در این مطلب ۶ دلیل مهم اهمیت اولویت دادن به خودتان را می‌خوانید. وقتی خودتان را به حد کمال برسانید، در هر حوزه از زندگیتان پیشرفت می‌کنید.
شما هر روز در مسیر رسیدن به اهدافتان سخت تلاش می‌کنید. لحظاتی که تمرکز کرده‌اید، دیگران از شما درخواست‌هایی دارند و حوا‌س‌تان را پرت می‌کنند. هر روز فهرست انجام کار‌هایی را دارید که مایلید تا انتهای روز روی تمام آن‌ها تیک بزنید، اما به پایان روز که می‌رسید هنوز کار‌های ناتمام دارید. اگر به کل روز فکر کنید، دلیل آن را پیدا می‌کنید: عوامل بیرونی به صورت مداوم حواس شما را پرت کرده‌اند.
واقعیت اینست که شما بیش از آنکه برای رسیدن به اهداف خودتان و چشم‌انداز آینده‌تان تلاش کنید برای دیگران فداکاری می‌کنید. در حالی که اگر خودتان را در اولویت قرار ندهید اهداف شما در درجه‌ی دوم اهمیت قرار می‌گیرند. کلید پیشبرد اهداف اینست که در درجه‌ی نخست اهمیت از خودتان مراقبت کنید. در این مطلب ۶ دلیل مهم اهمیت اولویت دادن به خودتان را می‌خوانید.
وقتی خودتان را در اولویت قرار می‌دهید ظرفیت ذهنی شما برای تمرکز روی اهدافتان بالا می‌رود: برای اینکه همیشه بتوانید کار‌های بیشتری انجام دهید و به اهدافتان برسید باید بسیار از خودتان مایه بگذارید. شما به انرژی، ظرفیت و شفافیت ذهنی نیاز دارید تا هر روز از خواب بیدار شوید و سخت کار کنید.
با اولویت دادن به خودتان مسیر رسیدن به موفقیت برای شما روشن خواهد شد. افراد زیادی هستند که به اهدافشان نمی‌رسند، چون اهداف آن‌ها در مشغله‌ی رسیدگی به نیاز‌های دیگران گم می‌شود. زندگی به ندرت آن‌طور که ما انتظار داریم پیش می‌رود و و در راه رسیدن به اهداف، به ناچار موانع غیرمنتظره را تجربه می‌کنیم. در نتیجه برای تحمل آن لحظات ناامیدکننده و حفظ انگیزه برای ادامه‌ی مسیر به ظرفیت و قوای ذهنی نیاز داریم.
بخش حیاتیِ موفقیت کار کردن روی اهداف است. وقتی شما روی هدفی کار می‌کنید، توانایی این را پیدا می‌کنید که روی ملزومات رسیدن به هدفتان تمرکز کنید، یاد می‌گیرید به هر چیزی که شما را از مسیر رسیدن به هدفتان منحرف می‌کند «نه» بگویید و این توانایی فضا و وقت بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد. پس سعی کنید با اولویت قرار دادن خودتان فضای ذهنی درست را خلق کنید.
انرژی متمرکز منجر به بازدهی بیشتر می‌شود: بهم‌ریختگی بر کارایی اثرگذار است. وقتی احساس می‌کنید از جانب دیگران به مسیر‌های مختلف کشیده می‌شوید، دیگر نمی‌توانید تمرکز کنید و انرژی لازم برای بهره‌وری متداوم را ندارید. با یک ذهن آشفته نمی‌توانید تمام و کمال به اهدافتان برسید.
