شیوه های خشونت خانگی علیه مردان که از آن ها بی خبریم!

همان طور که خشونت خانگی علیه زنان یک واقعیت تلخ در جامعه ماست. خشونت خانگی علیه مردان نیز چنین است. در واقع تنها زنان نیستند که از خشونت خانگی رنج می برند. بلکه مردان هم به نوعی گرفتار خشونت خانگی هستند. اما متأسفانه، چندان، کسی از خشونت خانگی علیه مردان حرف نمی زنند. به علاوه […]

همان طور که خشونت خانگی علیه زنان یک واقعیت تلخ در جامعه ماست. خشونت خانگی علیه مردان نیز چنین است. در واقع تنها زنان نیستند که از خشونت خانگی رنج می برند. بلکه مردان هم به نوعی گرفتار خشونت خانگی هستند. اما متأسفانه، چندان، کسی از خشونت خانگی علیه مردان حرف نمی زنند. به علاوه مردان نیز به دلیل نگاه حاکم جامعه به آ‌ن ها، تلاش نمی کنند تا از خشونت خانگی علیه خودشان صحبت کنند.
از سویی تشخیص خشونت خانگی علیه مردان نیز امری پیچیده ای است که نمی شود به راحتی آن را تشخیص داد. زیرا کلیشه های جنسیتی تلقی مردان را به عنوان قربانی و زنان را به عنوان عاملان آزار خانگی دشوار می کند.

از این رو در این مطلب از سری مطالب زناشویی به خشونت خانگی علیه مردان می پردازیم. مردان از سوی زنان به شیوه های مختلف با خشونت خانگی مواجه می شوند.

خشونت خانگی علیه مردان، شیوه های مختلف خشونت

مجرمان زن تمایل دارند از روش‌های مختلف نسبت به مردان استفاده کنند. آن ها اغلب به آزار روحی و روانی و کنترل و تجسس در حریم خصوصی مردان می پرازند. به همین خاطر قربانیان مرد، اغلب دچار احساس انزوا، خجالت و انزواطلبی می شوند. متاسفانه در طی این سال ها، مطالعات کمی انجام شده است که مردان را به عنوان قربانی در برمی گیرد. اما مقدار کمی هم که در این مورد مطالعاتی انجام شده، به موارد فرعی اختصاص یافته است. اما همه نگاه ها به این کلیشه متداول، پایبند هستند که یک مرد بالغ نمی تواند توسط شریک زن اش مورد آزارو خشونت قرار گیرد.

بر اساس گزارش ائتلاف ملی علیه خشونت خانگی، از هر ۹ مرد، ۱ مرد تجربه خشونت شریک جنسی را گزارش کرده است. اگرچه احتمالاً منصفانه است که فرض کنیم این آمار حتی کم تر از رخدادهای واقعی را گزارش می کند. زیرا مردان به دلیل نقش‌های جنسیتی و کلیشه های مرد بودن تمایل ندارند خشونت های خانگی را گزارش بدهند.

تجربه کار با بازماندگان خشونت خانگی بیان می کند که زنان آزاردهنده معمولاً متفاوت از مردان عمل می کنند. این مساله تا حدی به دلیل ناتوانی آن ها در غلبه بر شرکای مرد، که از نظر فیزیکی بیشتر مرعوب هستند و همچنین به دلیل نحوه اجتماعی شدن زنان در جامعه ما است.

زنان آزاردهنده معمولاً به اشکال غیر فیزیکی آزار در سطح روانی مانند رفتارهای انتقام جویانه (شایعه پراکنی یا پست های انتقام جویانه در رسانه های اجتماعی)، تعقیب و آزار عاطفی متوسل می شوند. زنان به‌طور منطقی می‌دانند که به احتمال زیاد نمی‌توانند از نظر فیزیکی از توانایی‌های یک مرد پیشی بگیرند، اما مهارت‌های زیرکانه‌تر دیگری را تقویت کرده‌اند مانند استفاده از جنگ روانی.

متأسفانه، این شکل از سوء استفاده به دلیل این که تشخیص آن بسیار سخت تر و حتی اثبات آن دشوارتر است، می تواند آسیب بیشتری به همراه داشته باشد. ساختارهای قانونی کمی برای محدود کردن اشکال غیر فیزیکی خشونت خانگی وجود دارد. این باعث می‌شود که با استفاده از چنین تاکتیک‌های برای مدتی طولانی‌تر مردان مورد خشونت قرار گیرند.

