راه تئاتر به سینما بارها توسط بازیگران طی شده و این راه همچنان برای رسیدن به بازی در فیلمها و سریالها از تئاتر طی خواهد شد. بازیگران بسیاری تاکنون از تئاتر به سینما آمده و موفق هم بودهاند. تئاتریها خود را مستحقتر از دیگر بازیگران برای ایفای نقش در فیلمهای سینمایی میدانند چون اعتقاد دارند که آنها خاک صحنه خورده و مرارتهای زیادی در راه بازیگر شدن کشیدهاند. گیتی قاسمی یکی از بازیگرانی است که این راه را پیموده و به گفته خودش بازی در تئاتر غذای روح برای اوست و دوران کرونا که از صحنه دور افتاده برایش دوران ناخوشایندی است. قاسمی اما در این یک سال و اندی که کرونا در کشور وجود دارد، بیکار نبوده و اتفاقا یکی از فعالترین بازیگران در عرصه سریالهای تلویزیونی و نمایش خانگی بوده است. او یکی از بازیگران سریال زیرخاکی به کارگردانی جلیل سامان است که به تازگی روی آنتن شبکه یک رفته است.
«زیرخاکی» در فصل اول مخاطبان زیادی را با خود همراه کرد و امیدوار است که در فصل دوم هم بتواند این مسیر را طی کند. با او درباره فعالیتهایش گفتگو کردیم.
مدتی است خیلی پرکار هستید. در مورد کارها و پیشنهادهای اخیر بگویید.
من فکر میکنم کارهایی که با حوصله در طول مدت زمان طولانی انجام دادم در این مدت نتیجهاش را دیدم و بازخوردهای مثبتی دریافت کردم و پیشنهادهای کاری بیشتری داشتم. الان دارم بین آنها انتخاب میکنم و امیدوارم انتخابم درست باشد.
در یکی از سریالهای شبکه نمایش خانگی بازی کردید به نام «سیاوش» که خوب دیده شده است.
بله «سیاوش» سریالی بود که خیلی دیده شد. بازتابی که من از مردم دریافت کردم خوب بوده است.
این سریال تک فصل است؟
خیر، گویا فصل دوم آن هم قرار است ساخته شود.
شما در سریال «سیاوش» خواهر نقش اصلی قصه را بازی میکردید. در مورد این کاراکتر و بازخوردهای آن بگویید.
به نظرم یکی از نقشهای اصلی زن در این سریال است و برای من کاراکتر متفاوتی بود، به این دلیل که کاراکتر سیمین یک استحکام و قدرتی دارد که من کمتر در کارهای دیگر تجربه کرده بودم. در کنار این استحکام یک دلسوزی خواهرانه و مادرانه برای خانواده داشت و دغدغه اصلیاش خانوادهاش بود.
در طول کار بسیار لذت بردم هم از کارگردانی آقای محمدزاده و تهیهکنندگی آقای یاری و همچنین بودن در کنار مجید صالحی و میلاد کیمرام و بقیه بچهها که واقعا خیلی دلی برای این سریال زحمت کشیدند. همچنین بودن در کنار رضا کیانیان کما اینکه ما متاسفانه هیچ سکانس مشترکی نداشتیم، اما بودنشان در کار یک اتفاق خوب است.
نقدهایی به سریال شده بود که میگفتند سریال خیلی خشن بوده است. نظر شما چیست؟
در مورد سریال این نظر را نمیدهم و فکر میکنم مابهازای بیرونی آن در جامعه وجود دارد و ما کماکان داریم به صورت مستند میبینیم که چه اتفاقات و خشونتهایی در کشور رخ میدهد. من اصلا آنها را تشدید نمیکنم و با خشونت رابطه خوبی ندارم. دوست دارم در مورد این اتفاقات فرهنگسازی شود، ولی چیز غریب و دور از واقعیتی نبوده است. در جامعه ما این اواخر اتفاقات عجیبی میبینیم و میشنویم. شاید خیلی زیاد نباشد، اما دور از ذهن هم نیست. چون نمیتوانیم بگوییم اصلا نبوده و در جامعه ما اتفاق نیفتاده است.
از سریال «زیرخاکی» و نقشتان در این سریال بگویید.
در مورد نقش اجازه ندارم خیلی صحبت کنم و احساس میکنم باید سریال پخش شود تا مخاطبان ببینند و خودشان با آن ارتباط برقرار کنند. «زیرخاکی» واقعا برای من جذاب بود و فکر میکنم یکی از بهترین سریالهایی بود که کار کردم با یک گروه خوب و یک کارگردان با ذوق و کارشناس در حوزه سریال طنز. یکی از خصوصیات جلیل سامان این بود که واقعا لحظات کمیک را میشناخت و ما را خیلی خوب هدایت کرد. ما اصلا در این کار دچار سردرگمی برای بازی کردن نبودیم چون جلیل سامان کاملا میدانست چه اتفاقاتی میافتد.
