به گزارش اول فارس، سلاح های انفرادی به نوعی یکی از قدیمی ترین انواع سلاح های گرم است که توسط بشر اختراع شده و در حدود یک قرن اخیر نیز با تحولات و پیشرفت های بسیار زیادی رو به رو بوده است. سلاح هجومی به عنوان تعریفی که برای نسل جدیدی از سلاح های انفرادی از اواخر جنگ جهانی دوم به این سو مطرح شد، بدل به مهم ترین کلاس از تسلیحات قابل حمل توسط نیروهای پیاده شده اند.
با پایان جنگ جهان دوم و آغاز جنگ سرد و تشکیل دو بلوک شرق و غرب در مقابل یکدیگر، از طرف روسها سری معروف AK معرفی و از سمت بلوک غرب سلاح هایی مثل G-۳، FAL و M-۱۴ رونمایی و تحویل ارتش های خودی و هم پیمان شدند. تا سالها کالیبر ۳۹*۷.۶۲ در بلوک شرق و ۵۱*۷.۶۲ نیز در بلوک غرب کالیبر استاندارد بودند. در آمریکا به صورت خاص فشنگ های کالیبر ۵.۵۶ از اواسط جنگ ویتنام وارد خدمت شد و شوروی سابق نیز به دنبال کالیبر ۵.۴۵ میلی متر رفت. از آن دوره تا به امروز مجموعه این ۴ کالیبر عمده مهمات سلاح های تهاجمی جهان را تشکیل می دهند.
ایران به عنوان کشوری که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در بلوک غرب قرار داشت، اسلحه G-۳ ساخت آلمان غربی را به عنوان اسلحه سازمانی ارتش خود انتخاب کرده و به دلیل نیاز در حجم بالا به این سلاح خط تولید آن نیز در کشور راه اندازی شد. اسلحه ژ-۳ به صورت معمول تفنگی با سطح مناسبی از استانداردها برای زمان خود در زمینه مثل قدرت کشندگی، دقت و ماندگاری در برابر شرایط سخت بود. فشنگ های کالیبر ۵۱*۷.۶۲ این سلاح که به صورت خاص در آلمان تولید می شدند بر خلاف نمونه های آمریکایی از درصد کشندگی بسیار بالاتری بر خوردار هستند و در بدن قربانی حالتی شبیه به انفجار را صورت می دهند.
سمت راست مرمی کالیبر ۷.۶۲ آمریکایی و سمت چپ ساخت آلمان غربی – نمونه های پایینی آلمانی مربوط بعد از برخورد با اندام انسانی است
یک مشکل برای ژ-۳ عدم کنترل پذیری در زمان شلیک رگبار است که دلیل آن هم بهره بردن از مهمات ۷.۶۲ ناتو است که قدرت عقب نشینی بالایی را ایجاد می کنند. مشکل بعدی این بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و خروج مستشاران آلمان از صنایع معروف به مسلسل سازی آن زمان عملا تولید سلاح در کشور به نوعی متوقف شده یا با کاهش رو به رو شد. با حمله عراق و آغاز جنگ تحمیلی مهندسین داخلی با نقشه ها و ماشین آلات به جا مانده کار را برای تولید مجدد این سلاح برای مجهز کردن واحدهای جدید آغاز کردند.
در عین حال با حمله عراق به ایران و مسلح بودن ارتش این کشور به سری AK و غنیمت رفتن این سلاح ها، نیروهای سپاه عمدتا به دلیل سادگی عملکرد و آموزش در کنار سطح بالای اطمینان پذیر به سمت این سری از سلاح ها جذب شدند. سلاح های موسوم به سری کلاشینکف قبل از پیروزی انقلاب نیز به کشور در تعداد محدود وارد و صرفا به واحدهای هوابرد و عملیات ویژه تحویل داده شده بودند. در هر صورت ارتش عمدتا به ژ-۳ و سپاه نیز با ترکیبی از کلاش های غنیمتی و مدل های خریداری شده از بازار سیاه در آن دوران جنگ را پشت سر گذاشتند.
