به گزارش اول فارس ، ماجرای این درگیری هولناک به چند وقت پیش برمیگردد. زمانی که به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی پایتخت خبر رسید که مردی جوان روی تخت بیمارستانی در شرق تهران بر اثر سوختگی شدید جان خود را از دست داده است. بازپرس بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار داد و با حضور در محل به تحقیق در این رابطه پرداخت. با حضور ماموران و بازپرس در بیمارستان مشخص شد که راننده یک خودروی پراید این مرد را به بیمارستان رسانده و بلافاصله فرار کرده است. این در حالی است که بررسیهای بعدی نشان داد که قربانی، سارقی سابقهدار است که چند سابقه کیفری در پروندهاش داشته است.
شناسایی عامل جنایت
پس از آن ماموران تحقیقات خود را برای شناسایی راننده پراید آغاز کردند. ادامه تجسسها نشان داد که خودروی پراید نیز متعلق به خود قربانی بوده است.
در ادامه ماموران پلیس سراغ خانواده این مرد رفتند و تحقیقات خود را از آنها آغاز کردند. خانواده مرد جوان به ماموران پلیس گفتند: «وحید مدت زیادی با مردی جوان به نام سهراب دوست بود. آنها با هم ارتباط خوبی داشتند. همیشه با هم بودند و همه جا با هم میرفتند. تا اینکه چند وقت پیش وحید به ما گفت که با سهراب اختلاف پیدا کرده است. تا جایی که سهراب مرتب او را تهدید به مرگ و قتل میکرد. برای همین احتمال میدهیم که مرگ وحید به سهراب ربط داشته باشد.»
انکار قتل
با این اظهارات ماموران سراغ سهراب رفتند. اما مشخص شد که سهراب در خانه برادرش زندگی میکرده و حالا مدتی است که آن خانه را ترک کرده و متواری شده است. این در حالی است که ادامه بررسیها نشان داد که سهراب نیز از سارقان سابقهدار است و بهتازگی از زندان آزاده شده بود. تحقیقات درخصوص شناسایی و دستگیری سهراب ادامه داشت تا اینکه دو روز قبل به ماموران پلیس تهران خبر رسید که قاتل فراری در اطراف خانه برادرش دیده شده است. با اطلاع این موضوع، ماموران پلیس به دستور قضائی محل را تحت نظر گرفتند.
آنها درنهایت متهم را هنگامی که میخواست وارد خانه برادرش شود، بازداشت کردند. عامل این جنایت که ۳۲ ساله است، تحت بازجویی قرار گرفت. او با اعتراف به درگیری، منکر به آتشکشیدن مقتول شد و ادعا کرد که او خودش اقدام به خودکشی کرده است. این قاتل صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. در حالی که همه شواهد و دلایل حکایت از آن داشت که وحید، مقتول را آتش زده و به قتل رسانده است، اما او این قتل را انکار کرد و مدعی شد مقتول را آتش نزده است. متهم در ادامه به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر و روشنشدن صحت ادعایش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
مقتول را با چوب کتک زدم
این در حالی است که این مجرم جوان، در گفتوگو با خبرنگار «شهروند» ماجرای آن درگیری مرگبار را روایت کرد:
مقتول را از کجا میشناختی؟
من سالهاست که اعتیاد دارم. با مقتول در پاتوق موادمخدر آشنا شدم. با هم مواد میکشیدیم. در ادامه تصمیم گرفتیم سرقت کنیم. ما همیشه با هم بودیم.
اختلافتان از کجا شروع شد؟
ما مرتب با هم به سرقت میرفتیم. همیشه همه کارهایمان با هم بود. بعد از سرقت هم اموال دزدی را در انبار خانه برادرم نگهداری میکردیم تا سر فرصت آنها را بفروشیم. من در خانه برادرم زندگی میکردم. تا اینکه به جرم سرقت دستگیر شدم و برای یک ماه به زندان رفتم. درنهایت با قرار کفالت آزاد شدم. ولی وقتی بیرون آمدم، متوجه شدم که خانه برادرم را دزد زده است. نهتنها اموال برادرم، بلکه اموال سرقتی من و وحید هم دزدیده شده بود. همانجا به وحید شک کردم. تا اینکه پس از بررسی دوربینهای مداربسته، دیدم که وحید به خانه برادرم رفت و سرقت کرد. او کلید یدک خانه برادرم را داشت.
چی شد که او را کشتی؟
من او را نکشتم. فقط میخواستم از او اعتراف بگیرم، برای همین با او قرار گذاشتم. میخواستم با داروی خوابآور بیهوشش کنم و بعد او را تحویل پلیس بدهم. وقتی سر قرار آمد، ۱۰ عدد قرص داخل چاییاش ریختم، ولی چون معتاد بود، فقط کمی گیج شد. او را به اطراف تهران بردم و با چوب کتکش زدم تا به سرقت اعتراف کند، ولی اعتراف نکرد. من هم سوییچ خودروی او را برداشتم و گفتم تا وسایل را نیاوری، خودرو را پس نمیدهم. میخواستم خودرو را گرو بگیرم. او هم ناگهان روی خودش بنزین ریخت و گفت که اگر خودرو را ببری خودم را آتش میزنم. فکر میکردم میخواهد مرا بترساند. اما واقعا خودش را به آتش کشید.
بنزین را از کجا آورد؟
داخل صندوق عقب خودروی خودش بود. من هم بلافاصله او را به بیمارستان رساندم. من فقط کتکش زدم، ولی او را نکشتم.
چی شد که معتاد شدی؟
فکر میکردم اگر سیگار و مواد بکشم یعنی بزرگ شدهام. میخواستم در میان دوستانم خودی نشان بدهم. دوست داشتم همه چیز را تجربه کنم، برای همین معتاد شدم. بعد از آن تبدیل به سارقی حرفهای شدم.”شهروند”
نظرات