نکته مهمی که بتوانم از طرف خودم بگویم این است که من آنقدر سر این کار احساس خوبی داشتم و دستم باز بود که یک کاراکتر جذاب خلق کنم و آقای مقدم این موقعیت را به من دادند که هر آوردهای دارم را با خودم بیاورم و او نهایتا نظر نهایی را برای تایید یا رد آن بدهد که در نهایت به نظرم کار خیلی شیرینی شده و کاراکتر خودم را هم خیلی دوست دارم.
این سریال چند قسمت است؟
فکر میکنم بین ۱۳ یا ۱۶ قسمت است.
فکر میکنید زمان پخش با چه استقبالی روبهرو شود؟
به نظرم خیلی استقبال خواهد شد. حتی الان هم من کامنتها را میخوانم و میبینم که مردم چقدر منتظر پخش هستند. این نشان میدهد که در فصل اول مخاطب زیادی جذب شده که این قدر مردم برای فصل دو منتظر هستند. به نظر من فصل دو خیلی بانمک و خوب شده است.
پس اینکه میگویند تلویزیون بیننده ندارد به این دلیل است که کارهای خوبی روی آنتن نمیرود؟
تلویزیون بیننده و مخاطب خاص خودش را دارد. شاید همه برنامهها آنچنان مخاطبی نداشته باشد اما وقتی کار با کیفیت باشد، همه آن را دوست دارند و میبینند. من فکر میکنم علت شکست خیلی از سریالها و برنامههای تلویزیون که با اقبال عمومی روبهرو نمیشود این است که واقعا به مخاطب احترام گذاشته نمیشود. مخاطب ما مخاطب باهوشی است و خوراک خوب میخواهد، زیرا وقت و انرژی میگذارد که یک چیزی را ببیند تا در او تحولی به وجود بیاورد یا اگر کار کمدی است یک طنز هوشمندانهای باشد. متاسفانه ما در خیلی از کارهای تلویزیون این را نمیبینیم و یکی از دلایلی که مخاطب تلویزیون مخاطب یک سری برنامههای خاص است همین است. در سریال «زیرخاکی» خوشبختانه این احترام به مخاطب گذاشته شده و خیلی هوشمندانه کار شده است.
شما در شبکه نمایش خانگی کار کردید، سالهای زیادی تئاتر کار کردید، در سینما و تلویزیون هم حضور پررنگی داشتید؛ اینها قطعا از لحاظ مخاطب متفاوت هستند، اما برای شما به عنوان یک بازیگر چقدر بین این بخشها تفاوت احساس شده است؟
باید این آثار را به دو دسته تقسیم کنم و آن هم تلویزیون و غیرتلویزیون است. محدودیتهایی که در تلویزیون هست شاید اجازه ندهد ما بیشتر از خلاقیتمان استفاده کنیم؛ یک سری ممیزی وجود دارد که باعث میشود دستمان باز نباشد. منظورم به لحاظ حجاب نیست چون اصلا دغدغه اصلی این نیست. اینکه حجاب کمی بیشتر یا کمتر باشد خللی در بازیگری به وجود نمیآورد اما به لحاظ اینکه یکسری دیالوگها، حرکتها و میزانسنها در تلویزیون محدودیت زیادی دارد کمی آدم را از سر ذوق میاندازد. البته این هم شامل هر کاری نمیشود و همه کارها اینطور نیستند.
از لحاظ مخاطب چطور؟
تلویزیون مخاطب زیادی دارد و ما نمیتوانیم فقط مخاطب خاص رسانههای خانگی را در نظر بگیریم، به دلیل اینکه تلویزیون یک رسانه عمومی است و خیلی از مناطق مثل شهرستانها و روستاهای کوچک دسترسی به فیلیمو و نماوا ندارند و حتی استفاده از اینترنت را بلد نیستند. من کسی را دیدهام که میگوید «میشود این فیلمها را روی سیدی ریخت که من روی سیدی ببینم؟» تلویزیون برای همه قابل دسترستر است.
آدم دلش برای قشری که واقعا سرگرمی دیگری جز تلویزیون ندارند، میسوزد. آنها گاهی مجبور هستند برنامههایی که شاید حتی جذابیتی برایشان نداشته باشد را ببینند که وقتشان پر شود. اگر همه این مدیومهایی که گفتیم فراگیرتر شود و به مناطق محرومتر هم برسد، اتفاق خوبی میافتد ولی در نهایت تلویزیون مخاطب خودش را دارد. سینما هم در حال حاضر به علت شرایط کرونا وضعیت خوبی ندارد و من فکر میکنم از آنجایی که سریالهای خیلی زیادی در بخش رسانههای تصویری در حال ساخت است، مخاطبش هم روز به روز بیشتر میشود.
