باگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید با شمشیری در دست

رهبران سیاسی اروپایی تنها با بازخوانی آثار کلاسیک خواهند فهمید که موضع ترامپ در قبال ناتو نه با اندازه بودجه دفاعی سایر اعضای آن پیمان بلکه با تمایل او به تسویه حساب با ژنرال‌هایی که معتقد است در سال ۲۰۲۰ میلادی به او خیانت کردند تعریف می‌شود  ایوان کراستِف؛ پژوهشگر علوم سیاسی، رئیس مرکز استراتژی‌های […]

ترامپ

رهبران سیاسی اروپایی تنها با بازخوانی آثار کلاسیک خواهند فهمید که موضع ترامپ در قبال ناتو نه با اندازه بودجه دفاعی سایر اعضای آن پیمان بلکه با تمایل او به تسویه حساب با ژنرال‌هایی که معتقد است در سال ۲۰۲۰ میلادی به او خیانت کردند تعریف می‌شود

 ایوان کراستِف؛ پژوهشگر علوم سیاسی، رئیس مرکز استراتژی‌های لیبرال در صوفیه در بلغارستان و عضو دائم انستیتوی علوم انسانی (IWM) در وین است. او یکی از اعضای هیئت موسس شورای اروپا در روابط خارجی یکی از اعضای هیئت امنای گروه بین المللی بحران و یکی از نویسندگان بخش نظرات روزنامه نیویورک تایمز است.

ایوان کراستِف

کراستف از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ مدیر اجرایی کمیسیون بین المللی بالکان تحت ریاست جولیانو آماتو نخست وزیر اسبق ایتالیا بود. او او سردبیر نشریه سیاست خارجی بلغارستان و عضو شورای موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن بوده است. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به “آیا دموکراسی می‌تواند زمانی که به رهبران خود اعتماد نداریم زنده بماند”؟ چاپ شده در سال ۲۰۱۳ میلادی اشاره کرد.

به گزارش فایننشال تایمز، شبحی اروپا را فراگرفته است: شبح بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید. همان گونه که نتیجه نظرسنجی‌ای تازه نشان می‌دهند حتی رای دهندگان راست افراطی اروپا به استثنای حزب فیدز تحت رهبری “ویکتور اوربان” نخست وزیر مجارستان از چشم انداز چهار سال دیگر مملو از نابسامانی سرخورده شده اند. با این وجود، فارغ از آن که اروپایی‌ها تا چه اندازه در مورد ریاست جمهوری ترامپ برای دومین بار فکر کنند در نهایت این مردم امریکا هستند که تصمیم خواهند گرفت و رای شان سرنوشت ساز خواهد بود.

به نظر می‌رسد بسیاری از نخبگان اروپایی بر این باور هستند که بازگشت ترامپ رخ نخواهد داد، زیرا از نظر آنان نباید رخ دهد! آنان هم چنین به دلیل ترس از دشمنی با دولت بایدن که ممکن است به پیروزی ترامپ در ماه نوامبر کمک کند در طرح انتقادات شان از امریکا محتاط هستند. خوشبختانه منابع قابل توجهی از خونسردی هنوز در قاره اروپا باقی مانده است.

در نهایت اگر ترامپ برنده شود اروپایی‌ها می‌توانند با خود بگویند بالاخره از اولین دوره ریاست جمهوری او نیز جان سالم به در بردند. با این وجود، در پاسخ به سوال آزاردهنده که چگونه می‌توان ترامپ را درست درک کرد احساس می‌کنم شخصیت اصلی برنده اسکار فیلم “میلیونر زاغه نشین” هستم. او برنده نسخه هندی مسابقه بازی تلویزیونی “چه کسی می‌خواهد میلیونر شود”؟ شد نه بدان خاطرکه باهوش بود بلکه به این دلیل که زندگی درس‌های درستی را به او آموخته بود.

ما در شرق اروپا آموخته ایم زمانی که یک رهبر پوپولیست به قدرت باز می‌گردد نه انقلاب بلکه انتقام را در سر می‌پروراند. این اتفاق در مجارستان در سال ۲۰۱۰ میلادی رخ داد زمانی که اوربان انتقام خود را از سوسیالیست‌هایی گرفت که او را به “دروغگویی” متهم می‌کردند. این همان چیزی است که در سال ۲۰۱۵ در لهستان رخ داد زمانی که حزب قانون و عدالت تحت رهبری “یاروسلاو کاچینسکی” دوباره قدرت را به دست آورد رهبر پوپولیستی که معتقد بود توسط “دولت عمیق” و “در سایه” از قدرت برکنار شده بود، اما دوباره بازگشت. رهبری که آشتی ناپذیر بود و برای انتقام گیری و جبران شکست بازگشت.

ترامپ که از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ بر آمریکا حکمرانی می‌کرد فردی خارج از حلقه مرسوم قدرت و هیئت حاکمه امریکا بود. او از نخبگان حاکم خشمگین بود. با این وجود، او بی سر و صدا به دنبال برسمیت شناخته شدن از سوی آنان بود. او در خواب می‌دید که روزی دشمنان اش تحت تاثیرش قرار خواهند گرفت. تصادفی نیست که یکی از اولین اقدامات او پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۱۶ میلادی ملاقات با اعضای هیئت تحریریه روزنامه نیویورک تایمز بود. با این وجود، این یک بازی قدیمی بود. زمانی که “رابرت کاگان” تحلیلگر سیاسی سال گذشته به ذهن ترامپ نگاهی انداخت آن چه دید شخصی بود که چهار سال گذشته را در مبارزه برای نرفتن به زندان، گرفتار در چنبره دادستان‌های بی شمار و درمانده برای انجام کاری که دوست دارد به بهترین نحو انجام دهد یعنی “انتقام” سپری کرده است.

