به گزارش اول فارس ، سر و کله زدن با افراد سمی چیزی است که همهی ما تجربهاش را داریم. خودشیفتهها، دروغگوها، اجتماع گریزها، متقلبها، خبرچینها و آنهایی که دوست دارند همیشه ترحم دیگران را نسبت به خود برانگیخته کنند، تنها چند نمونه از افراد سمی هستند.
افراد سمی همیشه راهی پیدا میکنند تا به زندگی دیگران رخنه کنند و با ایجاد هیجان منفی و آنارشی، چرخههای اجتماعی را دچار اختلال کرده و از این طریق نیازهایشان را جواب بدهند. این افراد معمولا از یک استراتژی «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده میکنند تا بتوانند با پاشیدن دانههای بیثباتی و تفرقه، خودشان را در جمع، ضروری و مهم جلوه دهند. رفتارهای افراد سمی معمولا از یک ناامنی درونی نشات میگیرد که وادارشان میکند آدمهای اطرافشان را به چاه پوچ و احمقانهی بیامنی و پوچی بکشانند.
افراد سمی نه تنها زندگی شما را تباه میکنند و جلوی رشدتان را میگیرند بلکه میتوانند شما را هم در سطح خودشان پایین بکشند و شما را هم تبدیل به یک آدم سمی کنند. خوشبختانه راههایی وجود دارد که میتوانید اجازهی ورد این افراد را به زندگی شخصیتان را ندهید؛ راههای که افراد باهوش و زیرک با استفاده از آنها با افراد سمی پیرامون خود برخورد میکنند.
۱. به آنهایی که دنبال جلب توجه هستند اعتنایی نمیکنند
معمولا افراد سمی به طور وسواس گونهای به دنبال جلب توجه دیگران هستند. حتی اگر تولد کس دیگری باشد این افراد سعی میکنند توجه و تمرکز همه را به طریقی به خودشان معطوف کنند. این جلب توجهها معمولا ابتدا با رفتارهای کوچک شروع میشود؛ پریدن وسط حرف دیگران، با صدای بیش از حد بلند حرف زدن یا خود را در معرض آسیب قرار دادن و یا یک رفتار عجیب. اگر هم توجهی را که به دنبالش هستند نگیرند، رفتارهایشان افراطیتر شده و شروع میکنند به بحث و جدال کردن و یا بدخلقی و بهانهگیری و یا انجام یک عمل مخرب.
یک دورهمی یا جمع خوب و مناسب، به این صورت است که همهی افراد حاضر، فرصت صحبت کردن و اظهار نظر و لذت بردن را داشته باشند. یک حلقهی اجتماعی هرگز نباید بر پایهی یک نفر بچرخد. اگر چنین شد، بهترین واکنشی که میتوان نشان داد حداقل توجه یا بیاعتنایی به آن فرد است. در عوض باید به افراد ساکتتر و باوقارتر گروه اهمیت داد و با آنها گفتگو کرد.
۲. به خبرچینها و وراجها اعتماد نمیکنند و رازی با آنها در میان نمیگذارند
افراد سمی، بزرگترین رازهای خود را با دیگران در میان میگذارند فقط برای اینکه آدمها جالب و قابل اعتماد به نظر برسند و خودشان مدام دیگران را قضاوت میکنند یا پشت سرشان حرف میزنند. اگر با کسی روبرو شدید که چنین رفتاری دارد، ساده نباشید و گول نخورید، فکر نکنید دلیل اینکه از دیگران پیش شما بدگویی میکنند این است که شما را دوست دارند یا به شما اعتماد دارند، بلکه فقط میخواهند گمراهتان کنند.
افراد سمی معمولا به این امید نزد شما از دیگران بدگویی میکنند که شما هم تائیدشان کنید، سپس پیش آن فرد رفته و هرآنچه شما گفتهاید را به او خواهند گفت. با ایجاد این تفرقه، خودشان را مرکز قرار خواهند داد و ظاهرا همه چیز را به دست خواهند گرفت. این شیوهی متقلبانهی افراد سمی برای دوست یابی کسب قدرت در یک گروه است؛ لطفا قربانی نباشید!
