به گزارش اول فارس از شیراز، در حال چرخیدن در آگهیهای سایت دیوار بودم که در بخش استخدام، یک آگهی توجه مرا به خود جلب کرد که در آن از مزایا، بیمه، حقوق ثابت و پورسانت اضافه سخن به میان آورده شده بود. در انتها نیز به متقاضیان اعلام شده بود تا تجارب کاری خود را به یک شماره از طریق واتساپ ارسال کنند.
با وجود اینکه رده سنی ذکر شده از سن من پایینتر بود رزومه خود را ارسال کردم. ۲ روز بعد با من در مورد همین ارسال واتساپی تماس گرفته شد و روز و ساعت مصاحبه اعلام شد. البته در مورد اینکه چه کار و حوزهای است توضیحی داده نشد. در زمان تعیین شده به آدرس اعلام شده که در حوالی ورودی صدرا بود مراجعه کردم تا از ساز و کار این موسسه سر درآورم.
شرط و شروطهای آهنین
جالب است در هنگام ورود تنها نیروهای خانم را میبینم که به آنها فرم تقاضای کار ارائه میشود تا پر کنند و من هم نیز این فرم را تکمیل میکنم و در نهایت با سایر خانمهای متقاضی به سالنی شیک شبیه یک سینمای کوچک اختصاصی هدایت میشویم.
۲ مرد جوان در سالن هستند که یکی پس از بررسی فرمها آنها را به دیگری که بالای سکو رفته و پشت میز نشسته است، تحویل میدهد. جوانی که قصد ارائه توضیحات را دارد و خود را مدیر روابط عمومی مجموعه معرفی میکند از حضار میپرسد که زبان انگلیسی میدانند که چند نفری دست بلند میکنند. بعد سوال میکند که آلمانی چطور که هیچکس گویا این زبان را نمیداند و در کمال تعجب به رد و بدل کردن حرفهایش با مرد جوان دیگر به زبان آلمانی اقدام میکند.
یک توضیح اجمالی درباره مجموعه و نقش زبانهای خارجی متعدد میدهد که نشان میدهد مجموعه در حوزه تدریس زبانهای خارجی مختلف فعالیت دارد. درباره راهاندازی مدرسه بینالمللی در آینده میگوید و حسابی توجه متقاضیان را جلب میکند که اگر فردی در مصاحبه پذیرفته شود چه و چه باید کند تا زبانآموزان را به صورت گروهی جذب مرکز کند و یا چه مشاورههایی باید به مراجعان در زمان کار خود بدهد.
چیزی که مرا ناراحت میکند اصلا و ابدا این توضیحات نیست بلکه لحن متکبرانهای است که جوان مورد نظر رو به جویندگان کار دارد که شاید به خیال خودش سعی میکند تا مخاطب را جذب کند که البته به اعتقاد من نتیجه معکوس داشت.
هیچ در ازای کار
این جوان که حالا به خیال خود تا اینجا حسابی نظر متقاضیان را به خود جلب کرده است با سوالاتی در مورد حقوق و مزایای در نظر گرفته شده مواجه میشود. در این میان چندین خانم نیز هستند که به خیال کسب درآمد و کمک به چرخاندن چرخ و خرج و مخارج خانه متقاضی کار شدهاند.
مسوول مورد نظر با اعلام ۲ شیفت کاری که از ساعت ۱۰ تا ۴ عصر و ۴ تا ۸ شب است حقوق هر شیفت را تنها ۵۰۰ هزار تومان و یک هفته از کار را نیز به صورت آزمایشی اعلام میکند که البته حقوقی برای این یک هفته در نظر گرفته نشده است. با غرور خاصی هم میگوید اگر افراد جذب شده تمایل داشته باشند میتوانند در ساعات غیرکاری خود به صورت رایگان در کلاسها شرکت کنند. تاب نمیآورم چون واقعا از این نمایش مسخره خسته شدهام و میگویم: چطور نیرویی که ۲ شیفت سر کار باشد میتواند در ۳ جلسه کلاس هفتگی شرکت کند؟ طبق چه قوانینی یک هفته کار آزمایشی حتی پس از پذیرش بدون حقوق خواهد بود؟ برای هر شیفت با در نظر گرفتن کدام جامعه و خرج و مخارج ۵۰۰ هزار تومان در نظر گرفتهاید؟
آگاهی فردی
البته اعتراضهای من به مذاق آنها خوش نمیآید چون چند نفر دیگری را هم که متقاضی کار هستند به خودشان آورده است. با یکی از خانمها که همصحبت میشوم گویا چند ماه قبل نیز در یک پروسه استخدامی به همین شیوه پس از ۲ ماه کار به بهانههای مختلف او را مناسب ندانسته و بدون حقوق و مزایا راهی کرده بودند. نکتهای که باعث میشود این مراکز و موسسات در پی جذب نیروی ارزانقیمت باشند و اغلب فکر کنند خانمها سوژههای مناسبتری هستند مراجعه خود ما و استقبال از این کارها که چه عرض کنم، بیگاریها است.
چند روز بعد به دلیل سوابق متعددی که در فرم این مرکز ثبت کرده بودم با من تماس میگیرند که با جذب من به عنوان نیروی کار موافق هستند که با گفتن این جمله که با این حقوق اندک حاضر به کار نیستم، پیشنهاد آنها را رد میکنم.گزارش : مریم شمالیان/خبرگزاری فارس
نظرات