ترامپی که برای دومین بار به قدرت باز می‌گردد دیگر به دنبال کسب احترام از سوی دیگران یا برسمیت شناخه شدن توسط آنان نیست بلکه درصدد انتقام گیری خواهد بود.

کارشناسان اروپایی که تلاش می‌کنند اولویت‌های دولت دوم ترامپ را مشخص کنند اغلب اشتباه پرهزینه‌ای مرتکب می‌شوند. آنان به درستی فرض می‌کنند که او از اتحاد‌ها انزجاری غریزی دارد و به قول “جان بولتون” مشاور امنیت ملی سابق اش “برای ترامپ مشکلات بین المللی به مثابه میخ‌هایی هستند که برای مواجهه با چکش تعرفه فریاد می‌زنند”. همین گفته کافی است که بدانیم او در دور دوم ریاست جمهوری اش چه خواهد کرد. با این وجود، اروپایی‌ها نسبت به این واقعیت اساسی که پوپولیست‌ها با فهرستی از اولویت‌های سیاسی به قدرت باز نمی‌گردند دچار کوربینی و خطای در محاسباتی می‌شوند. واقعیت ان است که پوپولیست‌ها با فهرستی از دشمنان باز می‌گردند و پشیمان از ساده لوحی پیشین خود هستند. انتخاب‌های آنان برای سیاستگذاری با منطق انتقام تعریف می‌شوند. سیاست انتقام را می‌توان با خواندن اثر “هملت” شکسپیر به بهترین نحو درک کرد جایی که کلادیوس ضد قهرمان اصلی می‌گوید:” و آنجا که جرم و گناه است تبر بزرگ بیفتد”*.

بعید است که نمایشنامه‌های شکسپیر برای رهبران سیاسی اروپایی که درباره واکنش‌های سیاسی به دولت دوم ترامپ بحث می‌کنند خواندنی باشد، اما واقعیت آن است که باید برای شان خواندنی باشد! آنان تنها به بازخواین اثار کلاسیک خواهند فهمید که موضع ترامپ در قبال ناتو نه با اندازه بودجه دفاعی سایر اعضای آن پیمان بلکه با تمایل او به تسویه حساب با ژنرال‌هایی که معتقد است در سال ۲۰۲۰ میلادی به او خیانت کردند تعریف می‌شود.

احتمالا ماساژ دادن ایگو (ego) (ستایش کردن غیر صادقانه و بیش از حد یک فرد) ترامپ برای حفظ پیمان ناتو امری کافی نیست. از دید ترامپ ناتو در سمت اشتباه تاریخ قرار دارد. برای پوپولیستی که به قدرت بازگشته جنگ علیه آن چه دولت عمیق و در سایه قلمداد می‌کند تنها موضوع حائز اهمیت است. در تصور سیاسی ترامپ ناتو خود بخشی از آن دولت عمیق و در سایه است و بدین ترتیب از نظرش آزادی عمل امریکا را محدود می‌کند.

پیش از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ اکثر رهبران اروپایی باور نداشتند که ولادیمیر پوتین به اوکراین حمله خواهد کرد، زیرا آنان چنین قماری را غیرمنطقی و خودویرانگر قلمداد می‌کردند. با این وجود، پوتین تهدیدی که مطرح کرده بود را عملی کرد. در برخورد با ترامپ هوشمندانه‌ترین کاری که رهبران اروپایی می‌توانند انجام دهند آن است که درک کنند که منظور ترامپ آن چیزی است که می‌گوید.

*کلادیوس می‌خواهد با بیان این جمله بگوید “تبر بزرگ” انتقام لائرتس برای مرگ پولونیوس بر هملت خواهد افتاد. کلادیوس در پرده چهارم صحنه پنجم نمایشنامه هملت این جمله را بیان می‌کند. اوج نمایش زمانی رخ می‌دهد که مجموعه حوادثی غم انگیز به سرعت رخ می‌دهند. لائرتس برادر افلیا به دنبال انتقام مرگ پدرش پولونیوس است و با کلادیوس برای کشتن هملت توطئه می‌کند. دوئلی بین هملت و لائرتس ترتیب داده می‌شود و کلادیوس قصد دارد هملت را مسموم کند تا از مرگ او اطمینان حاصل نماید. با این وجود، طرح نتیجه معکوس می‌دهد، زیرا گرترود (مادر هملت) ناخودآگاه شراب مسموم در نظر گرفته شده برای هملت را می‌نوشد و می‌میرد. در دوئل بعدی هملت و لائرتس هر دو به شدت مجروح می‌شوند.

در پایان ویرانگر نمایشنامه هملت با کلادیوس روبرو می‌شود و با وادار کردن او به نوشیدن شراب مسموم به وعده انتقام خود عمل می‌کند. هملت با نفس در حال مرگ اش هوراسیو دوست وفادارش را عفو می‌کند و درخواست می‌کند که داستان او برای جهان بازگو شود.منبع:فرارو

مطالب مرتبط

قطعی‌شدن پیروزی نامزد جمهوریخواهان؛ ترامپ در جمع هواداران اعلام پیروزی کرد

در اواخر دوره جمهوری هستیم/تک تک ‌شان را از دولت پاکسازی کنید و ما را جایگزین کنید!

هجوم گسترده نیروهای اف‌بی‌آی به عمارت ترامپ در فلوریدا

نظرات