چه کسی خانه این زن شیرازی را ویران کرد؟

شوهرم تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، شغلش بود و به من و نیازهایم هیچگونه توجهی نداشت. در یک خانواده نسبتاً مذهبی به دنیا آمدم، فرزند چهارم خانواده هستم، پدرم بسیار سختگیر بود و رفتار پدرم بر روی رفتار مادرم و سایر فرزندان تاثیر گذاشته بود.  هیج صمیمیتی بین اعضای خانواده ما نبود. حتی با […]

زن دعانویس

شوهرم تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، شغلش بود و به من و نیازهایم هیچگونه توجهی نداشت.

در یک خانواده نسبتاً مذهبی به دنیا آمدم، فرزند چهارم خانواده هستم، پدرم بسیار سختگیر بود و رفتار پدرم بر روی رفتار مادرم و سایر فرزندان تاثیر گذاشته بود.

 هیج صمیمیتی بین اعضای خانواده ما نبود. حتی با خواهر و برادرانم هم نمی توانستم راحت صحبت کنم. در خانه ما تنها چیزی که حرف اول و آخر را می زد، چشم گفتن ما در برابر پدرم بود.

 ۲۰ سالم که شد به اجبار پدرم با پسر یکی از دوستانش ازدواج کردم. در ابتدا زندگی مشترک برای من اهمیتی نداشت، چون تصمیم و انتخاب من نبود. اما بعد از به دنیا آمدن دخترم، احساس کمبود محبت و توجه شدیدی می کردم.

 شوهرم تنها چیزی که برایش اهمیت داشت، شغلش بود و به من و نیازهایم هیچگونه توجهی نداشت. هیچ امید و هدفی در زندگی نداشتم. همه چیز در زندگی برای من تکراری شده بود. هیچ لذتی از زندگی نمی بردم تا اینکه فرزند دومم به دنیا آمد و بیشتر از قبل احساس افسردگی و تنهایی می کردم.

چند سالی از زندگی مشترک من و همسرم گذشت تا اینکه روزی یکی از دوستان دوران مدرسه ام را در خیابان دیدم. خوشحال و مسرور از این ملاقات شماره تماس یکدیگر را گرفتیم. این فرد نزدیکترین دوست دوران کودکی ام بود. از آن به بعد، بعضی اوقات با دوستم تماس می گرفتم و با یکدیگر درد و دل می کردیم.

حال و هوای رفتاری دوستم عوض شده بود ولی برای من بیشتر مهم این بود که دوستی صمیمی در کنارم هست که مرا درک می کند. در مورد شوهرم با او درد و دل می کردم تا روزی که به منزل ما آمد. احساس می کردم می تواند حمایتم کند و تمام نداشته ها، آرزوها و انتظاراتم را با راهنمایی های او بدست بیاورم. فکر می کردم زن بودن را به شکل شایسته ای بلد است و من نیز می خواستم جا پای او بگذارم. هر چند که اغلب رفتارهایشان پسندیده نبود.

کم کم به او وابسته شدم. تمام فکر و زندگی ام او بود، تا جایی که با همکاری این فرد تصمیم گرفتم از همسرم جدا شوم. حدود یکسال و نیم طول کشید تا من از همسرم جدا شدم ، دو فرزندم نیز نزد همسرم مانده اند. بعد از طلاق، دوستم رفتارش به ناگهان تغییر کرد و همسرم هم اجازه ملاقات فرزندانم را نمی دهد.

 خانواده ام به خاطر طلاق، مرا طرد کرده اند . اکنون در بن بست مالی و روحی شدید قرار گرفته ام. همسرم حاضر به گذشت نیست. اشتباهم این بود که از همسرم جدا شدم و فرزندانم را رها نمودم و در حال حاضر نمی توانم فرزندانم را ببینم. زندگی آرام و بی دغدغه ام را به دست خودم ویران کردم.  

“مرضیه خداهمتی” – کارشناس مرکز مشاوره پلیس فارس در خصوص این پرونده چنین می گوید:

تشکیل خانواده سالم و کارآمد منوط به ازدواج و شکل گیری رابطه زناشویی است. ازدواج رخدادی است که موجب ایجاد حمایت، صمیمیت و احساس رضایت و خوشبختی و لذت در انسان می شود و سبب پیدایش یگانگی، همدلی، محبت، همکاری، تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به افراد خانواده می شود. ازدواج یکی از مهمترین و اصلی ترین عوامل موثر در بهداشت روانی و کارآمدی اجتماع است که اگر با مشکل روبرو شود می تواند تاثیرات قابل توجهی در ساختار و کارکرد قسمت های مختلف جامعه بگذارد.

زوجین در ازدواج و زندگی مشترک شان نیازهای عاطفی مختلفی دارند که یکی از مهمترین آنها روابط صمیمانه است. صمیمیت در روابط زوجین تامین کننده شادمانی، معنا و رضایتمندی از زندگی زناشویی است. صمیمیت در زوجین به منظور احساس صمیمیت مستلزم شناخت کامل زوجین از یکدیگر در همه ابعاد و درک عمیق آنها از هم می باشد.

زوجین صمیمی بهتر خواسته های خود را به شکل موثرتری به همسر خود ابراز می کنند. هرچه صمیمیت در ابعاد مختلف بین زوجین بیشتر و عمیق تر باشد، رضایت زناشویی، شادمانی و تداوم ارتباط آنها با هم بیشتر است و آنها بهتر و مفید تر می توانند در مواجهه با تغییرات و مشکلات رابطه زناشویی خود عمل کنند .

ارتباطات در درون خانواده باید مدیریت گردد. حریم مقدس خانواده و چالش های روز مره زندگی در پرتو اقتدار زیرکانه زوجین بایستی بسته و منوط در خانواده بماند. اگر فردی در روابط درون خانواده دچار مساله می باشد، بهترین گزینه مشاورین خانواده می باشند که بی غرض افراد را هدایت می کنند.

 زوجین نیازها و انتظاراتشان را بایستی صرفاً از یکدیگر و با گفتمان حل کنند. زندگی مشترکی که زوجین نقش والد را بر عهده گرفته اند، نیاز به این دارد که برای حفظ و نگهداری آن تلاش کرد تا تحت عوامل مخرب قرار نگیرد. در ارتباطات خارج از محیط خانواده مثل دوستان، پسندیده این می باشد که هر فردی قابلیت حضور در بطن زندگی مشترک زوجین ندارد.

شما هم نظرتان در مورد این پرونده برای ما بنویسید

مطالب مرتبط

با این۷ قانون طلایی از طلاق فرار کنیم

مدرس زبان به آزار و اذیت جنسی دختر جوان اعتراف کرد+جزئیات

خبرهای یواشکی عبدی از ثبت ناخوش احوال

نظرات

  • بهنام

    تاریخ : ۱۸ - خرداد - ۱۴۰۰

    خدا لعنت کنه اینجورافرادی که بازندگی مردم بازی می‌کنند.