بعد از پایان جنگ تحمیلی چندین تلاش توسط جهادهای خودکفایی سپاه و ارتش در کنار وزارت دفاع و پشتیبانی مسلح در قالب طرح هایی مثل خیبر، فاتح و فجر انجام شد که تا به امروز خبری از تولید انبوه آنها نبوده است. تحول مهم در حوزه سلاح های سبک در سالهای اخیر یکی وارد کردن سلاح های سبک سری AK-۱۰۳ بوده که بیشتر به واحدهای عملیات ویژه سپاه و ارتش تحویل شد و بحث دیگر معرفی سلاح مصاف بود.
مصاف یا HK-۴۱۶ ایرانی
سلاح مصاف در همان روزهای ابتدایی معرفی و با مشخص شدن بخشی از مشخصات آن، برای علاقمندان به سرعت یادآورد اسلحه تهاجمی HK۴۱۶ ساخت آلمان بود. سلاحی که با تغییراتی بر اساس نمونه M۴ توسعه پیدا کرده و به سرعت بدل به یک گزینه مورد علاقه برای ارتش های جهان خصوصا در یگان های عملیات ویژه شد.
اسلحه مصاف
اسلحه HK-۴۱۶
آنچه که آلمان ها برای ام ۴ انجام دادند، نصب سیستم فشار غیر مستقیم گاز باروت بود که آنها این مدل را توسعه دادند. این سیستم پیش از این بر روی سلاح ژ-۳۶ ساخت همین شرکت نصب شده بود. در این سیستم بخش زیادی از گاز حاصل از احتراق باروت درون فشنگ که با آن مکانیزم سلاح فعالیت می کند از سلاح خارج می شود. هر چه این گاز کمتر باشد احتمال گیر کردن سلاح کمتر بوده و قطعات داخلی آن نیز کمتر گرم می شود. این اسلحه به مانند نمونه مدرن غربی از گلوله های ۵.۵۶ میلی متری بهره می برد و تحویل آن به یگان های نزاجا – در ابتدا تیپ ۶۵ نوهد – آغاز شده است.
مصاف با کالیبر جدید به میدان آمد
اما جدیدترین عضو خانواده مصاف در روز ۱۷ اسفند توسط وزیر دفاع کشورمان با کالیبر ۵۱*۷.۶۲ معرفی شد. در همین ابتدا و با توجه به تصاویر آزمایش های این سلاح یک سوال بزرگ مشخصا برای اکثر مخاطبین پیش خواهد آمد و آن هم این که چرا همچنان شاهد لگد سنگین سلاح هستیم؟
حقیقت این است که لگد و تکان، بخشی جدا نشدنی از سلاح های تهاجمی کالیبر ۵۱*۷.۶۲ است. به کلیپ هایی که در ادامه از دو سلاح معروف و جدید در این کالیبر آمده است دقت کنید. یک نکته تاریخی شاید برای فهم بهتر این مسئله به شما کمک کند. ارتش انگلستان در زمانی که می خواست سلاح های گلنگدنی Lee–Enfield را با یک نمونه پیشرفته در دوره جنگ سرد جایگزین کند سری FAL را انتخاب کرد که در این کشور به اسم SLR که مخفف Self-Loading Rifle بود معروف شد. این مدل سفارشی توسط انگلیس که برخی از کشورهای مشترک المنافع نیز صادر شد اصولا توان شلیک رگبار نداشت!
انگلیسی ها اعتقاد داشتند که شلیک به صورت رگبار در کالیبر ۵۱*۷.۶۲ عملا بی فایده و صرفا هدر دادن مهمات است. آنها سعی کردن با آموزش بیشتر نیروها و افزایش دقت تیراندازی در حالت تک تیر و به لطف برد بیشتر این کالیبر در مقابل نمونه های روسی آن زمان، برتری را در برد و قدرت کشندگی حفظ کنند.
