سالهای اخیر علیرغم شعارهای رنگ رنگ و تلاشهای دوستداران و دلسوزان، محیط زیست، اعم از جنگل، مرتع و به ویژه تالابها، روزگار تلخی را تجربه میکنند؛ روزگاری که از یکسو متصرفان و از سوی دیگر بهرهبرداران آن را هر روز بیش از دیروز به سمت نابودی سوق میدهند و از سمتی، دستگاههای متولی، دست بر دست گذاشته و به تماشا نشستهاند.
ایسنا: استان فارس که زمانی تالابهای متعددی را در خود جای داده بود، بیش از یک دهه در سوگ خشکیدن و نابودی یکایک این عرصههای مهم زیستی، زانوی غم در آغوش گرفته و با وجود تلاشهای کج دار و مریز، شاهد نابودی داشتههاییست که هزاران هزار سال، برای به دست آمدنشان زمان صرف شده است.
در کنار قهر طبیعت، زیادهخواهیهای انسانی، حفر چاههای متعدد و گسترش اراضی کشاورزی، ساخت و ساز و …. بهرهبرداریهای بی ضابطه و بدون پشتوانه برنامهای و نبود انسجام در تفکرات دستگاههای متولی و تصمیمساز… پریشان و ارژن و بختگان و طشک و کافتر و …. را به کام نابودی و نیستی کشانده و تدبیرهای گاه و بیگاه نظیر رهاسازی حق آبههای اندک هم تاثیرگذار نبوده است.
امروز هفتبرم، بحران تهدید جدی را تجربه میکند، منطقهای کم نظیر به لحاظ زیست محیطی متشکل از برمهایی که تامین کننده آب و رطوبت و … منطقهای وسیع از جنگلهای بلوط زاگرسی بوده و زیستگاهی چشم نواز برای پرندگان و جانوران وحشی و نویدآوران حیات. زیستگاهی که بهار و پائیزش، شمار زیادی از گردشگران را از نقاط مختلف فارس به خود جذب میکرد.
هفت برم اکنون از سوی متصرفانی که تا لبالب برمها و کنارههای جنگل پیش تاختهاند و سیل مردمانی که زیست بومها را تنها در شعار حفظ میکنند و در عمل، همراه خود سیل زباله و آسیب را به این عرصهها میکشانند، به شدت تهدید میشود و علیرغم فریادها، گوش مسئولان و دستگاههای مسئول را موم نشنیدن، پر کرده است.
در چنین شرایطی انتظار میرود همه مسئولان کشور به فریاد سازمان حفاظت محیط زیست برسند و کمک کنند این ابر معضل حل شود، مسئلهای که حالا دیگر نه فقط یک مشکل محیط زیستی بلکه معضلی اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی شده و سلامت مردم را به خطر انداخته است. اما نه تنها نشانههای همدلی، اندک است بلکه تصمیمات عجیبی اخذ میشود که در تضاد با محیط زیست است.
غم خشکی به کنار، آنچه که امروز به بهانه اشتغالزایی و رونق گردشگری به زیستگاههایی مانند هفت برم ضربه زده، توسعه فعالیت بخشهای غیردولتی است که با دستاندازی و کمال طلبی بالای برخی موجب شده تا ساخت و سازها در حریم هفتبرم، توسعه و منابع آبی کاهش و چند برم را با خشکی تمام مواجه کند.
سالهاست کارشناسان، فعالان زیستی محیطی و تشکلهای مردم نهاد با جسارت در مقابل تهدیدها و تطمیعهای برخی از افراد متخلف مقاومت کرده و با همکاری نهاد قضایی، قاطعانه مقابل تخلفهایی که زیست شهروندان را به مخاطره میاندازد، ایستادگی کردهاند اما متاسفانه گاهی خود سازمانهای متولی جایی که نباید مجوز دادهاند!
سیروس زارع، کنشگر و فعال محیط زیستی با تایید دیدگاه فوق ، چالش اساسی این منطقه زیستی و گردشگری را رهاسازی زباله، تخریب عرصه منابع طبیعی، تعرض به حریم برمها و تفرجگاه، شکار و صید و سازه هایی عنوان کرد که طی سالهای اخیر در هفتبرم ایجاد شده است.