۳. بیشتر وقتشان را با دوستان وفادار و قابل اعتماد میگذرانند
افراد باهوش، یک شبکهی قوی اجتماعی از افراد قابل اعتماد و وفادار تشکیل میدهند و میدانند که قرار نیست با هر کسی دوست باشند و هر کسی هم لیاقت دوستی با شما را ندارد. افراد زیرک، جواب اعتماد و صداقت و وفاداری دوستانشان را با همین ویژگیها میدهند و خوب میدانند که دوستی و پایبند بودن به تعهدات، یکی از ارزشمندترین و کمیابترین نعمتهایی است که میتوانند در زندگی داشته باشند، بنابراین هرگز اجازه نمیدهند این نعمت با مداخلهی افراد سمی و منفی و بیارزش از آنها گرفته شود.
۴. از افراد دورو و دغلباز دوری میکنند
افراد دورو زندگی شما را نابود خواهند کرد. این آدمها احساسات شما را به بازی میگیرند تا شما را وادار کنند به شیوهای رفتار کنید که هدفشان است. افراد دغلباز معمولا چند ویژگی بارز و نمایان دارند که حتما آنها را تشخیص خواهید داد، پس به محض اینکه به این مرحله رسیدید، به طور کلی دورشان را خط بکشید.
مثلا وقتی که پیش شما هستند، مدام احساس بیثباتی، خشم، رنج، اندوه و یا نالایق بودن میکنید؟ آیا مجبورید مدام از این فرد سوال کنید که چرا فلان چیز را گفته است یا دلیل فلان حرفش چیست؟ آیا شک کردهاید که ممکن است فریب خورده باشید؟ اگر چنین است، پس به احتمال زیاد این فرد سعی دارد با احساسات و عواطف شما بازی کند. از او حذر کنید.
۵. به درغگوها اجازه میدهند خودشان دستشان را رو کنند
افراد سمی معمولا بیاختیار و مریضگونه دروغ میگویند، نه فقط به دیگران، بلکه به خودشان هم دروغ میگویند. آنها اغلب، نرمشهای ذهنی انجام میدهند تا خودشان را متقاعد کنند که دروغهایشان واقعیت دارد.
متاسفانه دروغ را به سختی میتوان به خاطر سپرد. شرح و بازگو کردن یک ماجرای واقعی نسبتا کار راحتی است، اما به خاطر سپردن و بازگو کردن یک مشت دروغ و داستان ساختگی، کار سختی است. دروغگوها معمولا خودشان به مرور زمان خودشان را لو میدهند، اغلب هم زمانی لو میروند که دروغهای بعدیشان با دروغهای قبل، متضاد میشود!
۶. در اختلافات و مسائل بیارزش دیگران دخالت نمیکنند
بیشتر افراد نرمال دوست دارند بحثها و اختلافهایی که با کسی دارند، تنها بین خودشان باقی بماند. اما افراد سمی اینگونه نیستند، آنها عاشق این هستند که درگیریها و بحثهای مسمومشان را همه جا پراکنده کنند و وقتی چنین کردند، از هر کسی میخواهند که در این دعوا، یک طرف را بگیرد. مخصوصا اگر شما هر دو طرف را بشناسید، فرد سمی به شما اجازه نمیدهد بیطرف بمانید، اگر دو طرف هم سمی باشند که دیگر فاجعه است! آتشی به پا میشود که هر رهگذری بیگناهی را به درون خواهد کشید، اما کلماتی وجود دارد که اگر کنار هم قرار بگیرند میتوانند شما را از این مهلکه نجات دهند: « به من هیچ ربطی ندارد!»
۷. در برابر زورگویی میایستند
تحمل نکردن حرف زور، مهمترین راه برخورد با افراد سمی است. هر جا به شما زورگویی کردند در مقابل آن بایستید. افراد باهوش و مودب و معقول، به آنهایی کمک میکنند که واقعا به کمک نیاز دارند، از افراد آسیبپذیر دفاع میکنند و دست ناتوانها را میگیرند.
افراد سمی عاشق هر کسی هستند که به نظرشان ضعیف است، این آدم ضعیف ممکن است یک فرد کمرو و خجالتی باشد یا کسی که از جمع هراس دارد و یا حتی کسی که از نظر جسمی ناتوان است.
افراد سمی، زورگویی را دوست دارند و از هرکسی که فکر میکنند توان مقابل با آنها را ندارد، سواستفاده میکنند، و دقیقا به همین دلیل است که باید در برابر زورگفتنهای فرد سمی مقابله کنید، نه فقط به خاطر خودتان، بلکه به خاطر همهی آنهایی که اطراف شما هستند!