در میان بازماندگان مرد خشونت خانگی شرم فراوانی وجود دارد. زیرا آن ها دچار احساس ضعف، انزجار و خجالت زدگی می شوند. در واقع این احساسات رایجی در میان مردانی است که مورد خشونت خانگی قرار می گیرند. آن ها نه تنها با آسیب های ناشی از آزار مبارزه می کنند، بلکه از مبارزه با کلیشه های اجتماعی نیز رنج می برند.

خشونت خانگی زنان
هر بازماندگان سوء استفاده موضوعات مشترکی از شک و تردید به خود و پرسش های مکرر از سوء استفاده خود دارند. اما زمانی که سوء استفاده غیر فیزیکی باشد، این احساسات عدم اطمینان موجود را تشدید می کند. این می تواند منجر به این شود که مردم، از جمله قربانی، بپرسند ” آیا چنین آزار بدون نشانه واقعاً بد است؟” یا “یک زن چقدر می تواند آسیب برساند؟”

این درست است که اکثر قربانیان خشونت خانگی زن هستند. به همین خاطر فضای کمی را برای مردانی که نیاز به حمایت دارند، باقی می‌گذارد. کمی شبیه صندلی های اولویت دار در یک قایق نجات است، ابتدا زنان و کودکان باید نجات یابند. به دلیل عدم تطابق با انتظارات نقش جنسیتی ما، قربانیان مرد آزار خانگی از نظر قانون از حمایت یکسان برخوردار نیستند.

با توجه به ماهیت خشونت خانگی، طبیعی است که قربانیان احساس انزوا کنند و معمولاً آنها احساس می کنند که تنها کسانی هستند که این تجربه را دارند. مرد بودن در فرهنگ ما عنصر دیگری از شرم را اضافه می کند. زیرا فرهنگ ما می گوید، مرد قوی است، کسی نمی تواند به مردی آسیب بزند و مرد از سوی همسرش مورد خشونت قرار بگیرد. به همین علت مردانی که مورد خشونت قرار می گیرند إحساس شرم و نفرت از خودشان می کنند.

در واقع اکثر مردم تصور می کنند که یک مرد می تواند جلوی هر گونه اعمال ناخواسته خشونت خانگی را بگیرد. بنابراین وقتی این موارد ناگزیر خود را نشان می دهند، آن را خیلی جدی نمی گیرند. این محیطی را ایجاد می‌کند که برای حمایت از مردان از طریق آزار خانگی مناسب نیست.

نشانه های خشونت خانگی علیه مردان

۱.خشونت خانگی علیه مردان، حسادت یا مالکیت شدید همسر

زن ها زمانی که ازدواج می کنند یا با مردی وارد رابطه می شوند، به شدت نسبت به او حسود می شود. هر کس دیگر حتی خواهر و مادر همسرش به او توجه کند، ناراحت می شود. زیرا باور دارد که با تمام وجود مرد زندگی اش را دوست دارد و جایی برای دیگران نمی ماند. از طرفی زنان به شدت نسبت به مرد إحساس مالکیت می کنند. زمانی که با مردی ازدواج می کنند، إحساس می کنند او صاحب مرد است. مرد تنها مال او است و به هیچ کس دیگر حتی خانواده اش تعلق ندارد.

به همین خاطر پس از ازدواج مرد نمی تواند بدون موافقت و اجازه همسرش به مراسم یا برنامه های دوستانه اش شرکت کند. مرد مجبور می شود بسیاری از روابط گذشته خود را با دوستان و خانواده اش قطع کند. چنین نگاهی توام با حس مالکیت کامل نسبت به مرد، یک نوع خشونت خانگی تلقی می شود. زیرا مرد شی یا ملک کسی نیست. او انسان است و باید حق و حقوق و آزادی های خود را داشته باشد. البته همه این موارد باید بر أساس چارچوب أصول زندگی مشترک باشد.

۲.ترس از واکنش شریک زندگی خود به پیامک ها / تماس ها

چه در گذشته و چه امروز که دنیا، دنیای ارتباطات است، هیچ کسی نمی تواند با ازدواج کردن تمام روابط و ارتباطات خود را با دوستان و فضای مجازی قطع کند. زیرا امروزه فضای مجازی و داشتن گوشی های هوشمند بخشی از زندگی همه است. نمی توان این بخش از زندگی را کنار گذاشت. اما مردان با هر تماس یا پیامکی که دریافت می کنند، از واکنش و بازجویی همسرش می ترسند.