او تصریح کرد: در حالیکه باید اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری فارس عرصه خود را حفاظت و اداره کل محیط زیست هم حریم و عرصه تالاب را حفاظت میکرد اما امروز شاهد نابودی پوشش طبیعی در این منطقه هستیم.
مسئول تشکل مردم نهاد احیا کنندگان تالاب بینالمللی کمجان که معتقد است علیرغم مشخص بودن شرح وظایف دستگاههای متولی اما بر ساخت و سازها به نوعی چشم پوشی شده است، گفت: حریم تالابها از سطح داغاب ۱۵۰ متر است اما قابل مشاهده است که دیوار ساخت و سازها در حریم آب واقع شده و جاده بین برم و باغ ایجاد شده و قابل انکار نیست که تصرف مربوط به امروز نیست، بنابراین باید قبل از این مهم، نظارات را در این حوزه تقویت و اجازه ساخت و ساز داده نمیشد.
زارع خاطرنشان کرد: بخش خصوصی در این منطقه سرمایهگذاری کرده و ضرورت دارد بخش دولتی وقت بگذرد تا حکم بگیرد و بودجه دولتی برای تخریب انجام دهد و مجموع این فرآیندها در حالی باید انجام شود که عرصه ملی و طبیعی را از دست دادهایم و سرمایه دستگاهی و بودجهای هم خسارت دیده و بخش خصوصی هم متضرر شده است و ضمانتی هم نیست که در آینده این وضعیت مجددا تکرار نشود و هر لحظه احتمال دارد تعلل شخص و مسئول بعدی منجر به تصرف دیگران شود.
او با تاکید بر اینکه باید یک ساز و کار قانونی باید حاکم شود و حفاظت مشارکتی که در قالب شعار مطرح میشود به دستور العمل دستگاهی بدل شود و محیط زیست هم با جدیت آن را دنبال کند، گفت: البته لزوم کار فرهنگی و آموزشی ویژه بومیان این منطقه و استفاده از ظرفیت تشکلهای مردم نهاد در این باره هم احساس میشود.
این فعال محیط زیستی با تصریح بر این موضوع که همیشه قوه قهریه جواب نمیدهد و بحث فرهنگ سازی هم تاثیر عمیقی دارد که سالها بازدارنده باشد، گفت: بحث حفاظتی صرف فقط تا زمانی که چماق قانون باشد موفق است اما تا شرایط متعادل شود امکان تصرف وجود دارد، لذا باید فرهنگ و دانش زیستی را ارتقاء و ارزش آن را به جوامع بیرونی تفهیم کنیم.
زارع همچنین با بیان اینکه در حریم برم، تفرجگاه در محدوده داغاب تشکیل شده و مصالحی که استفاده شده بومی نیست و سازه به گونهای طراحی شده که همه را برای سرمایه گذاری مخرب تحریک و انگیزه تصرف را تخریب میکند، تاکید کرد: استفاده از طبیعت باید با دانش بومی حاشیه نشینان همراه باشد، در حالیکه دامنه کوه را تخریب کردهاند که سازه به روی برم باشد.
او ادامه داد: همه میخواهند از برم بهره اقتصادی کسب کنند اما این مهم موجب شده تا ارزش و کارکرد اکولوژی دیده نشود و مسیرآبراها و دسترسی برم به آب کم شود.از سوی دیگر، دسترسی برای زراعت و باغها درنظر گرفته شده است و به مرور این باغها منابع آب زیرزمینی را با حفر چاهها تمام میکنند و برمها خشک میشوند و اگر این این روند تداوم یابد تا چند سال دیگر برمی نخواهیم داشت و تالابها را از دست خواهیم داد.