امروزه به لطف طراحی های پیشرفته تر، تغییر مواد سازنده بدنه و سبک تر شدن سلاح ها، کنترل پذیری در این کالیبرها به نسبت گونه هایی مثل ام ۱۴، ژ-۳ یا اف ای ال بهتر شده اما همچنان تکانه هایی وجود دارد. به نظر می رسد مدل جدید مصاف با استفاده از دوربین، بین ۸۰۰ الی ۶۰۰ متر برد دارد و در کنار بحث سلاح استاندارد می تواند یک گزینه مناسب در بحث سلاح تک تیرانداز سبک برای یگان های پیاده باشد. البته هنوز اطلاعات زیادی در خصوص جزییات این سلاح در اختیار نیست ولی در صورت بهره گیری از همان مکانیزم مدل اولیه سلاح مصاف، به نظر می رسد مدل جدید نیز با الگو برداری از مدل مدرن HK۴۱۷ آلمانی ساخته شده که آن هم یک سلاح محبوب خصوصا برای نیروهای ویژه جهان هم در بحث سلاح انفرادی و خصوصا تک تیرانداز سبک است.
اسلحه مصاف با کالیبر ۵۱*۷.۶۲
اسلحه مصاف با دو سایت هدف گیری
اسلحه HK-۴۱۷ ساخت آلمان
سوال دیگری که در این جا پیش می آید این است که اصولا چرا به توسعه یک مدل ۷.۶۲ از سری مصاف نیاز بوده است؟ پاسخ این سوال را می توان به این صورت مطرح کرد: ایران در منطقه غرب آسیا قرار دارد و با طیف بسیار متنوعی از تهدیدات در سطح بسیار بالا از گروه های تروریستی و جنایت های سازمان یافته الی قدرت های فرامنطقه ای در اطراف مرزهای خود رو به رو است. این مسئله امروز مختص به ایران هم نیست و در بسیاری از کشورهای دنیا – برای نمونه ترکیه – تا کشوری مثل آمریکا، شاهد استفاده طیف گسترده ای از سلاح های انفرادی مختلف در کالیبرها و کلاس های مختلف هستیم. این مسئله مشخصا در بخش هزینه و زنجیره پشتیبانی برای یک کشور مسئله ای هزینه بر خواهد بود ولی نیاز روز ایجاب می کند که این هزینه بیشتر پرداخت شود.
در خصوص سلاح جدید تا به این جا می دانیم که از کالیبر ۵۱*۷.۶۲ بهره می برد و خشاب آن ۲۰ تیر است، مشتری اولین آن ارتش جمهوری اسلامی ایران است و با دوربین در روز برد ۸۰۰ متر و با دوربین حرارتی تا فاصله ۶۰۰ متر را پوشش می دهد که این برد در شب یا شرایط آب و هوایی بد، یک گزینه مثبت بسیار مهم برای این سلاح و کاربر آن است. در عین حال اعلام شده که این سلاح در ۴ مدل استاندارد، کارابین، تک تیرانداز و هجومی توسعه پیدا کرده و بدین معناست که به زودی بایستی شاهد توسعه مدل هایی از این سلاح با لوله های بلند تر و کوتاه تر در وزن های مختلف باشیم.
در نمونه های نمایش داده شده، سیستم ریل برای نصب انواع دوربین های بزرگ و کوچک، سیستم رد دات و انواع دستگیره جلویی و دو پایه برای انجام عملیات تک تیراندازی در کنار هدف گیر لیزری نیز دیده می شود. به نظر می رسد ارتش یک مسیر دو کالیبره را برای جایگزینی ژ-۳ های قدیمی در کنار استفاده از برخی از مدل های AK مثل سری ۱۰۳ در نظر گرفته و به زودی یگانهای اصلی و سرپنجه های این نیرو را با ترکیبی از حداقل سه مدل سلاح انفرادی با سه کالیبر متفاوت برای مقابله با تهدیدات مختلف خواهیم دید؛
نظرات