از سویی نسبت به درخواست دوستی زنان در فضای مجازی یا مکالمه با زنان در برخی دورهمی ها به شدت می ترسند. زیرا چشمان همسر او را کاملا زیر نظر دارد و او مطمئن است که مورد بازجویی همسرش قرار می گیرد. چنین کنترل دقیق و ترس آوری نمونه دیگری از خشونت خانگی علیه مردان است. خشونتی که هر دقیقه روح و روان آن ها را آزار می دهد و به آن ها إحساس بدی تزریق می کند.

۳.خشونت خانگی علیه مردان، مسخره کردن او

برخی از زنان عادت دارند که به راحتی تمام جزئیات شخصیت و رفتار همسرش را با دوستان صمیمی اش در میان بگذارد. به خصوص آن ها حتی در مورد مسائل زناشویی خود هم به دوستانش می گویند. به همین خاطر مردان به سادگی مورد تمسخر و سوژه خنده دوستان او می شوند. مردان دوست ندارند هر کسی در مورد عادت ها و رفتارهای آن ها بداند. به ویژه زمانی که مورد تمسخر و أسباب خنده بقیه قرار می گیرد.  چنین رفتاری نوعی از خشونت است که به شدت به اعتماد به نفس و عزت نفس مرد صدمه وارد می کند.

۴.تهدید به خود کشی

بسیاری از زنان در کوچک ترین مسائل و دعواهای زناشویی مردان را تهدید می کنند که خودش را خواهد کشت تا از دست او راحت شود. او مدام مرد را تهدید می کند که اگر فلان رفتار خاصی را انجام دهد یا انجام ندهد، خود را می کشد. چنین تهدیدی به روحیه مرد آسیب می زند. او إحساس می کند که خودش یا رفتارش آن قدر وحشتناک است که همسرش می خواهد حتی خودش را بکشد. این باعث می شود که مرد نسبت به خودش دچار إحساس های چندگانه شود. او ممکن است خود واقعی اش را گم کند و در نهایت دچار إحساس سرخوردگی شود.

۵.خشونت خانگی علیه مردان، تهدید به قطع رابطه با خانواده او

برای هر مردی همانند یک زن، اعضای خانواده اش مهم است. او همانند یک زن، پدر و مادر، خواهر و برادرش را دوست دارد. می خواهد مثل قبل از ازدواج با خانواده اش رابطه داشته باشد. به علاوه دوست دارد تا همسرش هم به خانواده او احترام بگذارد و با آن ها رفت و آمد کند. اما در موارد بسیار سطحی و کوچک زن برای به کرسی نشاندن حرفش از خانواده همسرش استفاده می کند.

او مرد را تهدید می کند که اگر مطابق میل او عمل نکند، رابطه اش را با خانواده او قطع می کند. حتی تهدید می کند که مرد هم باید رابطه اش را با خانواده اش قطع کند. چنین تهدیدی مرد را به شدت آزار می دهد. او ممکن است روزها و ماه ها تلاش کند تا راه حلی برای تهدید همسرش پیدا کند تا او و خودش مجبور نشود رابطه اش را با خانواده اش قطع کند.

۶.تهدید به ترک او

چنین تهدیدی برای مردان بسیار سنگین و ناخوشایند است. مرد و زن با عشق و امید با هم ازدواج کرده اند. آن ها سوگند یاد کرده اند که تمام عمر چه در راحتی ها و چه در دشواری های زندگی در کنار هم باشند. مگر می شود بر سر عادی ترین دعواها، زن به راحتی تهدید کند که او را ترک می کند. متاسفانه بسیاری از زن ها مدام از این تهدید استفاده می کنند. این تهدید خشونت سنگینی علیه مردان است. هیچ مردی دوست ندارد همسرش بارها و بارها او را تهدید کند که ترکش می کند. زیرا مردان به عشق و وفاداری زنان بسیار باورمند هستند. شنیندن این تهدید و تکرار آن ها از سوی همسرش، تصویر او را از عشق همسرش ویران می کند.

از شما می خواهیم نظرتان را در باره خشونت خانگی زنان علیه مردان و مردان علیه زنان برای ما بنویسید

مطالب مرتبط

چگونه خواب نامنظم باعث افزایش خطر سرطان پستان در زنان می‌شود؟

آیا پوشیدن سوتین واقعاً به حفظ فرم سینه‌ها کمک می‌کند؟

۳ نوع مردانی که که به درد زندگی زناشویی نمی خورند!

نظرات

  • علی

    تاریخ : ۹ - فروردین - ۱۴۰۱

    سلام والله مردهاهرچه سن بالاترمی رودزنها ببشترنسبت به همسرشان بی تفات میشوند