در جریان درگیری دو همسایه بر سر اختلاف ملکی،۵ نفر در رامهرمز به رگبار بسته شده و قتل عام شدند.عاملان جنایت سپس اقدام به تیراندازی سمت دادگستری کرده و در تعقیب و گریز به ضرب گلوله پلیس از پا در آمدند.
به گزارش رکنا،اوایل خرداد ماه سال ۹۳ صدای شلیک های مرگبار سکوت یکی از محله های شهر رامهرمز در استان خوزستان را شکست.صدای فریادهای ممتد همسایه ها که وحشت زده بالای سر اجساد پنج قربانی ایستاده بودند تمامی نداشت و دو برادر که عاملان این قتل عام بودند بعد از حادثه از محل گریختند.
آنها سپس سمت دادگستری شهرستان رفتند و آنجا را به گلوله بستند.در حالی که متهمان تحت تعقیب ماموران قرار داشتند در تعقیب و گریز پلیس بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست دادند.و به این ترتیب شمار کشته شدگان این حادثه به هفت نفر رسید.اما این پایان ماجرا نبود و دو برادر دیگر متهمان دستگیر شدند.
حالا هفت سالی می شود که ناصر برادر بزرگ به اتهام مباشرت در قتل عمدی یکی ازقربانیان در زندان است و آرش بعد از گذراندن چند سال حبس به اتهام معاونت در قتل و سرکردگی گروه مجرمانه و تبانی علیه نفوس؛حالا با وثیقه آزاد شده است.
این دو برادر اتهامات خود را قبول ندارند و از دستگاه قضایی تقاضای رسیدگی ویژه به پرونده را دارند.در این گزارش جزئیات این حادثه را در گفتگوی اختصاصی ما با ناصر از زندان و آرش بخوانید.
اختلاف با همسایه به خاطر ۶۲ متر زمین
آرش کرد زنگنه در مورد شروع اختلاف ملکی با همسایه شان و علت این اختلاف به خبرنگار رکنا گفت:«اختلاف ما از سال ۹۰ شروع شد.همسایه ما هنگام تخریب فرسوده در ملک خودش آسیب هایی هم به ملک ما زده بود که با حضور مسئولین اداره ثبت و اسناد و املاک ما متوجه شدیم این ملک ازقدیم هم مورد تصرف واقع شده بوده است.بنا بر مستندات موجود کارشناسی اداره ثبت و هیئت سه نفره راه و ساختمان مساحت ۶۲ متر مربع از ملک ما مور تصرف همسایه بود.پیگیری ما برای حل این مسئله مدت ها ادامه داشت و می خواستیم جلوی ساخت و ساز همسایه تا روشن شدن موضوع گرفته شود اما این پیگیری به نتیجه ای نمی رسید.»
او در ادامه گفت:«یک بار دادگاه رای بر تصرف غاصبانه صادر شد اما همسایه ما به حکم اعتراض زد.در دادگاه تجدید نظر به حکم ایراد شکلی گرفته شد و گفتند تصرفات عدوانی نبوده است با اینکه تصرف عدوانی تنها از راه جنگ نیست اما طرف دعوای ما سندی برای مالکیت نداشت.»
پیگیری ما برای حل اختلاف به نتیجه نرسید
ملک پدری آرش کردزنگنه محل زندگی برادران او به نام های امید و کیومرث بود.او در ادامه می گوید:«اختلاف ما با همسایه حواشی زیادی داشت.یک شب چندین نفر نقابدار به خانه پدری ما ریختند و در خانه را از جا در آوردند و بردند.برادر من در تمام سه سال فرایند ساخت و ساز همسایه را فیلمبرداری کرده و با صدای خود روی آن حرف زده بود.قبل از حادثه شهرداری رامهرمز در کمیسیون ماده ۱۰۰ اعلام کرد که در خانه پدری ما غیرقانونی بنا شده است با اینکه این رد قدمت صد و پنجاه ساله داشت و در سند ملکی جایگاه مشخصی داشت.اما حکم تخریب در خانه را دادند و علت این حکم این بود که می گفتند در خانه در راه عبور ملک همسایه است.که این حکم با ادعا و اعتراض همسایه صادر شد.اما ما در دیوان عدالت اداری اعتراض زدیم و دستور موقت عدم اجرای حکم داده شد.با این حساب همسایه با ماموران شهرداری در خانه ما را در شهر بومی و عشایری مان از جا در آوردند.»
