آنچه این پژوهش مشخص نمیکند جهت رابطه علی است که مشخص نمیکند آیا مردانی که دارای خصلتهای مردانگی سمی هستند اساساً گرایش کمتری به برقراری دوستیهای باکیفیت و سالم دارند یا اینکه کم بودنِ دوستیهای سالم و باکیفیت است که به رفتارهای سمی منجر شده است.
تیمی از محققان در دانشگاه فدرال در ویکتوریا، به بررسی علل استقبال مردان از رفتارهای سمی مردانه پرداختند و دریافتند که روابط مردان با پدران و مادرانشان ارتباطی به چنین رفتارهایی ندارد.
بزرگترین عامل تعیینکننده این رفتار ماهیت روابط دوستانه آنها بود. هرچه مردان دوستان کمتری داشتند، احتمال اینکه به رفتارهای سمی مردانه گرایش پیدا کنند، بیشتر بود. محققان میگویند رفتارهایی که اصطلاحاً «سمی» توصیف میشوند؛ احتمالاً به دلیل کیفتِ دوستیها است، زیرا افراد تنها رقابتیتر هستند و کمتر اشتیاق دارند تا عواطف و احساسات نشان دهند که همین موارد باعث میشود آنها نتوانند با دیگران پیوند برقرار کنند.
مردانگی سمی، که به مردانگی هژمونیک یا مسلط نیز معروف است، به پایبندی سفت و سخت به نگرشهای سنتی مردانه مانند پرخاشگری، قدرت جسمانی و خودمختاری ارجاع دارد.
محققان در دانشگاه فدرال در ویکتوریای استرالیا میخواستند خاستگاه مردانگی سمی را کشف کنند. آنها ۱۸۸ مرد بین سنین ۱۸ تا ۲۲ سال را در زمان رشد و زندگی فعلی بررسی کردند. آنها بهخصوص فضای خانوادگی و ماهیت روابط اجتماعی این افراد را بررسی کردند.
آنها همچنین از مشارکتکنندگان درخواست کردند تا ۲۹ گزاره درباره خطرپذیری، سلطه بر زنان و سایر هنجارهای مردانگی مسلط را پاسخ بدهند. برطبق یافتههای آنها، پیوند ضعیفی بین روابط مردان با پدرانشان و تمایل آنها به مردانگی سمی وجود داشت.
جورج وَن دورن، جامعهشناس و نویسنده ارشد این مطالعه، میگوید: «ادبیاتی درباره مردان و بهخصوص پدران وجود دارد که بر اساس آن نقش مردان در رشد پسرانشان بسیار پررنگ تلقی میشود. ما این موضوع را آزمایش کردیم و نتیجهای که به دست آمد فراتر از انتظارمان بود.»
حتی بهنظر میرسد که مهم نیست که فردی در زندگی زیر سایه پدرش بزرگ شده باشد یا نه. «مهم نیست که شما توسط چه کسی بزرگ شده باشید، این فرد میتواند مادربزرگ، عمه یا هر فرد دیگری باشد.»
«تردیدی نیست که روابط پدر-پسری در رشد فرزندان بسیار مهم است، اما رابطه بد با پدر یا رابطه نداشتن با پدر، لزوماً پسران را در یک مسیر پیشبینیشده قرار نمیدهد.» بهطور مشابه، کیفیت رابطه مردان با مادرانشان ارتباطی با رفتارهای سمی مردانه یا مردانگی مسلط نداشت.
معیار اصلی تعیینکننده کیفیت و کمیت رابطه دوستیهای یک مرد بود:و روابط سالم اجتماعی کمتری داشتند. نویسندگان این مقاله میگویند: «حتی با کنترل سایر متغیرهای دخیل، کاهش حمایتهای دوستانه با افزایش مردانگی مسلط مرتبط بود. اهمیت روابط دوستانه در شکلگیری و ماندگاری تمایل مردان به هنجارهای مردانگی سنتی از نظرها ناپدید مانده است.»
البته آنچه این پژوهش مشخص نمیکند جهت رابطه علی است که مشخص نمیکند آیا مردانی که دارای خصلتهای مردانگی سمی هستند اساساً گرایش کمتری به برقراری دوستیهای باکیفیت و سالم دارند یا اینکه کم بودنِ دوستیهای سالم و باکیفیت است که به رفتارهای سمی منجر شده است.
تحقیقات پیشین نشان داده بودند مردانی که به مردانگی مسلط پایبند هستند در سالهای پیری به سختی زندگی میکنند و بیشتر احتمال دارد که منزوی شوند. بر اساس یافتههای دانشگاه دولتی میشیگان، این میتواند بر سلامت روانی و ذهنی آنها در سالهای پایانی زندگی اثر بگذارد.
نظرات