اگر دنبال شغل مناسب هستید مواظب این فرد باشید

جوان افغان در توضیح ماجرا گفت:‌ چند وقت پیش این مرد از هم‌اتاقی من گوشی تلفن و ۲۰۰ هزار تومان پولش را سرقت کرده بود. ‌من وقتی از ماجرا باخبر شدم، تصمیم گرفتم به او کمک کنم تا سارق اموالش را دستگیر کند. این مرد به بهانه کاری که دستمزدش خوب بود، دوستم را فریب داده و با خوراندن آبمیوه مسموم او را بی‌حال کرده و در فرصتی مناسب اموالش را سرقت کرده بود. من با این مرد قرار گذاشتم و با دوستانم سر قرار رفتم. قرار بود آنها عقب بایستند و منتظر باشند،‌ قرار بود حتی اگر سارق به من و دوست دیگرمان که همراه من بود آبمیوه مسموم داد، بگیریم و بخوریم و بعد دوستانمان برای دستگیری این مرد جلو بیایند.
جوان مال‌باخته نیز درباره نحوه از‌دست‌رفتن گوشی و پولش گفت: از یکی از هم‌وطنمان شماره این مرد را گرفتم و به او زنگ زدم. او به من پیشنهاد حقوق شش‌میلیون‌و ۶۰۰ هزارتومانی و جای خواب را داد. او سنم را پرسید و وقتی فهمید کم‌سن هستم، خوشحال شد و گفت یکی بود که ۲۰ سال داشت، او را قبول نکردم چون کار من لباس ورزشی است و زنان زیادی مشتری من هستند برای همین بهتر است که افراد کم‌سن برایم کار کنند. من تا قبل از آن روز اصلا به متروی امام خمینی نیامده بودم. ‌آن روز وقتی به اینجا رسیدم، چند دقیقه بعد این مرد هم رسید. یک بطری آبمیوه هم دستش بود و به من داد گفت بخور خنک است، به او گفتم خودت چی؟ گفت: من همین الان با کیک خوردم، ببخشید برای تو کیک نگرفتم. من آبمیوه را خوردم و بعد او گفت: قبل از اینکه به مغازه برویم بیا با هم به پاساژی که آنجاست برویم و من تعدادی گونی بخرم. به آنجا که رسیدیم، جیب‌هایش را گشت و گفت کیف پولش را گم کرده و ۲۰۰ هزار تومان به او بدهم،‌ من هم دادم. داشتیم از پاساژ بیرون می‌آمدیم که گفت تلفن همراهش شارژ تمام کرده و از من خواست تلفنم را به او بدهم. من هم تلفنم را به او دادم، اما او گفت آنتن نمی‌دهد و باید به آن سمت پاساژ برود. من که بی‌حال شده بودم، همان‌جا که بودیم منتظرش ماندم و بعد از آن بود که دیگر او را ندیدم تا اینکه در مترو با هم درگیر شدیم.
در ادامه متهم ۴۳‌ساله که سابقه‌دار است، پس از ابراز پشیمانی گفت: تا به حال پنج نفر را با استفاده از آبمیوه مسموم بی‌حال و بعد هم اموالشان را سرقت کردم. چون می‌دانستم جوانان افغان معمولا به‌طور غیر‌مجاز در ایران هستند و به‌ همین‌ دلیل احتمال شکایتشان کم می‌شود، سراغ آنها می‌رفتم. البته در این پنج مورد یک جوان ایرانی اهل سراب را هم برای سرقت گوشی‌اش انتخاب کردم و بعد از آنکه آبمیوه مسموم به او دادم، گوشی‌اش را گرفتم و فرار کردم؛ چون گوشی‌اش مدل بالا بود طمع کردم، اما در آن مورد موفق نشدم. وقتی فرار کردم و تازه از مترو پانزده خرداد بیرون آمده بودم، ناگهان آن جوان که از من تنومندتر بود و توان درگیری با او را نداشتم، از پشت گردنم را گرفت و من هم مجبور شدم گوشی و پولش را به او پس بدهم. او اصرار داشت من را تحویل پلیس بدهد که گفتم اگر پلیس خبر کند، بدبخت می‌شوم و زندگی‌ام از هم می‌پاشد و درنهایت او با گرفتن اموالش اجازه داد بروم.
این متهم که غیر از این مورد سوابق دیگری در‌خصوص آدم‌ربایی و جرائم دیگر دارد، درباره اتهامات سابقش گفت: آن موارد مربوط به ۱۴ سال پیش است. حتی چند وقت پیش که در یک شرکت دارویی استخدام شدم، سوء‌پیشینه من پاک بود. من به‌خاطر بی‌کاری مجبور شدم این کار را بکنم و الان پشیمانم. قبل از آن در یک شرکت دارویی کار می‌کردم که به خاطر شرایط اقتصادی من را تعدیل کردند. من بی‌کار بودم و همسرم آرایشگری می‌کرد و هزینه زندگی را می‌داد. دائم هم از من می‌پرسید چرا سر کار نمی‌روی. من هم به او می‌گفتم هر روز روزنامه می‌گیرم و دنبال کار می‌گردم، اما نیست. او باز جواب می‌داد پس بقیه چطور سر کار می‌روند؟
در‌پی این اظهارات متهم، او در اختیار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا با تحقیقات تخصصی دیگر قربانیان احتمالی نیز شناسایی شوند.
در همین رابطه سرهنگ سعید عطاالهی، رئیس پلیس مترو، از همه افراد چه آنهایی که مدارک هویتی دارند و چه آنهایی که مدارک هویتی ندارند، خواست در صورت وقوع مواردی این‌چنینی یا هر موردی که در آن قربانی شدند و اموالشان را از دست دادند، حتما به پلیس مراجعه کنند؛ چون علاوه‌بر اینکه اموالشان به آنها برگردانده می‌شود، این اقدام مسئولانه باعث به‌دام‌افتادن مجرمان و جلوگیری از تکرار جرم توسط آنها می‌شود.
این مقام انتظامی به افرادی که جویای کار هستند، پیشنهاد کرد برای کاریابی به مراکز معتبر مراجعه کنند یا اگر با فرد ناشناسی برای کار قرار می‌گذارند، حتما یکی از اقوام یا آشنایان را با خود ببرند یا حداقل آنها را در جریان بگذارند.