تنظیم هدف مستلزم داشتن برنامه است. این برنامه باید بر چیزی که هدف شماست متمرکز باشد. وقتی خودتان را در اولویت قرار دهید، امکان ایجاد برنامه‌ای را فراهم می‌کنید که بر اقدامات و گام‌های لازم برای رسیدن به اهدافتان متمرکز است. با برداشتن این گام‌ها به یک روش سازمان‌یافته بهره‌وری شما رفته رفته بیشتر می‌شود، چون تمرکز و انرژی شما صرف اهدافی می‌شود که می‌دانید به بهتر شدن شما و موفقیت‌های بیشترتان کمک خواهد کرد. شما به لطف اولویت قرار دادن خودتان به اهداف بیشتری در زندگی دست می‌یابید، چون در قبالِ خودمراقبتی، انرژی بیشتری برای تلاش در راه رسیدن به اهداف دارید.
اولویت قرار دادن خودتان سبب روشن شدن مرز‌هایی می‌شود که باید آن‌ها را تعریف و حفظ کنید: شما در اعماق وجودتان می‌دانید چه موقع به جای بله گفتن باید نه بگویید. وقتی با هر چیزی که برهم‌زننده‌ی تمرکز شماست کنار می‌آیید، چیزی از درون شما را آزار می‌دهد، اما وقتی یاد بگیرید خودتان و اهدافتان را در اولویت قرار دهید ناخودآگاه مرز‌هایی را تعیین و حفظ می‌کنید.
توجه و وقت شما همیشه خریدار دارد. وقتی شروع به کار کردن روی خودتان و دستیابی به اهدافتان می‌کنید به چشم دیگران می‌آیید و این اتفاق منجر به ایجاد تقاضا برای انرژی و تمرکز شما خواهد شد. اگر تسلیم این درخواست‌ها شوید، ظرفیت ذهنی شما برای کار کردن پیوسته روی اهدافتان تضعیف خواهد شد.
تعیین حدود بخشِ جدایی‌ناپذیرِ تعیین هدف و بهره‌مندی از یک زندگی سالم است. شما باید بیاموزید نسبت به پذیرش یا عدم‌تحمل برخی مسائل در زندگی شخصی‌تان جدی باشید. ماهیت انسان طوریست که به جلب رضایت و خشنود کردن دیگران مایل است. وقتی خشنود کردن دیگران تمرکز زندگی شما شود، دیگر وقتی برای خشنود کردن خودتان نخواهید داشت.
بهره‌وریِ پایدار همراه با هیجانِ ناشی از تلاش کردن برای هدف اتفاق می‌افتد: نرسیدن به هدف دلایل زیادی دارد، اما یکی از دلایلی که درباره‌ی آن زیاد فکر نشده عدم هیجان است. وقتی تمام وقت‌تان را صرف کار‌های خسته‌کننده می‌کنید، بهره‌وری شما با گذشت هر ثانیه کاهش می‌یابد.
اگر اجازه دهید شرایط بیرونی تعیین‌کننده‌ی اهداف شما باشند، دچار عدم هیجان می‌شوید. وقتی خودتان را در اولویت قرار نمی‌دهید، محیطی را خلق نمی‌کنید که در آن تلاش روزانه برای نائل آمدن به اهداف هیجان‌انگیز باشد. رسیدن به اهداف مهم و کارآمدی مستلزم سخت‌کوشیِ زیاد طی یک دوره‌ی زمانیِ ثابت و مستمر است، بنابراین شما برای غلبه بر موانع اجتناب‌ناپذیر و متمرکز ماندن حتماً به انرژی و قوای ذهنی احتیاج دارید و اولولیت قرار دادن خودتان به شما انرژی و قوای ذهنی لازم را می‌دهد. اگر کاری که در حال انجام آن هستید شورانگیز نباشد، به شما انگیزه‌ی لازم برای پایداری و تداوم را نخواهد داد.
ما انسانیم نه ربات. بدون تردید بخش‌هایی از زندگی ما مهیج نیستند، اما میان زندگی شخصی و زندگی کاری باید تعادل وجود داشته باشد. تعادل میان این دو زمانی اتفاق می‌افتد که زندگی شخصی اولویت یکسانی مانند زندگی کاری داشته باشد. وقتی خودتان را در اولویت قرار می‌دهید تعادل برقرار می‌شود و بهره‌وری افزایش می‌یابد.
نظرات