۸. توهینها را نادیده میگیرند
توهین، اشکال زیادی دارد، اما ناآشکارترین توهین، در نقاب تحسین و تمجید پنهان میشود: «من ابدا اعتماد بنفس تو را ندارم که چنین لباسی بپوشم!»، «تو خیلی بامزه و سرگرمکنندهای و خودت هم نمیدانی!»، …، اینها تنها چند نمونه از توهین لفافهدار هستند که شما را در بهت نگه میدارند و فکر خواهید کرد که منظور او از این حرف چه بوده است. شاید هم در تلهی زیرکانهی این فرد سمی بیفتید و تحت تاثیر او و احساسات منفی خودتان، او را تائید کنید.
۹. در دام عجز و لابههایشان نمیافتند
افراد سمی معمولا نقاب عجز و بینوایی به چهره میزنند تا دیگران را فریب بدهند یا خودشان را از قبول مسئولیت نجات دهند. شما اغلب از فرد سمی میشنوید که میگوید نمیتواند پول شما را پس بدهد چون نمیتواند کار مناسبی پیدا کند و نمیتواند کار پیدا کند چون واجد شرایط نیست و واجد شرایط نیست چون استادان دانشکدهاش خوب تدریس نکردهاند و … . همیشه دلیلی برای شکستهایشان وجود دارد که تقصیر آنها نیست و همیشه هم این وظیفهی شماست که برطرفش کنید! اگر هم این کار را نکنید، درست مانند همهی آنهایی هستید که این آدم را درک نکرده و گناهکار میدانند.
البته آه و ناله کردن در بعضی مواقع تا حدودی سالم و طبیعی است؛ بعد از یک شکست عشقی، بعد از مرگ یک عزیز یا چیزهایی شبیه این، اما همیشه مرزی وجود دارد که شما باید از جا بلند شوید و واقعیت را بپذیرید، چون نقصیر و وظیفهی هیچ کس دیگری نیست، جز خودتان! افرادی که در یک چرخهی پوچ و بدبختی نابودکننده زندگی میکنند و عملا هیچ تلاشی برای تغییر زندگیشان نمیکنند، همانهایی هستند که مدام در حال عجز و لابه کردن و اظهار ناتوانی هستند؛ افراد سمی! اجتناب از این آدمها و تائید نکردنشان، نه تنها به نفع خودشان است، بلکه شما را هم از گیرافتادن در دنیای افسردهشان نجات میدهد.
۱۰. جوابهای مستقیم و روشن برای سوالهایشان میطلبند
افراد سمی معمولا جوابهای الکی، مبهم، غیرمتعهدانه یا گمراه کننده به سوالها میدهند. راهی که یک فرد سمی میرود تا مجبور نشود جوابهای قانعکننده ندهد، احمقانه و باورنکردنی است. او این کار را نه تنها برای امتناع از دادن اطلاعات انجام میدهد بلکه نمیخواهد کسی وادارش کند که بعدا حرف خود را پس بگیرد.
راه مقابله با این افراد در چنین شرایطی این است که فقط سوالهایی از آنها پرسیده شود که جوابهایی قاطع و روشن داشته باشند، یعنی سوالهایی با جواب بله یا نه. بدین ترتیب وادار خواهند شد تصمیمشان را برای جواب بگیرند و یک جواب واضخ بدهند و وارد بازی روانی با شما یا دیگران نشوند.
۱۱. با خودشیفتهها درگیر نمیشوند
خودشیفتهها عاشق خودشان هستند یا دقیقتر بگوییم، آنها عاشق نظرات خودشان هستند. آنها معمولا آنقدر خام ِ علایق خودشان هستند که ناخودآگاه واقعیت را گم میکنند. خودشیفتهها به دنبال تعریف و تمجیدند و اغلب وانمود میکنند نسبت به خودشان چندان هم احساس رضایت نمیکنند.
آنها معمولا زیاد از خودشان عکس میگیرند و مدام به دنبال نظرات دیگران در مورد این عکسها هستند. بهترین راه برخورد با خودشیفتهها این است که آنها را نادیده بگیرید و اهمیتی به ولع سیریناپذیر آنها جهت کامروایی ندهید. شما نباید از آنها انتقاد کنید یا کاری کنید نسبت به خودشان احساس بدی داشته باشند، بلکه فقط آنها را نادیده بگیرید. اینطور به آنها یادآوری خواهید کرد که همهی ما انسان هستیم و زندگی همهی ما به یک اندازه معنیدار است.
