بهرام رادان
پرکارترین بازیگر جشنواره سیوهفتم است که با سه فیلم در این رویداد حضور دارد. البته یکی دو بازیگر هستند که از او بیشتر فیلم دارند، اما رادان تنها بازیگری است که در هر سه فیلم نقش اصلی فیلمهایش را بازی میکند. دو فیلم او به نام «آشفتگی» و «ایده اصلی» در بخش مسابقه حاضر هستند که میگویند برای اولی شانس زیادی دارد تا برای سومین بار برنده سیمرغ بلورین شود. دیگر فیلم او «سونامی» هم در بخش مسابقه فیلمهای اول حضور دارد.
آشفتگی / نویسنده
بهرام رادان در فیلم فریدون جیرانی، نقش یک نویسنده را بازی میکند که به هیچ جایی نرسیده و اوضاع چندان خوبی ندارد. از او چند عکس منتشر شده که دو گریم متفاوت دارد. با توجه به اینکه اطلاعاتی از داستان فیلم و شخصیتها رسانهای نشده، اینطور استنباط میشود که مخاطب این نویسنده را در دو موقعیت متفاوت میبیند. فضا و اتمسفر عکسهایی که او را با گریم سبیل و ریش تراشیده میبینیم به گونهای است که انگار این نویسنده به لحاظ موقعیت اجتماعی و تمکن مالی یا به شرایط خوبی رسیده، یا اینکه این شرایط را از دست داده و وضع چندان مناسبی ندارد.
سونامی /عضو تیمملی تکواندو
یکی از نقشهای سخت کارنامه کاری بهرام رادان در همین فیلم «سونامی» رقم خورده است. او نقش یک تکواندوکار حرفهای را بازی میکند که به عضویت تیمملی ایران درآمده است و درواقع از این راه امرار معاش میکند. درام فیلم هم برمبنای زندگی حرفهای این کاراکتر بنا شده است. طبق اطلاعات منتشرشده از فیلم نام کاراکتر بهرام در این فیلم مرتضی نژادی است که در المپیک لندن درحالیکه در یک قدمی مدال قرار دارد، با چالشی ناخواسته مواجه میشود و کل زندگی حرفهایاش تحتتاثیر این اتفاق قرار میگیرد.
ایده اصلی / مهندس
ایده اصلی دومین همکاری بهرام رادان با آزیتا موگویی است؛ در فیلم اول موگویی یعنی «تراژدی»، رادان نقش یک جوان آسمانجل را بازی کرده بود؛ با تیپ آدمهای خرده خلافکار. اما در «ایده اصلی» نقش یک مهندس را بازی میکند که مدیریت یک شرکت معروف و متمول را برعهده دارد. به لحاظ تیپ و ظاهر هم کاراکتر سعید پارسا خیلی نزدیک به تیپ و ظاهر خود رادان است. درام قصه دقیقا حول شغل این کاراکتر بنا شده، شرکت او وارد یک مناقصه میشود، مناقصهای که دیگر شرکتها برای برندهشدن در آن از هیچ کوششی دریغ نمیکنند. یکی از رقبای پارسا، زن سابقش است.
تاکنون دو سیمرغ گرفته است و گفته میشود در جشنواره امسال شانس هتریک دارد. سهم شبنم مقدمی از جشنواره دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «زهر مار» است که اولی در بخش سودای سیمرغ پذیرفته شده و دومی در بخش نگاه نو. «شبی که ماه کامل شد» دومین همکاری شبنم مقدمی با نرگس آبیار بعد از «نفس» است که اتفاقا منجر به سیمرغ برای این بازیگر شد. او در فیلم «زهرمار» جواد رضویان یک بار دیگر فیلم کمدی را تجربه کرده است.