مسئول تشکل مردم نهاد احیا کنندگان تالاب بینالمللی کمجان با بیان اینکه هفت برم هماینک حدود ۳ برم آب و ۴ برم را از دست داده، دستکاری ساختار اکولوژی را دلیل این مهم ذکر و خاطرنشان کرد: بستر طبیعی هم شخم خورده و دستکاری شده و پوشش گیاهی طبیعی هم نداریم و با مجموع اوصاف فوق برمها در میان مدت خشک میشوند و پوشش گیاهی منابع آبی و برمها را از دست میدهیم و داشتههای چندهزار ساله را قربانی سرمایه گذاری کوتاه مدت میکنیم.
زارع اظهار کرد: در دنیا ۳۰ تا ۴۰ درصد منابع تجدید پذیر را استفاده میکنند اما در ایران ۸۰ درصد منابع را استفاده میکنیم یعنی ۲ برابر میانگین نرم جهانی و عملا ایران با این کار را غیر قابل سکونت میکنیم.
او همچنین با بیان اینکه ضرورت داشت اداره کل محیط زیست تطبیق مرز و حریم تالاب را مشخص و تابلوها را نصب میکرد تا در صورت انگیزه خرید و فروش و سرمایه گذاری اگر حریم مشخص بود مقداری بازدارنده باشد، گفت: ۱۵۰ متر از آخرین داغاب، حریم دریاچه است و مصوبه قانونی دارد و بر این اساس تمام ساخت و سازهای حوزه هفت برم که در حریم واقع شدهاند باید تخریب و حریم قانونی و منابع آبی به جای خود بازگردد.
سید علیاکبر کاظمینی، دبیر موسسه ۱۳ فروردین و مدرس محیط زیست فدراسیون کوهنوردی نیز بیان کرد: ترددها و رفت و آمدها و استفادههای ناپایدار پوشش گیاهی در این منطقه را از بین برده و این درحالی است که بخش مهمی از زیستگاه پوشش گیاهی است و زمانی که بخشی از زیستگاه ناقص باشد شرایط برای حیات زیستگاه و پرندگان امکان پذیر نیست.
کاظمینی با بیان اینکه زادآوری و پناهگاه پوشش گیاهی و تامین غذا برای پرندگان در این منطقه از بین رفته است، عنوان کرد: عوامل مختلفی برای یک زیستگاه مهم است اما غذا و پوشش گیاهی برای پرندگان باقی نمانده و شرایط فراهم نیست و از سوی دیگر تپهها و کوهها هم تصرف شده و با ساخت و سازها آب تالاب برداشت میشود.
باهر
تاریخ : ۲۴ - اسفند - ۱۴۰۰
واقعا در ایران در هر مورد و موضوعی که نگاه می کنی از جمله محیط زیست و جنگل و مرتع و باغات و کشاورزی یک هرجومرج اعلام نشده وجود دارد ونه قانونی هست واگرهست اجرا نمی شود و نه نظارتی بر اجرای قانون هست تا اگر فردمجری خاطی کرد یا کرده با او برخورد شود.
نتیجه همین میشود که هرکس هرطور دلش خواست بدون ترس و واهمه انجام میدهد و حرث و نسل مردم در واقع در معرض نابودی جدی قرار گرفته است.
و بعلت عدم فرهنگ سازی توسط سازمانهای عریض و طویل که نصف بودجه مملکت را می بلعند مردم ناآگاه دارند تیشه بر ریشه خود میزنند ودراین امر مسابقه گذاشته اند.
می بینند که آب همه جای کشور درحال خشک شدن هست و یا خشکشده و کشاورزی آبی همه دیمی شده اند و آب شهر و روستا جیره بندی شده و یا عنقریب میشود ولی متاسفانه
آنها هر روز بیشتر از دیروز هم درمصرف آب اسراف می کنند و هم پوشش گیاهی مملکت که در واقع مراکز تامین آب سفره های زیرزمینی وچشمه و رودخانه و تالاب و دریاچه و کشاورزی و آشامیدنی هست باسرعت و جدیت هرچه تمام حتی با آتش سوزی عمدی جهت تصرف جای آنها از بین می برند.
یکی بر سر شاخ بن می برید!!!!