بعد از آن آرش در فرمانداری و استانداری اعلام شکایت کرد:«پیگیری های ما سبب شد شهردار و کارشناسان ثبت اقدام به بازدید از محل سکونت ما کنند.»
صدای رگبار در رامهرمز پیچید و ۵ نفر به قتل رسیدند
آرش در مورد روز حادثه یعنی همان روزی که قرار بود شهردار و کارشناسان اداره ثبت به محل سکونت آنها برود و از ملک بازدید کنند می گوید:«آن روز برادرم کیومرث یک قوطی مهر و موم شده به من داد و گفت این فیلم ساختمان است.وقتی به تهران رفتی این را به دست مسئولین برسان.بعد شهردار و یکی از اعضای شورای به همراه چند نفر از کارشناسان اداره ثبت مقابل خانه مان آمدند و من با مدارکی که در دست داشتم در حال توضیح دادن موضوع اختلاف بودم که آنها از ما خواستند،در مباحثه؛طرف مقابل ما یعنی همسایه هم حضور داشته باشد.بنابراین آنها هم حاضر شدند.سپس شهردار از من سند مالکیت خواست و من به خانه رفتم تا سند را بیاورم.»
منزل آرش از خانه پدری اش کمی فاصله داشت:«با دوچرخه به خانه مان رفتم و وقتی رسیدم دوباره برادرم تماس گرفت و گفت شهردار می خواهد برود.من به او گفتم جلویش را بگیر چون بهترین موقعیت بود تا ثابت کنیم ساخت و ساز همسایه قانونی نیست.»
درست در همان روزی که مسئولان از ملک پدری خانواده کرد زنگنه بازدید کردند،درگیری بین برادران کردزنگنه و همسایه شان بالا گرفت:«وقتی برادرم دوباره با من تماس گرفت فریاد می زد و التماس می کرد می گفت برو،کشتیم؛تمام شد.من همان جا دست خانمم را گرفتم و به سمت اهواز و تهران حرکت کردیم.به من خبر دادند که برادرانم به سمت چند نفر شلیک کرده بودند.سه نفر از کسانی که کشته شدند،مرتبط با همان ساختمانی بودند که غیر مجاز در حال ساخت بود.در واقع صاحبان آپارتمان های پروژه ۲۰ واحدی بودند.یک نفر از همسایگان در این قضیه کشته شدند و یک نفر دیگر هم همسایه مان بود که ناظرکار ساختمان در حال ساخت بود.بعد از اینکه برادرانم اقدام به تیراندازی به سمت این پنج نفر کردند،به سمت دادگستری رفته و آنجا را هم به رگبار بستند.بعد هم به خارج از شهر به سمت نمایندگی یک اتوموبیل که مربوط به همین خانواده بود،رفته و آنجا را هم به رگبار بستند.بعد برگشتند به سمت شهر که اول ورودی شهر روبروی یک کارگاه آهن فروشی بین آنها و ماموران درگیری به وجود آمد که در آنجا به ضرب گلوله ماموران پلیس کشته شدند.»
یکی از برادران کردزنگنه متاهل و دارای همسر و فرزند بود و برادر دیگر مجرد و بیمار دیالیزی بود.
