نظر یک جامعه شناس در باره علاقمندان ” امیر تتلو ” تتلیتیها

محمدرضا جلائیپور، جامعهشناس، در یادداشتی تحلیلی با عنوان «در تحلیل تتلیتیها اغراق نکنیم»، به بررسی و ارزیابی میزان محبوبیت امیر تتلو (خواننده پاپ) پرداخت و خواستار کاهش نگرانیها و اغراقهای تحلیلی پیرامون این پدیده شد. وی معتقد است که محبوبیت این شخصیت، اگرچه قابل توجه است، اما نباید به اندازهای بزرگنمایی شود که تحلیلهای نگرانکننده را در رسانهها ایجاد کند.
تعدیل آمار و ارقام محبوبیت
جلائیپور در تحلیل خود، ابتدا آمار ۱۸ میلیون کامنت ثبت شده توسط علاقمندان (تتلیتیها) زیر یکی از پستهای تتلو را تعدیل میکند. او با یک برآورد تقریبی اعلام میکند که با توجه به میانگین بالای کامنتگذاری (حدود ۵۰ کامنت توسط هر نفر)، این حجم از نظرات احتمالاً توسط حدود ۳۶۰ هزار حامی پرشور گذاشته شده است، نه ۱۸ میلیون نفر. با این حال، وی اذعان میکند که ۳۶۰ هزار علاقمند پرشور عدد کمی نیست و صفحه تتلو با حدود دو میلیون دنبالکننده در اینستاگرام و بیش از ۷۰۰ هزار عضو در تلگرام، ارقام قابل توجهی دارد؛ هرچند همه دنبالکنندگان، مؤید تمام رفتارهای او نیستند و شامل شیفتگان، کنجکاوان، علاقمندان به موسیقی و شوریدگان علیه فرهنگ مسلط هستند.
پدیدهای جهانی، نه صرفاً ایرانی
این جامعهشناس برای معنادار کردن این آمار، بر لزوم مقایسه آن با سایر سلبریتیها و پدیدههای فرهنگی جهانی تأکید میکند. او یادآور میشود که بر اساس نظرسنجی ایسپا، حدود ۴۰ درصد ایرانیان عضو اینستاگرام هستند و دهها سلبریتی داخلی مانند حسین ریوندی، مهناز افشار، رامبد جوان (حدود ۹ میلیون دنبالکننده) و بهنوش بختیاری (حدود ۸ میلیون دنبالکننده) حتی بیش از تتلو دنبالکننده دارند. همچنین، مقایسه با چهرههای جهانی مانند کیم کارداشیان (۱۴۹ میلیون دنبالکننده) و جاستین بیبر (۱۱۹ میلیون دنبالکننده)، نشان میدهد که محبوبیت چنین کاراکترهایی در میان جوانان و نوجوانان مختص ایران نیست، بلکه پدیدهای مشترک در همه جوامع با صنعت فرهنگ سلبریتیمحور و رسانههای اجتماعی فراگیر است.
تأثیرپذیری نسل جدید از امواج فرهنگی جهانی
جلائیپور معتقد است که نسل جدید بیش از نسلهای قبلی تحت تأثیر امواج فرهنگی جهانی است و اشتراکات سبک زندگی و ذائقه فرهنگی نوجوانان امروز در تهران با نوجوانان سئول یا لندن، گاه بیشتر از اشتراکاتشان با نسلهای گذشته خود در ایران است. وی به محبوبیت میلیونی گروههای موسیقی پاپ کرهای (مانند BTS، EXO و Black Pink) در میان نوجوانان ایرانی اشاره میکند که کمتر از شیفتگان تتلو نیستند. او تأکید میکند که ادبیات و واژههای رکیک تتلو در مقایسه با بسیاری از رپرها و خوانندگان پاپ خارجی، نه بیادبانهتر است و نه حاوی عناصر اعتراضی پیشرو؛ بلکه حتی شامل عناصر مردسالار و واپسمانده نیز میشود. وی در نهایت نتیجه میگیرد که حامیان تتلو نه تعدادشان بیش از علاقمندان ستارههای این نوع موسیقی در جوامع دیگر است و نه ویژگیهای خاصی دارند، بلکه اغلب جوانانی هستند که سلایقشان معمولاً با افزایش سن تغییر میکند.
انتقاد به سیاستگذاران فرهنگی
در پایان، این جامعهشناس متولیان و سیاستگذاران فرهنگی در ایران را مخاطب قرار میدهد و انتقاد میکند که نهادهایی با هزینههای پرشمار دولتی، آموزش باکیفیت موسیقی را در مدارس دولتی اجازه نمیدهند و در صداوسیما موسیقی نازل حامد زمانی را به صدای محمدرضا شجریان ترجیح میدهند. وی با اشاره به سودای خام یکپارچهسازی فرهنگ توسط این دستگاهها، توصیه میکند که سیاستگذاران بهتر است خود را به پدیدههایی از این جنس عادت دهند، چرا که محبوبیت این پدیدهها نتیجه اقتضائات گسترش رسانههای نوین اجتماعی است.