تفاوت دستمزدها چقدر است؟ واقعا دستمزدهای نمایش خانگی در مقایسه با سینما و تلویزیون تفاوت دارد؟
من فکر میکنم که قطعا تلویزیون بودجه کمتری برای کارها پرداخت میکند و رسانههای تصویری و سینما دستشان برای تامین بودجه و پرداخت دستمزد بازتر است به همین دلیل مقایسه درستی نیست، اما من دیدهام که تلویزیون اگر بخواهد بازیگر خاصی را جذب کند حاضر است پول زیادی هم بدهد. اگر بخواهد برای بعضی افراد یا بعضی از کارها هزینه زیاد هم تخصیص میدهد. سینما و شبکه نمایش خانگی متفاوتتر است، ضمن اینکه بخش مهمی از موضوع دستمزد به بازیگر برمیگردد، چون بعضی از بازیگرها نسبت به بعضی بازیگرهای دیگر دستمزدهای بالاتری دارند. خوب ستارههایی که باعث فروش بیشتر کار میشوند و مخاطب دوست دارد آنها را ببیند. طبیعی است که پول بیشتری هم دریافت میکنند.
این روزها یک تئاتر هم دارید؟
یک تله تئاتر است که تازه صحبت کردیم و قرارداد بستیم. من به علت شرایط کرونا خیلی از تئاتر دور شدم و به همین دلیل خیلی احساس کمبود روحی دارم. الان تنها چیزی که از تئاتر دم دست بود که میتوانستم در زمان کوتاهی در آن حضور داشته باشم، این تله تئاتر بود. سالنهای تئاتر هنوز رونق چندانی ندارند و من هم سر کار تصویر هستم و به کارهای طولانی مدت تئاتر نمیرسم تا زمانی که قراردادهای تصویریام تمام شود احتمال میدهم که خودم یک کار روی صحنه ببرم.
به جز «زیرخاکی» سر چه کاری هستید؟
دو سریال نمایش خانگی قرارداد بستهام که فعلا اطلاعات بیشتری در مورد آنها نمیتوانم بدهم.
تلویزیون چطور؟ پیشنهاد خاصی از طرف تلویزیون داشتید؟
بله برای تلویزیون پیشنهاد سریال داشتم که به لحاظ زمانی نمیرسیدم. کلا سریال چه برای شبکه نمایش خانگی و چه تلویزیون بسیار زمان بر است و وقتی قراردادی بسته میشود تا مدتها کار دیگری نمیتوان انجام داد. ترجیحم این است که وقتی این دو سریالی که قرارداد بستهام، تمام شد برای پیشنهادهای بعدی تصمیم بگیرم.
سعی کردید در نقشهایتان به تکرار نیفتید؟
این اتفاق برای من نیفتاده چون من تقریبا به تناوب کمدی و تراژدی کار میکنم که متفاوت باشد. دقیقا در اوج کارهای ملودرام و تراژدی که همه فکر میکردند فقط نقشهای غمانگیز بازی میکنم، فورا بعد از آن «سالهای دور از خانه» را بازی کردم که بسیار مردم دوست داشتند و یک کمدی کاملا متفاوت بود. بعد از آن «سیاوش» را کار کردم و یک سینمایی به اسم «حکم تجدید نظر» که هردو در ژانر تراژدی بودند. بعد از «سیاوش» سریال «زیرخاکی» را روی آنتن دارم که یک کار کمدی است. خوشبختانه به تکرار نیفتادم حتی متوجه این خواهید شد که کاراکتر کمدی من در «زیرخاکی» ۱۸۰ درجه با کاراکتر کمدی من در «سالهای دور از خانه» تفاوت دارد.
در مورد فیلم «تجدید نظر» اینکه با محمدامین کریمپور کار کردید یک هجمهای هم سمت شما آمد. کار کردن با او چطور بود؟
این هجمه به طرف همه ما آمد ولی من یک بار در یک مصاحبهای گفتم که خوشحالم که آدمها را زود قضاوت نمیکنم. من برای این کار فیلمنامه را خواندم و برایم جذاب بود. رفتم سر تمرین و در تمرین متوجه شدم که خوب است و میشود کار کرد، سپس وارد کار شدم. با آن تیم حرفهای و افرادی که واقعا کار بلد هستند و بیدلیل سر هر کاری نمیروند. محمدامین کریمپور نه برادر من است نه نسبتی با من دارد و نه قرار است به این زودی دوباره با هم کار کنیم، اما واقعا از آن چیزی که من فکر میکردم در کارگردانی بهتر بود و خیلی مستقل عمل کرد. حتی من فکر میکردم یک مشاور کارگردانی کنار او باشد که کمک کند ولی اصلا چنین چیزی نبود. خیلی خوب میدانست چه چیزی از بازیگر میخواهد. فکر میکنم قبلا فیلم کوتاه ساخته بود و پلانبندی بلد بود. از یک کارگردان چه انتظاری میرود، جز اینکه کارش را بلد باشد و یک فیلمنامه خوب را کار کند و اخلاق کاری داشته باشد. محمدامین کریمپور همه اینها را داشت و این فیلم برای من جزو کارهای خوبم بود. همکاری با آن تیم و آقای فرید سجادی حسینی و خانم صامتی و بقیه بسیار جذاب بود و من لحظهای را به یاد ندارم که خاطره بد یا کدورتی از آن فیلم داشته باشم.منبع:ایلنا
نظرات