برادر بزرگ به اتهام محاربه بازداشت شد
بعد از اینکه دو برادر به عنوان عاملان جنایت به ضرب گلوله پلیس کشته شدند،برادران بزرگتر آنها یعنی آرش و امید بازداشت شدند:«بنده به اتهام معاونت در قتل،معاونت در حمل و نگهداری سلاح و محاربه بازداشت شدم.اتهام سرکردگی باند مجرمانه و تبانی علیه نفوس هم به اتهامات من اضافه شد.در دادگاه به تحمل ۲۵ سال حبس محکوم شدم اما اتهام محاربه و حمل و نگهداری سلاح از سوی دیوانعالی کشور نقض شده است.همچنین دیوانعالی اظهار کرده که صرف برادر بزرگتر بودن و پیگیری مسائل دلیلی بر معاونت در قتل نیست.اما با وجود گذشت سه سال و نیم از نقض حکم توسط دیوان هنوز هیچ اقدامی در جهت رسیدگی به پرونده من صورت نگرفته است.»
آرش کردزنگنه در مورد دفاعیات خود در برابر اتهامات گفت:«پیشینه زندگی من نشان می دهد چطور شخصی بودم و عناوین اتهامی خودم را قبول ندارم.»
تقاضای یک متهم از دستگاه قضایی
آرش کردزنگنه در ادامه گفت:«می دانم که اعمال برادرانم هیچ توجیهی ندارد.اما صحبت من این است که چرا باید رسیدگی به یک اختلاف ملکی به جایی برسد که طرفین دعوی دست به سلاح ببرند.تا قبل از این آزار برادران من به مورچه هم نرسیده بود و پایشان به هیچ دادگاهی نرسیده بود.آنها پیشینه زندگی پاکی در شهرستان داشتند.من از پرچم دار عدالت خواهی قوه قضائیه،آقای رئیسی تقاضا دارم که در سفر استانی به خوزستان کارگروهی از کارآگاهان مجرب و قضات در جهت ریشه یابی عوامل بروز حادثه و برخورد قاطع با عوامل تصمیم گیری برادرانم تشکیل دهند.امیدوارم با حضور ایشان حقایق پشت پرده برای اذهان عمومی روشن شود.»
ناگفته های یک متهم در زندان
ناصر کردزنگنه برادر دیگر عاملان اصلی جنایت بعد از حادثه به اتهام مباشرت در قتل عمدی یکی از قربانیان دستگیر شد و از همان زندان تا به حال در زندان به سر می برد.
این متهم در توضیح نقش خود در این حادثه گفت:«روز حادثه من قرار بود برای همسایه خانه پدری مان کار بنایی انجام دهم اما کار او آماده نبود.همان موقع ماشین شهرداری با شهردار و بقیه کارشناسان به محل آمدند.من آنها را دیدم و برادرم را خبر کردم و گفتم که آنها آمده اند.بعد یک متر به من دادند و در متر کردن محل هایی که می خواستند به آنها کمی کمک کردم.آرش مشغول توضیح دادن به شهردار شده بود و قرار شد آرش اصل سند را بیاورد.من هم متر را گذاشتم و با دوستم از محل دور شدیم که یکدفعه صدای تیراندازی شنیدم.حدود سی الی پنجاه متر دور شده بودیم.من متهم به قتل شدم اما این اتهام را قبول ندارم.با رای دادگاه حکم قسامه صادر شد اما هنوز پرونده بلاتکلیف است.»
در فیلمی که از عاملان قتل عام به جا ماند چه گذشت؟
در فیلمی که یکی از عاملان جنایت قبل از حادثه به دست برادر خود داده بود،هر دو متهمی که در درگیری با پلیس کشته شدند،صحبت کرده و با ادعاهای خود ماجرای اختلاف ملکی را تعریف کردند.
یکی از آنها در قسمتی از فیلم گفت:«اداره ثبت تعیین کرد که زمین تصرف شده به ما تعلق دارد.اما بعد از آن عده ای با کارشکنی ناحقی کردند.ما کارگر ساده بودیم که برای اثبات حقانیت خود در آینده آدم می کشیم و کشته می شویم.اما تا به حال آزارمان به کسی نرسیده است.ما جنایتکار نیستیم اما حالا دیگر صبرمان تمام شده است.»
نظرات