در شهر «اِبلا»ی سوریه که بقایایی از تخم خشخاش در آن پیدا شد؛ همان گیاهی که تریاک را از آن میگیرند و البته در آشپزی هم به کار میرفته. این سفالهای ۳۵۰۰ ساله هم که به شکل خشخاش ساخته شدهاند، از قبرس به دست آمدهاند. در تمدن مصر باستان هم با نقشهایی مواجه میشویم که به گفته پژوهشگران نشان از مصرف موادمخدر دارد.
اما در ایران تاکنون هیچ سند محکمی برای استفاده ساکنان این فلات در هزارههای دور نداشتهایم تا پیدا شدن این حُقه سفالی در گورستان چَلو که مربوط به تمدن آمودریا است؛ همان منطقه بزرگی که در دوره ساسانیان ایالت خراسان بزرگ نام گرفت و حالا برخی باستانشناسان آن را به همین نام میخوانند.
این حقه در کنار صورت جسد قرار داشت؛ جسد فردی که هنوز جنسیت آن را نمیدانیم اما میدانیم که حدود ۴۲۰۰ سال پیش درگذشته و از خانوادهای مرفه بوده؛ چراکه هدایای زیادی درون قبر آن گذاشتهاند. این حقه از سفال خاکستری است؛ روشی در سفالگری که مختص دشت گرگان بوده نه مردمانی که آنسالها در چَلو زندگی میکردند و بیشتر از سفال نخودیرنگ استفاده میکردند. اما سفال خاکستری عموما بدون نقش و نگار است و این حُقه پر از نقش؛ آن هم نقوشی متعلق به تمدن آمودریا و نه دشت گرگان؛ یک گل خشخاش در وسط و دو بز کوهی در دو طرفش و پرندههایی بزرگ دورتادورش.
میدانیم که مردمان محوطه باستانی چَلو در ۵۵۰۰ سال پیش تحتتاثیر فرهنگ دشت گرگان بودهاند و با مهاجرت افرادی در ۴۲۰۰ سال پیش، فرهنگ این منطقه دستخوش تحول شده. یعنی همان مردمانی که از شرق (یعنی همان تمدن آمودریا) به چَلو وارد شدند و هنوز سفال خاکستری را نمیشناختند. از نقوش روی ظرف که متعلق به فرهنگ آمودریاست، حدس میزنیم که صاحب این حُقه، از همین مردمان مهاجر بوده، ولی توانسته تکنیک سفالگری دشت گرگان را یاد بگیرد و ظرف خود را به شیوهای جدید ساخته. او هنرمندی سلطنتی نبوده تا کارش بیعیب و نقص و هنرمندانه باشد؛ پس نقش را در توان و هنر خود حک کرده؛ نقشی منحصربهفرد که تاکنون نمونهاش را به این صورت (یعنی در مرکز قرار گرفتن یک گل خشخاش) در جای دیگری نیافتهاند. این حقه در یک سمت دیگرش دو سوراخ هم برای عبور دود تریاک پخته شده دارد و احتمالا لولهای چوبی هم داشته که به مرور زمان تجزیه شده و از بین رفته.
اینکه این فرد چرا تریاک مصرف میکرده نمیدانیم؛ شاید بیمار بوده و تریاک مُسکنش. شاید مقامی مذهبی داشته و موادمخدر را راهی برای رسیدن به رازها و جادوها میدانسته. هرچه هست میدانیم که استفاده از تریاک اعتیادآور است و این فرد هم به هر دلیلی که آن را مصرف می کرده، یک معتاد به تریاک بوده. تا امروز، نخستین تریاکی پیدا شده در ایران.
نظرات