مرد میانسال و دو پسرش که به همراه یکی از بستگانشان برای کار و تفریح به باغی در اطراف ساوه رفته بودند به علت انفجار گاز پیک نیک دچار سوختگی شدید شده و جان باختند.
به گزارش گروه حوادث اول فارس، صبح شنبه اول آذر مرگ مرد جوانی در بیمارستان سوانح سوختگی تهران به بازپرس مصطفی واحدی اعلام شد. مرد ۴۴ ساله به علت شدت سوختگی پس از ۷ روز جدال با مرگ جان خود را از دست داده بود.
با مرگ مرد جوان بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیق درخصوص علت این آتشسوزی مرگبار را صادر کرد. نخستین بررسیها نشان میداد «رضا امینی بیات» از شهرستان خشکرود، زرندیه استان مرکزی به تهران منتقل شده، اما شدت سوختگی به قدری بود که مرگ او را رقم زد. اما این مرد تنها قربانی حادثه آتشسوزی نبوده و دو پسر ۱۷ و ۲۴ سالهاش و پسر ۱۸ ساله یکی از بستگانشان نیز دچار سوختگی شده بودند که پس از انتقال به بیمارستان طی یک هفته به خاطر شدت سوختگی جان خود را از دست داده بودند.
تفریح در باغ
بررسیها نشان میداد صبح روز جمعه ۲۳ آبان رضا به همراه محمد و علی دو پسرش و برادرزن محمد بهنام محمد حسین برای تفریح و کار راهی باغشان در خشکرود شده بودند.
برادر رضا درخصوص حادثهای که رخ داده به خبرنگار گفت: برادرم کشاورز و دامدار بود و پسر کوچکش در این کارها او را کمک میکرد، اما پسر بزرگش محمد کارمند اداره دولتی بود.
مرد جوان که هنوز در شوک از دست دادن اعضای خانوادهاش است و باورش نمیشود چنین حادثه تلخی رقم خورده باشد ادامه میدهد: برادرم قبل از مرگش برایم تعریف کرد که روز حادثه با پسرهایش راهی باغ شدند تا هم کار کنند و هم تفریح. صبح جمعه محمد به برادرزنش زنگ میزند و از او میخواهد نان و پنیر بخرد و به باغ بیاید تا باهم صبحانه بخورند. محمد حسین نیز بیخبر از حادثهای که در کمینشان بوده راهی باغ میشود.
انفجار گاز
ساعتی بعد محمد حسین وارد باغ میشود و به همراه رضا و دو پسرش به اتاق میروند تا صبحانه بخورند. برادرم کتری را روی گاز پیک نیکی میگذارد تا چای درست کند. اما انگار گاز پیک نیکی نشتی داشته و با روشن شدن کبریت منفجر میشود. حادثه در اتاق ۹ متری رخ میدهد و بهدنبال این انفجار آنها به سمت درخروجی میروند، اما از شانس بد آنها دستگیره در افتاده و در قفل شده بود. قفل شدن در و حبس شدن آنها در اتاق ۹ متری، باعث سوختگی شدید آنها میشود. وی افزود: صدای انفجار آنقدر شدید بود که همه شنیدند و با عجله به سمت باغ رفتیم و من با کمک برادر و پسرهایم با دیلم در اتاق را که قفل شده بود باز کردیم و همزمان با اورژانس و آتشنشانی هم تماس گرفتیم. دو نفرشان را خودمان به بیمارستان انتقال دادیم و دو نفر دیگر را اورژانس به بیمارستان رساند. وضعیت جسمی آنها به قدری بد بود که همان شب به تهران منتقل شدند.
او ادامه داد: برادرزاده کوچکم علی حدود ۲۴ ساعت بعد، فوت کرد. فردای آن روز برادرش فوت کرد و دوشنبه نیز محمد حسین جان باخت برادرم بیشتر از آنها دوام آورد، اما تصور میکنم نتوانست با غم از دست دادن بچههایش کنار بیاید و هفت روز بعد تسلیم مرگ شد.
نظرات