۱۲. اگر کسی مرتکب اشتباهی شود به او گوشزد میکنند
افراد سمی تقریبا هرکاری میکنند که خودشان را از اشتباه و تقصیر تبرئه کنند، حتی اگر واقعا مقصر باشند و برای هر اشتباهی، بهانههای عجیب و غریب میآورند. افراد باهوش و عاقل کاری که میکنند این است که به آنها میگویند که تقصیر اشتباه به گردن آنهاست و بهانههایشان را نمیپذیرند. البته اگر افراد سمی، حیلهگر و دوپهلو باشند، کار سختی خواهد بود اما در نهایت به رشدشان کمک میکند.
۱۳. تحت تاثیر محبت دروغین قرار نمیگیرند
شما نمیتوانید از کسی چیزی را انتظار داشته باشید که ندارد یا در شرایط ارائهی آن به شما نیست. افراد سمی معمولا سعی میکنند با غرق محبت و تمجید کردن دیگران، بر آنها پیروز شوند. آنها این کار را میکنند چون چیزی از شما میخواهند و انتظاری از شما دارند.
شاید زمانی هم متوجه شوید آنها آنقدرها هم که به نظر میرسد اهل ستایش و احترام گذاشتن نیستند، بلکه شاید با مشتری یا غریبهها بدرفتاری هم بکنند. ساده نباشید و باور نکنید که این آدم واقعا دوستتان دارد، یا اینکه واقعا مهربان و باوقار است، بلکه فقط سعی دارد به هدفش برسد.
۱۴. اجساسات خود را کنترل میکنند
افراد سمی سعی میکنند احساسات دیگران را به بازی بگیرند تا گروهی اجتماعی را در جهت نیازهای خودشان مهندسی کنند. افراد باهوش برای پیشگیری از قرار گرفتن در چنین شرایطی، نسبت به احساسات و هیجانات خود، آگاهی پیدا میکنند و دلیل هر احساسی را که دارند میدانند و تنها کسی هستند که میتوانند این احساسات را کنترل کنند.
البته این کار در کلام ساده به نظر میرسد، چون کنترل احساسات نیاز به سالها تمرین ذهنی دارد، بنابراین برای بیشتر ما که ممکن است به این مهارت نرسیده باشیم، بهترین کار این است که از قرار گرفتن در موقعیتهایی که ممکن است باعث شود رفتار غیرمنطقی داشته باشیم یا احساس امنیت نکنیم اجتناب کنیم.
مثلا وارد بحثهایی نشوید که احساسات شما را برانگیخته میکند یا به شما حس ناامنی میدهد، شاید بهتر باشد حرفهایتان را روی کاغذ بیاورید و به صورت نامه یا پیام به فرد مقابل بفرستید. این کار به شما فرصت میدهد تا گفتههایتان را به دور از هیجانی شدن، به خوبی بررسی کنید و یک جواب کنترل شده بدهید نه یک واکنش انفجاری!
۱۵. روی راهحلها تمرکز میکنند، نه روی مسائل
افراد سمی معمولا وقتی مشکلی پیش میآید، بیشتر به دنبال پرداختن و شاخ و برگ دادن به خود مسئله هستند نه پیدا کردن راه حل. چون دوست ندارند برای یافتن راه حل، به خودشان زحمت بدهند. همیشه سرزنش کردن دیگران خیلی سادهتر از ایجاد تغییر است.
اما افراد باهوش برعکس عمل میکنند و اگر برای کس دیگری هم مشکلی پیش بیاید سعی میکنند چیزی را درست کنند و کمکی کرده باشند تا مشکل برطرف شود، حتی اگر نقشی نداشته باشند. این نشان میدهد آنها دلرحم، حامی و وفادارند. سرزنش کردن کسی بابت یک مشکل، نشان میدهد که شما از مواجهه با آن میترسید، ضمنا کمک به حل مشکل، مدیریت شما را میرساند!
شما هم نظرتان را در باره این افراد برای ما بنویسید؟
Arash
تاریخ : ۱۵ - شهریور - ۱۴۰۱
مفید بود . مرسی