شبی که ماه کامل شد / چترباز
مقدمی در فیلم نرگس آبیار، نقش حساسی دارد، شبنم مقدمی نقش مادر الناز شاکر دوست را بازی میکند که عاشق عبدالحمید ریگی برادر عبدالمالک ریگی معروف میشود. او زنی است پنجاه و چند ساله و خانهدار که البته برای خود یک کار وکاسبی خانگی راه انداخته. کارش این است که از چابهار و آن حوالی اجناسی مثل پارچه و لوازم آرایش میآورد و به اهالی محله و در و همسایهها میفروشد. شغل او از این جهت بار دراماتیک در فیلم دارد که در جریان یکی از همین سفرها که دخترش همراه اوست، با عبدالحمید روبهرو میشوند. او با این ازدواج مخالف است و دخترش بهرغم میل باطنی او به عقد عبدالحمید در میآید. اگر آبیار مطابق با شخصیتهای واقعی این کاراکتر را طراحی کرده باشد، مادر زن عبدالحمید، اهل قم است و لهجه غلیظی هم دارد.
زهر مار / ساقی مواد مخدر
یکی از دو کمدی جشنواره سیوهفتم که مقدمی در آن نقش زنی هم سن وسال واقعی خودش یا حتی یکی دوسال کوچکتر را بازی کرد. یک زن خرده خلافکار که کارش خرده فروشی «شیشه» است و براثر یک نقشه از پیش تعیین شده در مسیر یک آدم مذهبی که قرار است در انتخابات شرکت کند، قرار میگیرد. از کاراکتر او دو عکس با دو تیپ متفاوت منتشر شده، یکی با پوشش چادر و دیگری با پوشش مانتو وروسری. رونمایی از کاراکتر شبنم مقدمی با دو پوشش متفاوت این ذهنیت را ایجاد میکند که او دو نقش جداگانه بازی کرده، اما حالت چهره او در عکسی که با پوشش چادر منتشر شده نشان میدهد او همان کاراکتری است که پوشش مانتو و روسری دارد، اما به خاطر قرار گرفتن در یک موقعیت مجبور به استفاده از پوشش چادر شده است. عکسهای منتشر شده از این کاراکتر با پوشش مانتو وروسری هم نشان میدهد که با شخصیتی شر و دردسرساز مواجهیم.
نوید محمدزاده یکی از شانسهای اصلی جشنواره سیوهفتم فیلم فجر است. او در بخش مسابقه با دو فیلم «متری ششونیم» و «سرخپوست» حاضر است. فیلم اول دومین همکاریاش با سعید روستایی است و دومی، نخستین همکاریاش با نیما جاویدی محسوب میشود. نقشهای نوید در هر دو فیلم کاملا به لحاظ تیپ، شغل و طبقه اجتماعی متفاوت است و هر کدام در یک سو قرار دارند.
متری ششونیم / کارتل موادمخدر
«متری ششونیم» تقریبا در سکوت خبری تولید شد و از ابتدای فیلمبرداری تا الان فقط سه فریم عکس از آن رونمایی شده است. طبق اطلاعات لو رفته از فیلم، نوید در این فیلم نقش یک کارتل موادمخدر را بازی میکند. او از خردهفروشی شیشه و ساقیگری به اینجا رسیده است. براساس عکسهای منتشرشده از او در این فیلم، این کاراکتر گریم ویژهای ندارد، آرایش موهایش، نزدیک به آرایش موهای خودش است. تهریش بسیار کوتاهی دارد. نوید با این فیلم یکی از شانسهای جشنواره امسال است.
سرخپوست/ سرهنگ شهربانی
سرخپوست هم در سکوت خبری تولید شد. داستان فیلم در دهه۴۰ میگذرد و نوید محمدزاده در آن نقش سرهنگ شهربانی را بازی میکند. هیچ عکسی از فیلم منتشر نشد و فقط این اواخر، با انتشار موشنی از گریم نوید در این فیلم رونمایی شد. موهای جوگندمی دارد که البته کنارهها کاملا به سفیدی میزند، مثل مردهای چهل، چهل و پنج ساله آن سالها موهایش را به بالا آب و شانه و طبق اصول شهربانیچیها ریشهایش را هم چپتراش کرده است. سبیل آنکارد، اما تقریبا پرپشتی دارد که انتهای سبیلها هم کاملا به سفیدی میزند. زیر چشمها رد چند چروک ریز که نشان از بالا بودن سن این کارکتر دارد، طراحی شده است.
پیمان معادی در جشنواره امسال با دو فیلم حاضر است، یکی «ناگهان درخت» ساخته صفی یزدانیان. در این فیلم پیمان علاوه بر بازی کار تهیه را هم انجام داده. فیلم فضای عاشقانهای دارد مثل فیلم قبلی کارگردانش «در دنیای تو ساعت چند است». مناسبات و روابط فیلم به گونهای است که مشخص نمیشود شغل کاراکتر که پیمان بازی میکند چیست. از عکسهای منتشر شده و گریمهای متفاوت او مشخص است این کاراکتر را در سه مقطع سنی و با سه گریم متفاوت میبینیم. اما فیلم «متری شش و نیم» کاری متفاوت در کارنامه معادی است.
متری شش و نیم / پلیس آگاهی
برخلاف فیلم قبلی سعید روستایی که پیمان در آن نقش یک خرده خلافکار را بازی میکرد، در اینجا نقش پلیس ماجرا را دارد. یک کارآگاه کارکشته آگاهی که چند صباحی به پایان دوران خدمتش بیشتر نمانده است. او در روزهای آخر درگیر پرونده یک کارتل شیشه میشود که نقش آن را همان طوریکه اشاره شد نوید محمد زاده بازی میکند. اخیرا عکسی از معادی در این فیلم منتشر شده که او را درحال تعویض لباسهایش در رختکن آگاهی میبینیم. چهرهای مصمم با ظاهری خشن که محاسن بلندی هم دارد.
بهنوش طباطبایی بعد از بازی در فیلم «زیر سقف دودی» دو سالی کار نکرد و بیشتر تمرکز خود را معطوف به تئاتر کرد و حالا بعد از دوسال غیبت امسال با دو فیلم «ماجرای نیمروز ۲-رد خون» و «غلامرضا تختی» حاضر است. از فیلم دومی و مختصات نقش او چیزی رسانهای نشده، نه عکسی منتشر شده و نه اطلاعاتی به بیرون درز کرده، اما در فیلم محمد حسین مهدویان، از نقشش با انتشار پوستری از فیلم رونمایی شده است.
ماجرای نیمروز۲- رد خون / عضو گروهک منافقین
بهنوش طباطبایی در فیلم رد خون نقش یکی از اعضای گروهک منافقین در عملیات مرصاد را بازی میکند. او البته پیش از این یکبار دیگر در فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی نقش یکی از اعضای منافقین را بازی کرده بود که صد البته مختصات این دو نقش به لحاظ شخصیتی و کارکردی که در درام دارند باهم فرق میکنند.
در فیلم شعیبی، او نقش زن شهید مجید شریف واقفی را بازی میکرد که به جز درگیری پایانی فیلم که او را اسلحه به دست میبینیم در مابقی سکانسها و کاراکترها او را بیشتر درگیر مباحث تئوریک این سازمان میدیدیم. برخلاف «سیانور» در «رد خون»، طباطبایی یک کاراکتر کاملا عملیاتی دارد؛ نقش یکی از زنهای گروهک منافقین در عملیات مرصاد که کلی صحنه اکشن و درگیری دارد. یکی از فاکتورهای مهدویان برای انتخاب بازیگر برای این نقش آمادگی بالای جسمانی بود تا بتواند از پس سکانسهای اکشن فیلم برآید، از همین رو طباطبایی انتخاب شد. گفته میشود بازی طباطبایی اعضای هیأت انتخاب را حسابی شگفت زده کرده است.
نظرات